چرا آثار درازمدت و بنیادین انتخابات عراق بر رفتارهای هیجانی و سیاسی پس از آن غلبه دارند؟
حذف آمریکا از آینده عراق
برگزاری انتخابات عراق، به طور طبیعی دغدغههایی را در میان مخاطبان داخلی، منطقهای و بینالمللی آوردگاه سیاسی این كشور برانگیخته است. برخی رسانهها روی اظهارات و مواضع چهرههای شاخص عراقی متمركز بوده و برخی دیگر، به تحلیل زیربنایی معادلات بغداد و آیندهپژوهی استراتژیك تحولات این كشور مشغول هستند. بهراستی نسبت میان این دو مقوله (معادلات زیربنایی و روبنایی عراق) چگونه در این برهه زمانی حساس و تعیینكننده، قابل سنجش و ارزیابی است؟در این خصوص لازم است ثوابت و متغیرات انتخابات عراق را مورد توجه قرار داد.
انتخابات عراق
نقطه آشكارساز شكست آمریكا
بدون شك انتخابات اخیر در عراق و نتایج حاصلشده، نقطه آشكارساز شكست سیاسی-امنیتی واشنگتن در بغداد محسوب میشود. فراموش نكنیم كه كاخ سفید با كلیت برگزاری انتخابات در عراق مخالف بوده و این مخالفت را نیز به صورت علنی ابزار كرده بود. فراتر از آن، نتیجه انتخابات نیز نشان میدهد كه اكثر جریانهای پیروز در انتخابات اخیر، از مخالفان حضور اشغالگران آمریكایی در عراق محسوب میشوند. فارغ از رویكرد تاكتیكی این گروهها و اختلافاتی كه بعضا در اینخصوص وجود دارد، مخرجمشترك نگاه استراتژیك آنها را، عراق منهای اشغالگران تشكیل میدهد.
نكته دیگر، به موضوع آنارشیسم و بیدولتی در عراق بازمیگردد. بدیهی است كه استقرار یك دولت قوی در عراق، آن هم پس از رایزنیها و تعاملاتی كه میان گروههای مختلف پارلمان و نمایندگان پیروز با یكدیگر انجام خواهد گرفت، واشنگتن را با موانع سختی در مسیر ناامنسازی عراق (از طریق تقویت گروههای تروریستی و تكفیری) مواجه خواهد ساخت. هر اندازه مولفههای ثباتساز در عراق تقویت شود، مجاری ایجاد یا القاكننده ناامنی و بحران در منطقه، بیشتر مسدود خواهد شد.
فضای انتخابات و هیجانات
ایجابی و سلبی
سیاستمداران و رسانههای معاند جریان مقاومت طی روزهای اخیر تلاش كردهاند اختلافات هیجانی و سیاسی (كه بخشی از آنها در بستر هر رقابت انتخاباتی رخ میدهد) را به مثابه مصادیق تفرقه و اختلافات بنیادین میان گروههای شیعه عراقی جلوه دهند. این مانور تبلیغاتی، نوعی روش شناختهشده و نخنما از سوی دشمنان عراق، با هدف لاپوشانی پیامها و آثار اصلی برگزاری انتخابات و تضعیف جریان طرفدار اشغالگری در این كشور صورت میگیرد. فراتر از آن، مقامات غربی تلاش میكنند تا ناكامی خود در آنچه دموكراسیسازی عراق مینامیدند را در لابهلای بزرگنماییها، القائات و جریانسازیهای اختلافی كتمان كنند. نومحافظهكاران دولت بوش سعى داشتند در ابتداى سال 2003 میلادى، اشغال عراق را به عنوان هدفى مدون و طرحریزىشده براى افكار عمومى جهان تشریح نمایند. اما گذشت زمان نشان داد كه اشغال عراق طرحى مستقل و كارآمد نبوده و تنها جزئى از آرمانهاى پوچ و محكوم به شكست شوراى نومحافظهكاران بوده است. اصرار شدید بوش، رایس، چنى و