نگاه مهربان به مؤسسات خیریه
در سالهای اخیر، خصوصا در 7-6 سال گذشته، مراکز خیریه و نهادهای مردمی، هم از نظر کیفی و هم از جنبه کمی، توسعه خیلی زیادی پیدا کرده و خدمات بسیار ارزندهای که برخاسته از خود مردم هست، به اقشار آسیبزده جامعه ارائه میشود. البته که با وجود این، همچنان دهکهای پایین جامعه به دلیل وضعیت بد معیشت به وضعی رسیدهاند که در گذران زندگی معمول خود و خانوادهشان مشکلاتی دارند. در واقع به همین نسبت که در توسعه فعالیتهای خیریه اقدامات خوبی انجام شده اما به همین نسبت فقر هم زیاد شده و این مسؤولیت مؤسسات خیریه را سنگینتر از قبل کرده است.
نمونهاش ورود این مؤسسات به موضوع آبرسانی به مناطق محروم جامعه است. این روزها، خیریههای متعددی هستند که به صورت اختصاصی در این حوزه فعالیت میکنند؛ آنقدر که بهتازگی خیریهای تحت عنوان مؤسسه خیریه نذر آب در تهران مجوز گرفته است که اعضای آن گروهی از متخصصان بازنشسته وزارت نیرو و آبفا هستند که در این حوزه، خدمات خوبی ارائه میدهند. در همین رابطه، خیریه دیگری فعالیت میکند که بیشتر از 580 پروژه آبرسانی در سطح کشور خصوصا در استان سیستانوبلوچستان، خراسانرضوی، قم، مازندران و ... را دنبال میکند که هرکدام از این پروژهها نیازمند مبالغی از 200میلیون تومان تا یک میلیارد هستند؛ مبالغی که بدون هیچگونه کمک از آبفا و سازمانهای دولتی دیگر، شخصا از محل این مؤسسه تامین میشود و آب را به داخل خانههای مناطق محروم از آب میرساند.
اما یکی از موضوعاتی که در مؤسسات خیریه همیشه قابل توجه و رسیدگی بوده است، موضوع مجوز و نظارت است. واقعیت این است که روند مجوزگیری این مؤسسات با سختگیریهای بسیار فرسایشی روبهرو است که بعضا برخی از متولیان امر، عطای مجوز گرفتن را به لقایش میبخشند؛ آنقدر که دوسوم از مؤسسات خیریهای که این روزها در حال فعالیت هستند، مجوز فعالیت ندارند. از طرف دیگر، اگر مؤسسهای بعد از زمانی طولانی و نزدیک به دو سال، مجوز بگیرد، بعد از آن با نظارتی جدی از طرف سازمانهای مربوط روبهرو نمیشود. در واقع در زمان اخذ مجوز، سختگیری بسیار زیادی میشود اما نظارت که در مرحله بعد از مجوز قرار دارد، بهخوبی انجام نمیشود؛ روندی که انتظار ما این است که هردوی آنها در سطحی قابلقبول انجام شود.
در نهایت هم فکر میکنم اگر نگاه سازمانهای دولتی مانند بهزیستی، کمیته امداد، هلالاحمر و ... نسبت به مؤسسات خیریه، مهربانانهتر باشد، با وضعیت بهتری از فعالیتهای خیرخواهانه روبهرو خواهیم بود؛ چراکه توجه و احترام سازمانهای دولتی به مؤسسات خیریه میتواند در جذب و ترغیب جوانان برای رویآوردن به فعالیتهای عامالمنفعه کارساز باشد.
نمونهاش ورود این مؤسسات به موضوع آبرسانی به مناطق محروم جامعه است. این روزها، خیریههای متعددی هستند که به صورت اختصاصی در این حوزه فعالیت میکنند؛ آنقدر که بهتازگی خیریهای تحت عنوان مؤسسه خیریه نذر آب در تهران مجوز گرفته است که اعضای آن گروهی از متخصصان بازنشسته وزارت نیرو و آبفا هستند که در این حوزه، خدمات خوبی ارائه میدهند. در همین رابطه، خیریه دیگری فعالیت میکند که بیشتر از 580 پروژه آبرسانی در سطح کشور خصوصا در استان سیستانوبلوچستان، خراسانرضوی، قم، مازندران و ... را دنبال میکند که هرکدام از این پروژهها نیازمند مبالغی از 200میلیون تومان تا یک میلیارد هستند؛ مبالغی که بدون هیچگونه کمک از آبفا و سازمانهای دولتی دیگر، شخصا از محل این مؤسسه تامین میشود و آب را به داخل خانههای مناطق محروم از آب میرساند.
اما یکی از موضوعاتی که در مؤسسات خیریه همیشه قابل توجه و رسیدگی بوده است، موضوع مجوز و نظارت است. واقعیت این است که روند مجوزگیری این مؤسسات با سختگیریهای بسیار فرسایشی روبهرو است که بعضا برخی از متولیان امر، عطای مجوز گرفتن را به لقایش میبخشند؛ آنقدر که دوسوم از مؤسسات خیریهای که این روزها در حال فعالیت هستند، مجوز فعالیت ندارند. از طرف دیگر، اگر مؤسسهای بعد از زمانی طولانی و نزدیک به دو سال، مجوز بگیرد، بعد از آن با نظارتی جدی از طرف سازمانهای مربوط روبهرو نمیشود. در واقع در زمان اخذ مجوز، سختگیری بسیار زیادی میشود اما نظارت که در مرحله بعد از مجوز قرار دارد، بهخوبی انجام نمیشود؛ روندی که انتظار ما این است که هردوی آنها در سطحی قابلقبول انجام شود.
در نهایت هم فکر میکنم اگر نگاه سازمانهای دولتی مانند بهزیستی، کمیته امداد، هلالاحمر و ... نسبت به مؤسسات خیریه، مهربانانهتر باشد، با وضعیت بهتری از فعالیتهای خیرخواهانه روبهرو خواهیم بود؛ چراکه توجه و احترام سازمانهای دولتی به مؤسسات خیریه میتواند در جذب و ترغیب جوانان برای رویآوردن به فعالیتهای عامالمنفعه کارساز باشد.