روضههای خانگی روی بیلبورد نمیروند و دستگاههای پیشرفته ندارند
یك سادگی ریشهدار
علیرضا رأفتی روزنامهنگاری كه نشستن زیر پرچم روضههای خانگی را با هیچ چیز عوض نمیكند
چرا این شماره هفتگ جامجم عكس نویسنده ندارد؟ این هم سوال دارد؟ معلوم نیست كه وقتی بناست نام بزرگی را ببریم باید هر چه ردی از اشخاص دارد را در محاق او قرار بدهیم؟ حالا شما فرض كنید من علیرضا رأفتی گوشه سمت راست این ستون در یك عكس كوچك ژست گرفته و زل زدهام به مخاطب كه چه؟ كه میخواهم از حسین (ع) و روضهاش حرف بزنم.
چهرهداشتن و چهرهشدن در دستگاه عزای سیدالشهدا (ع) مسالهای است كه اهلش باید بنشینند و روزها و ساعتها درباره آن حرف بزنند و آسیبشناسی كنند. البته كه بحث ما شناختهشدن و سر زبان افتادن اشخاص، آنطور كه پیرغلامان این آستان سر زبان افتادهاند نیست. بحث بر سر «چهره» در هیات با همان معیارهای «چهره» در سینما و موسیقی و دیگر عرصههاست. چهرهها به آن معنایی كه گفتیم وقتی روی بیلبورد میروند كه پای یك هیات بزرگ چند هزار نفری با تشكیلاتی مجهز و قدرتمند و دم و دستگاهی پیشرفته به میان باشد. هیئات باشكوهی كه در ایام محرم و دیگر ایام عزاداری اهل بیت به پا میشوند و علاوه بر شكوه عزاداری در فضای حقیقی، در فضای رسانه هم میدرخشند و به چشم میآیند.
هیاتهایی كه شاید عمر بیشترشان به كمتر از 40 و 50 سال برسد اما همه عاشقان اهل بیت آنها را میشناسند و طعم سینهزدن و اشكریختن زیر پرچمشان را چشیدهاند. اما در همین حال، پرچم روضههایی در كوچه پسكوچههای شهرها بلند است كه گاهی قدمتشان به بیش از یكی دو قرن میرسد و در خانههای كوچك، نسل به نسل توسط خانوادهای اداره شدهاند و پرچم عزای سیدالشهدا را بالا نگه داشتهاند. روضههای خانگی رسانه ندارند. تصویربرداری نمیشوند.
چهره نمیسازند و آگهی اعلام برنامهشان با عكس چهرهها روی بیلبورد نمیرود. اما عطر سیبشان با هر آنچه تا پیش از آن به مشامتان رسیده متفاوت است. طعم چایشان با هر چه چای روضه كه نوشیدهاید فرق دارد و در و دیوارشان در سكوت هم روضه میخوانند و حال سبكی خاصی زیر سقفشان جریان دارد.
روضه خانگی رسمی قدیمی است كه در دورانهای مختلف تاریخی به همان شكلی كه بوده حفظ شده است. چه در دوران خفقان كه روضهها را تخته میكردند و مردم آهسته و پنهان خودشان را به روضههای خانگی میرساندند، چه در دوران تكیه دولتها و روضههای بزرگ دربار كه چند هزار نفر عزادار داشتند و در همان حال روضههای خانگی با همان كیفیت و تعداد بیش و كم همیشگی، در كوچههای شهر نفس میكشیدند.
در این شماره از هفتگ جامجم به سراغ روایتهایی از روضههای خانگی رفتهایم.
چهرهداشتن و چهرهشدن در دستگاه عزای سیدالشهدا (ع) مسالهای است كه اهلش باید بنشینند و روزها و ساعتها درباره آن حرف بزنند و آسیبشناسی كنند. البته كه بحث ما شناختهشدن و سر زبان افتادن اشخاص، آنطور كه پیرغلامان این آستان سر زبان افتادهاند نیست. بحث بر سر «چهره» در هیات با همان معیارهای «چهره» در سینما و موسیقی و دیگر عرصههاست. چهرهها به آن معنایی كه گفتیم وقتی روی بیلبورد میروند كه پای یك هیات بزرگ چند هزار نفری با تشكیلاتی مجهز و قدرتمند و دم و دستگاهی پیشرفته به میان باشد. هیئات باشكوهی كه در ایام محرم و دیگر ایام عزاداری اهل بیت به پا میشوند و علاوه بر شكوه عزاداری در فضای حقیقی، در فضای رسانه هم میدرخشند و به چشم میآیند.
هیاتهایی كه شاید عمر بیشترشان به كمتر از 40 و 50 سال برسد اما همه عاشقان اهل بیت آنها را میشناسند و طعم سینهزدن و اشكریختن زیر پرچمشان را چشیدهاند. اما در همین حال، پرچم روضههایی در كوچه پسكوچههای شهرها بلند است كه گاهی قدمتشان به بیش از یكی دو قرن میرسد و در خانههای كوچك، نسل به نسل توسط خانوادهای اداره شدهاند و پرچم عزای سیدالشهدا را بالا نگه داشتهاند. روضههای خانگی رسانه ندارند. تصویربرداری نمیشوند.
چهره نمیسازند و آگهی اعلام برنامهشان با عكس چهرهها روی بیلبورد نمیرود. اما عطر سیبشان با هر آنچه تا پیش از آن به مشامتان رسیده متفاوت است. طعم چایشان با هر چه چای روضه كه نوشیدهاید فرق دارد و در و دیوارشان در سكوت هم روضه میخوانند و حال سبكی خاصی زیر سقفشان جریان دارد.
روضه خانگی رسمی قدیمی است كه در دورانهای مختلف تاریخی به همان شكلی كه بوده حفظ شده است. چه در دوران خفقان كه روضهها را تخته میكردند و مردم آهسته و پنهان خودشان را به روضههای خانگی میرساندند، چه در دوران تكیه دولتها و روضههای بزرگ دربار كه چند هزار نفر عزادار داشتند و در همان حال روضههای خانگی با همان كیفیت و تعداد بیش و كم همیشگی، در كوچههای شهر نفس میكشیدند.
در این شماره از هفتگ جامجم به سراغ روایتهایی از روضههای خانگی رفتهایم.