رامسفلد جهت آغاز هرچه سریعتر اشغال عراق سبب شد تا حتی انتقادات جمهوریخواهان سنتى مورد توجه كاخ سفید قرار نگیرد. حتى كالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریكا (چنانچه بعدها اذعان كرد) نیز علىرغم آگاهى نسبت به نادرست بودن مسیر اشغال عراق، مجبور شد تا هدایت سكان جنگ را در مقاطع حساس اولیه برعهده گیرد. پس از بوش نیز اوباما، ترامپ و بایدن همان مسیر را طی كردند. حتی خلق داعش در عراق (توسط دموكراتهای دولت اوباما) با هدف جلوگیری از تثبیت گفتمان ضداشغالگری در این كشور و منطقه صورت گرفت. با این حال، گفتمان مقاومت به بركت خون شهدایی مانند حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس به یك جریان اصیل تبدیل شد. جریانی كه حشدالشعبی و گروههای مقاومت، نمادهایی بارز از آن محسوب شده و سلاح مقاومت نیز در دستان آنها، به عنوان عوامل ایجادكننده ثبات و قدرت در عراق باقی خواهد ماند.
در حال حاضر حدود 18 سال از اشغال عراق مىگذرد. عراق به باتلاق بىانتهایى تبدیل شده است كه هرلحظه آمریكا را به نقطه سقوط نهایی نزدیكتر میكند. بنابر آنچه اكثر استراتژیستهای آمریكایی اذعان كردهاند، خروج یا عدم خروج نیروهاى آمریكایى از عراق، هر دو براى سیاستمداران غربی حكم شكست را دارد. به عبارت دیگر امروز مناقشه پنهان و آشكار در آمریكا بر سر كاهش هزینههای شكست در عراق میباشد، نه جلوگیری از كلیت آن!
تجربه انتخابات 2018 را
فراموش نكنیم
انتخابات سراسری ۲۰۱۸، چهارمین انتخابات بعد از سقوط صدام حسین و نخستین انتخابات سراسری پس از شكست كامل داعش محسوب میشد. در آن زمان 52/44 درصد واجدان شرایط، در انتخابات شركت كردند و «ائتلاف اتحاد انقلابیون برای اصلاحات» (سائرون) به رهبری مقتدی صدر بر دیگر ائتلافها غلبه كرد. اما آرا در بین فهرستهای گوناگون توزیع شد و هیچیك از فهرستها، اكثریت مطلق آرای مردم را به دست نیاورد. فهرست فتح به رهبری هادیالعامری، فرمانده حشدالشعبی در جایگاه دوم و ائتلاف نصر به رهبری حیدر العبادی در جایگاه بعدی قرار گرفتند.
تجربه انتخابات 2018 را
فراموش نکنیم
انتخابات سراسری ۲۰۱۸، چهارمین انتخابات بعد از سقوط صدامحسین و نخستین انتخابات سراسری پس از شکست کامل داعش محسوب میشد. در آن زمان 52/44درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند و «ائتلاف اتحاد انقلابیون برای اصلاحات» (سائرون) به رهبری مقتدیصدر بر دیگر ائتلافها غلبه کرد اما آرا در بین فهرستهای گوناگون توزیع شد و هیچیک از فهرستها اکثریت مطلق آرای مردم را به دست نیاورد. فهرست فتح به رهبری هادی العامری، فرمانده حشدالشعبی در جایگاه دوم و ائتلاف نصر به رهبری حیدر العبادی در جایگاه بعدی قرار گرفتند. در آن زمان نیز احزاب و گروههای پیروز در انتخابات، مواضعی را علیه یکدیگر (بهخصوص در زمان تشکیل دولت) اتخاذ کردند اما در نهایت، خروجی رای پارلمان عراق پس از شهادت سردار سلیمانی، اخراج نیروهای بیگانه از خاک این کشور بود.
