شهریار، شاعری فراتر از تنگنای نظریه‌ها

شهریار، شاعری فراتر از تنگنای نظریه‌ها


 شعر شهریار در زمانه‌ای پدید آمد، شکل یافت و اوج گرفت که در مباحث نظری، زمانه رواج گونه‌های نوپدید شعر بود و به نظر می‌رسید که مجال چندانی برای غزل و قطعه و مثنوی نمانده باشد اما شهریار نیز مانند همه شاعران بزرگ با آثار اثرگذاراش کاری کرد فراتر از گنجایش، حدسیات و پیشگویی‌های نظری.
غزل‌های شهریار با آن که به‌وضوح دل‌بستگی او را به شیوه تغزل شاعران سبک عراقی نشان می‌دهد اما هرگز روی در بازگشت ندارد و غافل از تحولات زبان و زمان خود نیست. ارادت و شیفتگی شدید شاعر نسبت به اندیشه و شعر حافظ از یک‌سو و گرایش به مفردات، ترکیبات و کنایات زبان گفتاری از دیگر سو، آمیزه‌ای از اصالت و صمیمت در شعر او پدید آورده است.
یکی دیگر از نادره‌کاری‌های شهریار این است که دوران شاعری او مصادف است با اوجگیری تحولات تاریخی و اجتماعی و به تبع آن، سایه افکنی سیاست بر شعر. شهریار در آن فضای سیاست‌زده، بیش هر چیز از عشق می‌سراید گرچه از مسائل اجتماع و دنیای سیاست غافل نیست و در میان اشعارش گاه اشاراتی به سوانح ایام دارد اما روایت هیچ حادثه‌ای در شعر او از حادثه عشق بیشتر و بزرگ‌تر نیست.
روایت عشق در شعر شهریار از جنس بازی‌های مضمونی و لفاظی‌های سرگرم‌کننده و هنرنمایی‌هایی بلاغی نیست گرچه شعر او از شیوایی زبان و زیبایی‌های فنون بلاغی بهره وافر دارد ولی همه این قابلیت‌ها و هنروری‌های شاعرانه در سایه عاطفه قوی و انعکاس صادقانه زندگی شاعر با همه شادی‌ها، غم‌ها، راحت‌ها و رنج‌های آن در شعر اوست. در روزگاری که به‌رغم داعیه‌های نظری درباره رهایی شعر از ذهنیت و کلی‌گویی و گرایش شعر به عینیت، فردیت و تجربه‌های مصداقی، فضای غالب شعر به‌ویژه گونه‌های نوپدید در سیطره فضای اساطیری و ذهنیات پیچیده است و چندان نشانی از زندگی، انسان و غم‌ها و شادی‌های عینی، مأنوس و ملموس در شعر دیده نمی‌شود.
شهریار شاعری پر کار است؛ البته در میان آن همه سروده‌ها، آثار معمولی، متوسط و نازل‌تر از متوسط نیز کم ندارد اما تجربه هزار سال شعر فارسی به ما آموخته که شاعران بزرگ به‌خاطر اشعار اثرگذار و جریان‌سازی که دارند در حافظه تاریخ باقی مانده‌اند و اهالی سرزمین شعر، بزرگان خویش را با همه فراز و فرودی که در آثارشان می‌بینند، برگزیده‌اند و شعرشان را به‌خاطر سپرده‌ و زمزمه روزان و شبان خود ساخته‌اند.
سروده‌های ترکی شهریار با آن که چندان پرشمار نیست اما به‌دلیل چند ویژگی متمایز بسیار ارزشمند است؛ نخست این که پاسخی شایسته و به‌هنگام است به طرح‌های ضدفرهنگی مستبدان آن روزگار در یکسان‌سازی زبان و منزوی‌کردن زبان اقوام ایرانی و دو این که شعرهای ترکی شهریار از نظر گونه‌های زبان شعر ترکی، تنوع و جامعیت دارد، چنان که به لحاظ گوناگونی قالب‌های شعری نیز چنین است.
منظومه دل‌انگیز «حیدر بابایا سلام» که گنجینه‌ای از فرهنگ، زبان، تاریخ و زندگی مردم روستاهای آذربایجان است در قلمرو گسترده کشورهای ترک زبان سراسر جهان با اقبال خاص و عام رواج تام یافته است. شاهکار شکوهمند «سهندی» که هم به لحاظ زبان و قابلیت‌های بلاغی و هم از منظر اندیشه و جهان‌نگری بی‌بدیل است. من که این توفیق را داشته‌ام که از کودکی با شعرهای فارسی و ترکی استاد شهریار انس بگیرم و بخوانم و به خاطر بسپارم و زمزمه‌شان کنم، می‌توانم بگویم که سیدمحمدحسین شهریار یک شاعر با آثاری در دو زبان ترکی و فارسی نیست؛ بلکه دو شاعر بزرگ است با دو زبان و دوجهان متمایز، زیبا ، خواندنی و تماشایی.