ایالات متحده چگونه و با چه هدفی سیاستمداران ناتوان و فاسد را در رأس معادلات سیاسی کشورهای مختلف قرار میدهد؟
آمریکا به «غنی»سازی ادامه میدهد!
فرار محمد اشرف غنی از افغانستان و پناهندگی وی به امارات متحده عربی به خشم اکثریت قریب به اتفاق شهروندان افغان از وی منجر شدهاست. امروز، از اشرف غنی بهعنوان سیاستمداری ناتوان و خائن در کابل و دیگر شهرهای افغانستان یاد میشود. سؤال اصلی اینجاست چه کسانی زمینه حضور اشرف غنی در رأس معادلات اجرایی و سیاسی کابل را فراهم ساخته و وی را در حساسترین سالهای حیات سیاسی و اجتماعی افغانستان مورد حمایت مطلق قرار دادند؟ محمد اشرف غنی، رئیسجمهور فراری افغانستان، در یک پیام ویدئویی جدید از امارات متحده عربی گفته است که مجبور به ترک کشور شده چون مسؤولان امنیتی به او گفته بودند که توطئه جانی در کمین او است. او گفت که طالبان پس از خروجش وارد ارگ ریاستجمهوری شدهاند و اتاق به اتاق میگشتهاند: «طالبان گفته بودند که تا من در قدرت باشم راه مسالمتآمیزی وجود نخواهد داشت.» غنی بار دیگر مدعی شدهاست که برای جلوگیری از خونریزی و فاجعه، افغانستان را ترک کرده وگرنه به گفته او وضعیت افغانستان شبیه سوریه و یمن میشده است. غنی همزمان با رسیدن طالبان به کابل از افغانستان گریخت. دولت امارات متحده عربی نیز تایید کرد که اشرف غنی را بهدلایل انساندوستانه در این کشور پذیرفته است. غنی که ۷۲ سال دارد با انتقاد شدید سایر سیاستمداران کشورش روبهرو شدهاست. عبدا... عبدا...، رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی گفته او در برابر پروردگار پاسخگو خواهد بود و ملت هم درباره او قضاوت خواهد کرد.
وندی شرمن، معاون وزیرخارجه آمریکا گفته است ایالات متحده دیگر اشرف غنی را به عنوان یک مقام در افغانستان به رسمیت نمیشناسد. این در حالی بود که اشرف غنی طی سالهای اخیر، به یکی از اصلیترین مجریان سیاستها و اهداف کوتاه مدت، میان مدت و حتی بلندمدت ایالات متحده در کابل تبدیل شده بود. با وجود اظهارات شرمن، وزارت خارجه آمریکا گفته از آنجا که انتقال رسمی قدرت صورت نگرفته آمریکا همچنان از او به عنوان رئیسجمهور غنی یاد میکند. اشرف غنی در پیامی که در شبکههای اجتماعی منتشر کرد گفت: من با لباس، کفش و عمامهام بیرون آمدم... با دستان خالی به کشور میزبان آمدم. فرصت نیافتم دمپایی از پا در بیاورم و کفش بپوشم. من هیچ چیزی با خود خارج نکردم.
بر اساس آنچه شبکه بیبیسی گزارش داده است، اشرف غنی مدعی شده قصد فرار و جلای وطن نداشته و در حال مشورت با دیگران است تا دوباره به افغانستان بازگردد. این اولین بار نیست که امارات متحده عربی به رهبران فراری یا مخلوع سایر کشورها پناه میدهد. بینظیر بوتو، نخست وزیر پاکستان در دهه ۱۹۹۰ پیش از بازگشت به قدرت در دبی زندگی میکرد. با این حال فرانک گاردنر، خبرنگار امنیتی بیبیسی میگوید امارات که میزبان شمار بزرگی از کارگران مهمان از افغانستان و پاکستان است نمیخواهد از این کشور به عنوان سکویی سیاسی استفاده شود. غنی در سال ۲۰۱۴ به قدرت رسید و در سال ۲۰۲۰ دوباره انتخاب شد.او پیشتر در سال جاری، نگرانیها درباره پیروزی نظامی طالبان را رد کرد: افغانستان ویتنام نیست. دولت درحال فروپاشی نیست.