درحالحاضر نیز بخشی از منازعات موجود میان گروههای عراقی، ناظر بر فضای انتخابات و هیجانات ناشی از آن بوده و در آینده تحت تاثیر رایزنیهای داخلی و سیاسی قابل تعدیل یا حتی تغییر خواهد بود. در فضای داخلی عراق بعضا شاهد رایزنیها و ائتلافهایی بودهایم که به ایجاد ثبات و آرامش در این کشور منجر شده است. فراموش نکنیم که ایجاد آرامش و ثبات داخلی در عراق، هدف اصلی گروههای مقاومت محسوب میشود.
اهمیت عراق منهای اشغالگران
برای منطقه
مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال کشور همسایه و مسلمان خود، کاملا مشخص است. فارغ از ظرفیتهای بالقوه و گستردهای که در حوزههای مختلف اقتصادی، منطقهای و سیاسی میتوان از آنها در راستای همافزایی فیمابینی ایران و عراق استفاده کرد، وجود دشمنی به نام کاخسفید اهمیت مضاعفی به این همافزایی و همپوشانی راهبردی میدهد. نباید فراموش کرد که طرح تجزیه عراق همچنان روی میز سران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکاست. طرح چندپارهکردن عراق و تبدیل آن به سه کشور شیعهنشین، سنینشین و کردنشین، اولینبار بهصورت رسمی و صریح از سوی جو بایدن، نامزد فعلی دموکراتها مطرح و به یک مبنای استراتژیک در حوزه سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد.
بایدن در همان ابتدای اشغال عراق (بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میلادی) از این طرح پرده برداشت. این طرح اکنون حکم یک نقشهراه را در سیاستهای منطقهای آمریکا دارد. نقشهراهی که از ترامپ و بایدن گرفته تا اوباما و کلینتون در خصوص پیشبرد آن متفقالقول هستند. ما امروز با دو همسایه (ایران و عراق) و یک دشمن (آمریکا) روبهرو هستیم. قواعد بازی دیگر دشمنان امنیت ایران و عراق مانند رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و انگلیس، ناظر بر راهبردهای کلان ترسیمشده از سوی واشنگتن تعریف میشود.
ازاینرو در رصد و مهار این بازی خطرناک، باید روی نقطهثقل حریف متمرکز شد. پس از شهادت مظلومانه سردار حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، پارلمان عراق به طرحی پنجبندی رأی داد که ازجمله آنها لغو درخواست کمک از ائتلاف دستساز آمریکا (موسوم به ائتلاف ضدداعش) است. این ائتلاف طی سالهای اخیر در عراق، نهتنها نقشی در مهار و شکست تروریستهای تکفیری ایفا نکرد، بلکه به حامی اصلی داعش در عرصه عملیات میدانی تبدیل شد. درهرحال، پارلمان عراق به خروج تمامی نیروهای خارجی و آمریکایی از عراق و لغو نقش ائتلاف بینالمللی در عراق و همچنین لغو توافق امنیتی با آمریکا از سوی دولت عراق رأی داده است. بدیهی است که ارکان و اجزای این تصمیم درست، باید به عینیت کامل برسد تا امنیت و ثبات در منطقه برقرار شود. براساس یک قاعده شناختهشده در حوزه روابط بینالملل، اصلیترین مؤلفهای که در شکلگیری همکاریهای راهبردی میان دو کشور همسایه باید موردتوجه قرار گیرد مهار بازی دشمن یا دشمنان مشترک است.
