عاقبت نسخهپیچی اشرف غنی برای بشار اسد
اشرف غنی به دنبال پیشروی سریع طالبان در این کشور و ورود به کابل، افغانستان را ترک کرد. او دو بار بهعنوان رئیسجمهور افغانستان انتخاب شد و همچنین یکی از مشهورترین چهرههای دانشگاهی و آکادمیک در این کشور بود. غنی که برای اولین بار در سال 2014 بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد و قرار بود بر اساس آخرین متدهای فکری و در سایه همراهی با سایر کشورهای منطقه و جهان، افغانستان را به کانون ثبات و آرامش تبدیل کند. با این حال، اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران، شخصیت سیاسی اشرف غنی را متزلزل و منبعث از دغدغههای کوتاهمدت (بهجای دغدغههای بلندمدت) میدانستند. روزنامه الشرقالاوسط
در این خصوص مینویسد:
اشرف غنی به دلیل خلقوخوی خاص خود و تغییرات سریع (در تصمیمگیریهای خود)، هرگز از سوی طالبان مورد پذیرش قرار نگرفت و بنابراین، مذاکرات صلح میان دولت او و طالبان پیشرفت خاصی نداشت. اشرف غنی مدعی بود با فساد گسترده مبارزه خواهد کرد، اقتصاد فلجشده را اصلاح و کشور را به قطب تجاری منطقهای بین آسیای مرکزی و جنوبی تبدیل میکند اما نتوانست اکثر این وعدهها را محقق سازد. بسیاری از شاخصههای فساد دولتی در افغانستان نشان میدهد دولت غنی، یکی از فاسدترین دولتهای این کشور بوده است.
نتیجه بازی در زمین آمریکا
بهتر است برای درک بهتر موضوع، مروری بر سوابق علمی اشرف غنی داشته باشیم. رئیسجمهور سابق افغانستان فردی آموزشدیده در ایالاتمتحده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک است. اشرف غنی در مجله فارین پالیسی در سال 2010 بهعنوان یکی از 100 اندیشمند برتر جهان در جهان انتخاب شد. او تقریبا یک ربع قرن را در خارج از افغانستان طی دهههای پرتلاطم حکومت شوروی، جنگ داخلی و سالهای قدرت طالبان گذراند. در آن دوره، او بهعنوان یک چهره دانشگاهی در ایالاتمتحده مشغول به تدریس شد و بعدها، در سازمان ملل متحد و بانک جهانی نیز به عنوان یک چهره آکادمیک شناختهشده مسؤولیتهایی گرفت.
چند ماه پس از اشغال افغانستان توسط ایالات متحده آمریکا (سال 2001 میلادی)، وی از سمتهای بینالمللی خود کنارهگیری کرد و به کابل بازگشت تا مشاور ارشد حامد کرزای، رئیسجمهور سابق افغانستان شود. وی سال 2002 به عنوان وزیر دارایی افغانستان خدمت کرد، اما با کرزای درگیر شد و سال 2004 به ریاست دانشگاه کابل منصوب شد. سال 2009 میلادی، او در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرد اما نفر چهارم شد و از راهیابی به ارگ ریاستجمهوری در کابل بازماند. با توجه به ممنوعیت کرزای برای سومین حضور در انتخابات، غنی دومین مبارزات انتخاباتی خود را سال 2014 آغاز کرد و با حمایت ایالات متحده، به این خواسته خود دست یافت. او سال 2019 مجدد انتخاب شد.
وقتی غنی حکومت سوریه را محکوم به نابودی میدانست
موسسه لگاتوم سال 2012 میلادی، به رونمایی از تحقیقی مشترک از اشرف غنی و کلارا لوخارت پرداخت. موضوع این تحقیق و سخنرانی، آمادهسازی سوریه برای دوران گذار از حکومت اسد بود. اشرف غنی در آن تحقیق، سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه را پیشفرض و مولفههای قطعی دانسته و مولفههای گذار به دوران پسا اسد در سوریه را در ابعاد اقتصادی تشریح کرده بود. اکنون سال 2021 میلادی قرار داریم
و 9 سال از نگارش آن تحقیق توسط غنی میگذرد. نهتنها حکومت بشار اسد در سوریه سقوط نکرده است، بلکه به واسطه موفقیت در نبرد با تروریستهای داعش و جبهه النصره، توانسته است حکومت خود را تثبیت کند. در مقابل، اشرف غنی که در این تحقیق، نسخه سوریه بدون اسد را برای مخاطبان خود تشریح و حتی مولفههای رسانهای، تبلیغاتی، اقتصادی و بینالمللی این روند
(سقوط حکومت سوریه) را نیز ترسیم کرده بود، در بدترین وضعیت ممکن و بدون آنکه به وعدههای حداقلی خود در خصوص صیانت از شهروندان افغان و حکومت و موجودیت کشورش متعهد باشد، از کابل و ارگ ریاستجمهوری فرار کرد.