اشرف غنی که بود؟
محمداشرف غنی احمدزی، رئیسجمهور فراری افغانستان سال 1328 هجری شمسی در ولایت لوگر در این کشور متولد شد. او در انتخابات ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴ و ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹ به عنوان رئیسجمهور افغانستان انتخاب شد. او از ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴ تا زمان فرار از افغانستان در روز ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ چهاردهمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی افغانستان بود. او قبلا از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ به عنوان وزیر مالیه افغانستان در دولت حامد کرزای فعالیت میکرد. وی در دو انتخابات ریاستجمهوری 2009 و 2014 هم نامزد بود.
اشرف غنی بسیاری از سالهای خود را در ایالات متحده آمریکا سپری کرد. قبل از بازگشت به افغانستان در سال ۱۹۸۷، غنی برای انجام پژوهش میدانی به پاکستان رفت و در کمپهای مهاجران و مدارس دینی برای مدت کوتاهی پژوهشهای میدانی و تحقیق کرد. سپس بهعنوان پروفسور انسانشناسی در دانشگاه جانهاپکینز انتخاب شد و بعد از این نیز کارش را در بانک جهانی پیگرفت. از جولای ۲۰۰۲ تا دسامبر ۲۰۰۴ وی رهبری تلاش اقتصادی افغانستان پس از فروپاشی دولت طالبان را به عنوان وزیر مالیه بهدست گرفت. محمداشرف غنی، بنیانگذار مؤسسه اثربخشی دولت در آمریکاست. سازمانی که سال ۲۰۰۵ برای بهبود توانایی دولتها در خدمت به شهروندان خود تأسیس شد. وی سال ۲۰۰۵ سخنرانی معروف خود را در مورد چگونگی بازسازی کشورهای شکسته، مانند افغانستان ارائه کرد. سال ۲۰۱۳ و طی یک نظرسنجی آنلاین، در رتبه ۵۰ از ۱۰۰ روشنفکر برتر جهان قرار گرفت. این نظرسنجی توسط مجله فارن پالیسی انجام شد و در نظرسنجی مشابهی که مجله پراسپِکت انجام داد، وی رتبه دوم را کسب کرد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال 1393، غنی با 6/37 درصد آرا در رتبه دوم قرار گرفت و با عبدا... عبدا... در دور دوم این انتخابات به رقابت پرداخت. بر اساس نتایج اعلامی و البته مبهمی که مورد انتقاد بسیاری از شهروندان افغان و حتی برخی دولتمردان قرار گرفت، غنی دور دوم توانست 44/56درصد آرای مردم افغانستان را به خود اختصاص دهد، با این حال اعتراض عبدا... عبدا... به نتیجه انتخابات باعث شد همه آرای اخذشده مورد بازشماری دوباره قرار گیرد که سرانجام با امضای توافقنامه تشکیل دولت وحدت ملی میان دو نامزد، اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیسجمهوری اسلامی افغانستان و عبدا... عبدا... به عنوان رئیس اجراییه تعیین شد.
تاریخ مصرف اشرفغنی گذشت
اکنون تاریخ مصرف اشرف غنی برای ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به پایان رسیده و از او به عنوان سیاستمداری ناتوان و شکستخورده یاد میشود. در دوران حضور اشرف غنی، از یکسو شاهد گسترش فساد اداری، مالی و بروکراتیک در افغانستان و از سوی دیگر، شاهد افزایش قدرت مانور نیروهای نظامی و امنیتی ناتو در این کشور آسیایی بودیم. یکی از راهبردهای آمریکا در افغانستان که با همراهی اشرف غنی و همراهانش پیگیری میشد، ضعیف
نگه داشتن نیروهای امنیتی و نظامی افغان و در مقابل، تاکید بر حضور اشغالگران در خاک افغانستان بود. با این حال، اشرف غنی تصور نمیکرد روزی به وجه المصالحهای برای معامله درون گروهی آمریکاییها با یکدیگر تبدیل شود. اشرف غنی در سختترین روزها، افغانستان را ترک کرد.فرار او به امارات، مهر تاییدی بر شکست دموکراسی دروغین آمریکایی در افغانستان بود؛ این دموکراسی دروغین نهتنها رضایت عمومی و رفاه و امنیت حداقلی را برای شهروندان افغان به ارمغان نیاورد، بلکه کمترین تعهدی در قبال حفظ خاک افغانستان و صیانت از شهروندان این کشور نداشت.
