فریادرسی یا سیاستگذاری

مطالبات هنرمندان عرصه‌های مختلف از وزیر ارشاد

فریادرسی یا سیاستگذاری

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت جدید، در حالی كارش را آغاز كرده كه آفت كرونا بخش‌های مختلف فرهنگ را به‌شدت زخمی كرده است؛ تئاتر به احتضار افتاده، سینما چشم‌انداز روشنی پیش رو ندارد، موسیقی از نعمت برگزاری كنسرت محروم شده و رمقی ندارد، نبض بازارهای تجسمی كند شده و صنعت نشر هر روز فشار بیشتری را در گلوگاهش احساس می‌كند.
در چنین شرایطی موفقیت محمدمهدی اسماعیلی در وزارت ارشاد میسر نخواهد شد، مگر با تسهیل‌گری شرایط فعالیت و حضور هنرمندان و در مرحله بعد پرداختن به برنامه‌های بلندمدت و سیاستگذاری‌های كلان فرهنگی.
از زمانی كه اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد شد و حتی كمی پیش از آن، رسانه‌ها با اهالی فرهنگ و هنر گفت‌وگوهایی داشته‌اند؛ از برنامه‌های فرهنگی و هنری رادیو تلویزیون تا روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها. در این گفت‌وگوها مطالبات بسیاری مطرح شده و آنچه در ادامه می‌خوانید چكیده‌ای است از دیدگاه‌های مشترك فعالان شاخه‌های مختلف فرهنگ و هنر.
جام‌جم معتقد است برای وزیری كه سیاستگذاری را اصل قرار داده، موضوعات مهم‌تری در آینده نه‌چندان دور مطرح خواهد بود كه از آن‌جمله می‌توان به سند مهندسی فرهنگی كشور اشاره كرد. اما آنچه در ادامه می‌آید، پیش‌نیازهای اهالی فرهنگ و هنر است كه در گام اول پیش روی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است:
 
صنعت نشر: همین روزها كه كابینه سیزدهم در حال شكل‌گیری بود، باز هم قیمت كاغذ افزایش پیدا كرد. طی یكی دو سال اخیر، افزایش قیمت كاغذ مهم‌ترین چالش صنعت نشر بوده و احتمالا مهم‌ترین و اصلی‌ترین برنامه وزیر جدید باید معطوف به این مساله باشد. تثبیت قیمت كاغذ و البته نظارت بر تخصیص یارانه دولتی كاغذ، از جمله مطالبات ناشران كشور است. ضمن این‌كه تولیدكنندگان هم حرف‌هایی برای گفتن دارند و كارخانه‌های تولید كاغذ می‌توانند در صورت رهاشدگی و زیاندهی مستمر، برای همیشه تعطیل شوند.
  تئاتر: امنیت شغلی و احیای دوباره تئاتر، اصلی‌ترین و مهم‌ترین مطالبه اهالی تئاتر است. سال گذشته جمعی از هنرمندان تئاتر به‌واسطه تعطیلی‌های مستمر در  شیوع ویروس كرونا، بیانیه‌ای نوشته و تمامی خواسته‌ها و مطالبات‌شان را مطرح كرده بودند كه می‌تواند به كار وزیر جدید بیاید، چراكه طی این مدت هیچ تغییری در شرایط تئاتری‌ها ایجاد نشده است.
سینما: ساماندهی به اكران فیلم‌های سینمایی و افزایش ظرفیت‌ نمایش فیلم در شهرستان‌های مختلف كشور، در این زمانه شاید از مهم‌ترین چالش‌های مهم عرصه فرهنگ محسوب شود. اما به نظر می‌رسد سینمای ایران به لحاظ محتوایی نیازمند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی هدفمند باشد كه میسر نمی‌شود، مگر در تعامل بین سینماگران و مدیران فرهنگی و رسیدن به نقطه اشتراك بین خواست و نیاز مخاطبان امروز جامعه و اهداف كلان فرهنگی.
موسیقی: كمتر یا بیشتر به هرحال اهالی موسیقی نیز مانند سینمایی‌ها و تئاتری‌ها از تعطیلی سالن‌ها متاثر شده‌اند، اما برای موسیقی كشور مساله مهم‌تر و عمیق‌تر، كیفیت تولیدات موسیقایی است. سایه سنگین سرمایه بر بازار موسیقی كه به گسترش اشعار و ترانه‌های ضعیف و انبوه تولیدات موسیقایی بی‌كیفیت ختم شده، هنرمندان پیشكسوت و مجرب را به حاشیه رانده و بازار موسیقی را آثاری با سطح كیفی نه‌چندان قابل‌قبول تسخیر كرده‌اند.
تجسمی: هنرمندان عرصه تجسمی شاید بیشتر از سایر عرصه‌ها در سال‌های اخیر، همت كرده و روی پای خودشان ایستاده‌اند. استقلال هنرمندان در این عرصه گرچه قابل اعتنا بوده، اما در عین حال زمینه برای رشد بازارهای مشكوك مالی در عرصه هنرهای تجسمی فراهم شده كه فرصت عادلانه رشد هنرمندان عرصه تجسمی را از بین برده و فضای مافیایی در این بازار ایجاد كرده است.