در این خصوص مینویسد:
اشرف غنی به دلیل خلقوخوی خاص خود و تغییرات سریع (در تصمیمگیریهای خود)، هرگز از سوی طالبان مورد پذیرش قرار نگرفت و بنابراین، مذاکرات صلح میان دولت او و طالبان پیشرفت خاصی نداشت. اشرف غنی مدعی بود با فساد گسترده مبارزه خواهد کرد، اقتصاد فلجشده را اصلاح و کشور را به قطب تجاری منطقهای بین آسیای مرکزی و جنوبی تبدیل میکند اما نتوانست اکثر این وعدهها را محقق سازد. بسیاری از شاخصههای فساد دولتی در افغانستان نشان میدهد دولت غنی، یکی از فاسدترین دولتهای این کشور بوده است.
نتیجه بازی در زمین آمریکا
بهتر است برای درک بهتر موضوع، مروری بر سوابق علمی اشرف غنی داشته باشیم. رئیسجمهور سابق افغانستان فردی آموزشدیده در ایالاتمتحده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک است. اشرف غنی در مجله فارین پالیسی در سال 2010 بهعنوان یکی از 100 اندیشمند برتر جهان در جهان انتخاب شد. او تقریبا یک ربع قرن را در خارج از افغانستان طی دهههای پرتلاطم حکومت شوروی، جنگ داخلی و سالهای قدرت طالبان گذراند. در آن دوره، او بهعنوان یک چهره دانشگاهی در ایالاتمتحده مشغول به تدریس شد و بعدها، در سازمان ملل متحد و بانک جهانی نیز به عنوان یک چهره آکادمیک شناختهشده مسؤولیتهایی گرفت.
چند ماه پس از اشغال افغانستان توسط ایالات متحده آمریکا (سال 2001 میلادی)، وی از سمتهای بینالمللی خود کنارهگیری کرد و به کابل بازگشت تا مشاور ارشد حامد کرزای، رئیسجمهور سابق افغانستان شود. وی سال 2002 به عنوان وزیر دارایی افغانستان خدمت کرد، اما با کرزای درگیر شد و سال 2004 به ریاست دانشگاه کابل منصوب شد. سال 2009 میلادی، او در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرد اما نفر چهارم شد و از راهیابی به ارگ ریاستجمهوری در کابل بازماند. با توجه به ممنوعیت کرزای برای سومین حضور در انتخابات، غنی دومین مبارزات انتخاباتی خود را سال 2014 آغاز کرد و با حمایت ایالات متحده، به این خواسته خود دست یافت. او سال 2019 مجدد انتخاب شد.
وقتی غنی حکومت سوریه را محکوم به نابودی میدانست
موسسه لگاتوم سال 2012 میلادی، به رونمایی از تحقیقی مشترک از اشرف غنی و کلارا لوخارت پرداخت. موضوع این تحقیق و سخنرانی، آمادهسازی سوریه برای دوران گذار از حکومت اسد بود. اشرف غنی در آن تحقیق، سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه را پیشفرض و مولفههای قطعی دانسته و مولفههای گذار به دوران پسا اسد در سوریه را در ابعاد اقتصادی تشریح کرده بود. اکنون سال 2021 میلادی قرار داریم
و 9 سال از نگارش آن تحقیق توسط غنی میگذرد. نهتنها حکومت بشار اسد در سوریه سقوط نکرده است، بلکه به واسطه موفقیت در نبرد با تروریستهای داعش و جبهه النصره، توانسته است حکومت خود را تثبیت کند. در مقابل، اشرف غنی که در این تحقیق، نسخه سوریه بدون اسد را برای مخاطبان خود تشریح و حتی مولفههای رسانهای، تبلیغاتی، اقتصادی و بینالمللی این روند
(سقوط حکومت سوریه) را نیز ترسیم کرده بود، در بدترین وضعیت ممکن و بدون آنکه به وعدههای حداقلی خود در خصوص صیانت از شهروندان افغان و حکومت و موجودیت کشورش متعهد باشد، از کابل و ارگ ریاستجمهوری فرار کرد.