با این حال، مقامات دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و فراتر از آنها، نهادهای امنیتی و حاکمیتی پشت پرده در ایالاتمتحده اصرار دارند امثال اشرف غنی را در کشورهای مختلف دنیا، خصوصا در نقاط بحرانی پرورش داده و از آنها برای نیل به اهداف خود استفاده کنند. این سیاستمداران، تاریخ مصرف معینی دارند و پس از آنکه از سوی شهروندان کشورشان مورد عتاب و خشم قرار گرفتند، بهراحتی از سوی صاحبان آمریکایی خود قربانی میشوند.
مردم دنیا حتما سرنوشت امثال صدامحسین، پینوشه و اسلوبودان میلسویچ را بارها مرور کردهاند. افرادی که در دوران حضور خود در مسند قدرت، به مجریان بیاراده سیاستها، طرحها و استراتژیها و حتی تاکتیکهای مقامات کاخسفید و رژیم صهیونیستی تبدیل شدند و پس از مدتی، به گونهای از عرصه سیاسی و حتی صحنه زندگی محو شدند. آمریکا قطعا به «غنی»سازی در افغانستان و دیگر کشورهای منطقه و دنیا ادامه میدهد. پایان غنی را نباید مترادف با توقف غنیسازی از سوی واشنگتن و متحدانش دانست. سیاستمداران ناتوان و خیانتکار و غربگرا، کاتالیزورها و عواملی تسریعکننده هستند که هدف از استقرار آنها در کانونهای قدرت، تبدیل کردن کشورها هدف، به بازیگرانی ناتوان و وابسته در نظام بینالملل است. اتفاقی که دقیقا در دوران ریاستجمهوری اشرف غنی رخ داد. با این حال، بسیاری از مقامات آمریکایی تصور نمیکردند که وی در روزهای آخر تنفس سیاسی خود در افغانستان، نسبت به آنچه آمریکاییها به وی آموخته بودند نیز فراتر برود و کشورش را با سرعت هر چه تمامتر ترک کند. اشرف غنی در اجرای پرده آخر نمایش حضور خود در قدرت، علاوهبر شهروندان افغان به آمریکاییها هم خیانت کرد. البته این خیانت شاید مابهازای خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی از پایگاه بگرام بود. رمز و رازهای رفتار روزهای آخر حضور اشرف غنی در مسند قدرت، در آیندهای نزدیک قطعا افشا خواهد شد.
در هر حال، آمریکا برای رسیدن به استراتژی تجزیه افغانستان از طریق ناامنسازی این کشور، به پرورش سیاستمدارانی نظیر اشرف غنی نیاز مبرم دارد. بسیاری از این سیاستمداران اکنون در ارتباط با سازمان سیا و دیگر نهادهای اجرایی و امنیتی آمریکا مشغول فعالیت هستند و برخی دیگر، مدتهاست در رصد جریانهای قدرت در ایالاتمتحده و کشورهای اروپایی قرار دارند تا در برهههای زمانی حساس و تعیینکننده، از آنها استفاده شود. غنیسازی آمریکا، محدود و محصور به خاک افغاستان و معادلات سیاسی این کشور نیست. تولید و تکثیر اشرف غنیها، دهههاست به یکی از ماموریتهای تعریفشده کاخسفید و متحدانش تبدیل شده است....