گروههای عراقی بازی آمریکا را دریابند
نکته مهمتر اینکه در برهه کنونی و پس از احراز توطئههای آمریکا در عراق، گروههای شیعه و حتی گروههای غیرشیعی مخالف حضور اشغالگران، باید تمرکز بیشتری بر تقویت مولفههای مقاومت در این کشور داشته و بازی واشنگتن مبنی بر بزرگنمایی و استمرار اختلافات داخلی در بغداد را خنثی نمایند. در این معادله، نباید مولفهها و ثوابت زیربنایی و استراتژیک در عراق فدای اختلافات تاکتیکی، روبنایی و فراتر از آن هیجانی یا سوءمحاسبه سیاستمداران شوند. قاعدهای که رمز پویایی و موفقیت جریانهای شیعی در برابر تفرقهافکنیهای غرب و متعلقات آن محسوب میشود.
شکست چندوجهی آمریکا در انتخابات عراق
حسن کاظمی قمی، سفیر پیشین ایران در عراق
برگزاری انتخابات پارلمان عراق و نتایج آن از ابعاد مختلفی قابلبررسی است. از یکسو این انتخابات بار دیگر نشان داد مردمسالاری در عراق از چه جایگاه مهمی برخوردار است و از سوی دیگر نشان داد امروز دولت و مردم عراق بدون دخالت دیگران، توانایی اداره کشور و تأمین امنیت برای یک کار بزرگ سیاسی مانند انتخابات را دارند و خود این اتفاق، یک دستاورد بسیار بزرگ است.
میزان مشارکت مردم هم که 41درصد اعلامشده با توجه به شرایط حاکم بر کشورها و شیوع بیماری کرونا نشان میدهد مردم نسبت به تعیین سرنوشت خود اهمیت قائلند و در مسائل سرنوشتساز دخالت میکنند.
نتایج انتخابات را نیز میتوان از جهات مختلف، نتایجی قابلتوجه و قابلقبول دانست. اولا اینکه نتیجه انتخابات هرچه هست نتیجه انتخاب مردم است و مردم عراق با رفتن پای صندوقهای رأی براساس شناخت، سلیقه و انتظاراتی که دارند، رأی خودشان را به صندوق ریختند و این اقدام قابلاحترام است. طبیعتا کشورهای منطقه ازجمله جمهوری اسلامی ایران هم به آرای مردم عراق، احترام میگذارند.
از سوی دیگر نتایج آرایی که شمارششده، نشان میدهد مجموعههای مقاومت و آنهایی که با اشغالگری مخالفند و از ابتدا این موضع را داشتند که نیروهای نظامی خارجی نباید در عراق حضور داشته باشند، بخش قابلتوجهی از کرسیهای پارلمان را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین اهتمام نسبت به تمامیت ارضی کشور عراق، مخالفت با اشغالگر و تأکید بر تشکیل دولت کارآمد از مشخصههایی است که در بسیاری از نمایندگان منتخب دیده میشود.
از این جهت نتایج انتخابات نشان میدهد آمریکاییها باوجود تمام تلاشهایی که کردند دررسیدن به اهداف خود شکستخوردهاند. آنها از یکسو تلاش داشتند مانع برگزاری انتخابات شوند اما موفق به این کار نشدند و نتیجهای هم که در انتخابات رقم خورد، مطابق میل و نظر آنها نیست، بنابراین آمریکاییها موفق نشدند به اهداف خود برسند.
درمجموع میتوان اینگونه برآورد کرد که جبهه مقاومت در پارلمان عراق موقعیت خوب خود را حفظ خواهد کرد و مجموعههایی که همچنان با حضور اشغالگر مخالف هستند در پارلمان نقش پررنگی خواهند داشت.
رایزنیهای تعیینکننده در پارلمان
سیدهادی سیدافقهی، تحلیلگر مسائل منطقه
شکلگیری دولت جدید در عراق، به رایزنیها و نوع ائتلافهایی بستگی دارد که در پارلمان شکل میگیرد و مشخص میکند قواعد دولت جدید در این کشور چگونه تعیین میشود. همچنین این رایزنیها تعیینکننده وزانت جریانات سیاسی در معادلات قدرت است؛ بنابراین، اکنون باید تمرکز ویژهای روی رایزنیها و چگونگی شکلگیری فراکسیونها و ائتلافهای پارلمانی داشت. در این خصوص، مفروضات و پیشفرضهایی مطرح میشود که فعلا زود است در مورد آنها اظهارنظر کرد.
