خبر رو به عقب

خبر رو به عقب

علیرضا رأفتی روزنامه‌نگار

 اخبار همیشه دنیا را به سمت جلو می‌برند. اگر کسی باشید که هر روز صبح اخبار را چک کنید و هر شب اخبار تلویزیون‌های مختلف را با هم مقایسه کنید، این حرف را بهتر می‌فهمید. اخبار جدید باعث می‌شوند حس کنید زمان دارد رو به جلو حرکت می‌کند و همه چیز را با خودش می‌برد. رفتنی شبیه رفتن رود. شبیه رفتن قطره آبی که دیگر هیچ وقت در عمرش به آن نقطه از رودخانه که از آن گذر کرد برنخواهد گشت.  مثلا امروز می‌شنوید که طالبان چند ولایت دیگر در افغانستان را تصرف کرده. چند روز بعد می‌شنوید که طالبان کابل را گرفته و رئیس‌جمهور افغانستان را در آغوش کشیده... چند روز بعد می‌شنوید که انفجار در فرودگاه کابل جان عزیز بسیاری آدم را گرفته و همین‌طور با اخبار جلو می‌روید و تقویم‌ روی میزتان ورق می‌خورد و پیرتر می‌شوید و به سمت آخر ماجرا که معلوم نیست کجاست راه‌تان را ادامه می‌دهید.
اما بعضی خبرها مثل حس‌کردن بوی یک عطر قدیمی‌اند. مثل وقتی که کسی در خیابان از کنارتان رد می‌شود و عطری را  حس می‌کنید که می‌بردتان به 20سال قبل. می‌بردتان به زمانی که هیچ‌کدام از این اخبار وجود نداشت و همه چیز یک جور دیگری در جریان بود. یک عطر خاطره‌انگیز می‌تواند یک قطره را برگرداند به آن نقطه‌ای از رودخانه که 20سال پیش از آن گذر کرده‌است. حالا که چند روز است که خبر رفتن کریستیانو رونالدو به منچستر یونایتد داغ شده به این فکر می‌کنم. به این که این خبر مثل همه خبرهایی که این روزها می‌شنویم یه قدم به سوی روزهای آینده نیست. یک عطر قدیمی است که می‌تواند آدم را برگردانند به روزهایی که هیچ‌کدام از این اتفاقات تلخ نیفتاده‌بودند. روزهایی که تمام هم و غم‌مان همین بود که کریستیانو رونالدو را در ترکیب منچستریونایتد جا بدهیم و دسته خراب را قالب کنیم به همبازی‌مان و یک دست فوتبال کامپیوتری ببریمش و بستنی بعد از برد بچسبد به جان‌مان! کاش می‌شد تا چند وقت همین‌طور خبرهای رو به عقب بشنویم. به جای خبرهای رو به جلویی که روز به روز دنیایمان را وحشت‌ناک‌تر می‌کنند.