در حال حاضر، خیلی از گمانهزنیها تا حدودی با یکدیگر تعارض دارند. آنچه فعلا به لحاظ شمارش آرای صندوقها مشخص است اینکه جناح آقای صدر یا همان جریان سائرون با نسبت به دیگر رقبای شیعی، کرد و سنی بالاتر هستند. ولی این جریان به تنهایی نمیتواند دولت تشکیل دهد و باید با دیگر جناحها ائتلاف کند؛ بنابراین برای ارزیابی نتایج انتخابات باید دید کدام جریان با آقای صدر ائتلاف خواهد کرد.
البته آقای صدر به تغییر مواضع شهره است و قبلا با کمونیستها، لیبرالها و بعثیها ائتلاف کرده و خیلی نمیشود روی حرفها و تصمیمات ایشان، فراکسیون و ائتلاف پایداری را بنیان گذاشت. از سوی دیگر آقای نوری مالکی هم درصدد است با دیگران ائتلاف کند. بعضی از آگاهان معتقدند آقای صدر به بعضی جریانها، امتیازاتی و با آنها قول و قرارهایی میگذارد و به هر شکل ممکن، دولت را تشکیل خواهد داد. جریان صدر تلاش زیادی میکند تا بتواند پست نخستوزیری را به دست بیاورد. حتی در دوران رقابتها و تبلیغات انتخاباتی نیز شاهد مواضع بعضا تهدیدآمیز هواداران جریان صدر در مورد آثار و تبعات شکست در انتخابات بودیم. مسائل دیگری هم این روزها با توجه به رابطه نزدیک صدر و مصطفی الکاظمی (نخستوزیر عراق) مبنی بر احتمال تقلب در انتخابات مطرح میشود که باید در این موارد منتظر بررسی نهادهای قانونی بود.
در مجموع خیلیها معتقدند آقای صدر با توجه به اینکه بیشترین آرا را به دست آورده است، اجازه نخواهد داد این پیروزی در صندوق، تبدیل به شکست در پارلمان شود و قطعا حاضر است با هر گروهی ائتلاف کند تا پست نخستوزیری را به دست بیاورد. باید دید مخالفان این جریان آیا میتوانند ائتلافی بزرگتر از ائتلاف صدر تشکیل دهند و تا وقتی جریانهای سیاسی زیر سقف پارلمان، فراکسیون تشکیل ندهند تمام مسائلی که مطرح میشود، گمانهزنی است.
نقطه آشكارساز شكست آمریكا
بدون شك انتخابات اخیر در عراق و نتایج حاصلشده، نقطه آشكارساز شكست سیاسی-امنیتی واشنگتن در بغداد محسوب میشود. فراموش نكنیم كه كاخ سفید با كلیت برگزاری انتخابات در عراق مخالف بوده و این مخالفت را نیز به صورت علنی ابزار كرده بود. فراتر از آن، نتیجه انتخابات نیز نشان میدهد كه اكثر جریانهای پیروز در انتخابات اخیر، از مخالفان حضور اشغالگران آمریكایی در عراق محسوب میشوند. فارغ از رویكرد تاكتیكی این گروهها و اختلافاتی كه بعضا در اینخصوص وجود دارد، مخرجمشترك نگاه استراتژیك آنها را، عراق منهای اشغالگران تشكیل میدهد.
نكته دیگر، به موضوع آنارشیسم و بیدولتی در عراق بازمیگردد. بدیهی است كه استقرار یك دولت قوی در عراق، آن هم پس از رایزنیها و تعاملاتی كه میان گروههای مختلف پارلمان و نمایندگان پیروز با یكدیگر انجام خواهد گرفت، واشنگتن را با موانع سختی در مسیر ناامنسازی عراق (از طریق تقویت گروههای تروریستی و تكفیری) مواجه خواهد ساخت. هر اندازه مولفههای ثباتساز در عراق تقویت شود، مجاری ایجاد یا القاكننده ناامنی و بحران در منطقه، بیشتر مسدود خواهد شد.
فضای انتخابات و هیجانات
ایجابی و سلبی
سیاستمداران و رسانههای معاند جریان مقاومت طی روزهای اخیر تلاش كردهاند اختلافات هیجانی و سیاسی (كه بخشی از آنها در بستر هر رقابت انتخاباتی رخ میدهد) را به مثابه مصادیق تفرقه و اختلافات بنیادین میان گروههای شیعه عراقی جلوه دهند. این مانور تبلیغاتی، نوعی روش شناختهشده و نخنما از سوی دشمنان عراق، با هدف لاپوشانی پیامها و آثار اصلی برگزاری انتخابات و تضعیف جریان طرفدار اشغالگری در این كشور صورت میگیرد. فراتر از آن، مقامات غربی تلاش میكنند تا ناكامی خود در آنچه دموكراسیسازی عراق مینامیدند را در لابهلای بزرگنماییها، القائات و جریانسازیهای اختلافی كتمان كنند. نومحافظهكاران دولت بوش سعى داشتند در ابتداى سال 2003 میلادى، اشغال عراق را به عنوان هدفى مدون و طرحریزىشده براى افكار عمومى جهان تشریح نمایند. اما گذشت زمان نشان داد كه اشغال عراق طرحى مستقل و كارآمد نبوده و تنها جزئى از آرمانهاى پوچ و محكوم به شكست شوراى نومحافظهكاران بوده است. اصرار شدید بوش، رایس، چنى و رامسفلد جهت آغاز هرچه سریعتر اشغال عراق سبب شد تا حتی انتقادات جمهوریخواهان سنتى مورد توجه كاخ سفید قرار نگیرد. حتى كالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریكا (چنانچه بعدها اذعان كرد) نیز علىرغم آگاهى نسبت به نادرست بودن مسیر اشغال عراق، مجبور شد تا هدایت سكان جنگ را در مقاطع حساس اولیه برعهده گیرد. پس از بوش نیز اوباما، ترامپ و بایدن همان مسیر را طی كردند. حتی خلق داعش در عراق (توسط دموكراتهای دولت اوباما) با هدف جلوگیری از تثبیت گفتمان ضداشغالگری در این كشور و منطقه صورت گرفت. با این حال، گفتمان مقاومت به بركت خون شهدایی مانند حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس به یك جریان اصیل تبدیل شد. جریانی كه حشدالشعبی و گروههای مقاومت، نمادهایی بارز از آن محسوب شده و سلاح مقاومت نیز در دستان آنها، به عنوان عوامل ایجادكننده ثبات و قدرت در عراق باقی خواهد ماند.
در حال حاضر حدود 18 سال از اشغال عراق مىگذرد. عراق به باتلاق بىانتهایى تبدیل شده است كه هرلحظه آمریكا را به نقطه سقوط نهایی نزدیكتر میكند. بنابر آنچه اكثر استراتژیستهای آمریكایی اذعان كردهاند، خروج یا عدم خروج نیروهاى آمریكایى از عراق، هر دو براى سیاستمداران غربی حكم شكست را دارد. به عبارت دیگر امروز مناقشه پنهان و آشكار در آمریكا بر سر كاهش هزینههای شكست در عراق میباشد، نه جلوگیری از كلیت آن!
تجربه انتخابات 2018 را
فراموش نكنیم
انتخابات سراسری ۲۰۱۸، چهارمین انتخابات بعد از سقوط صدام حسین و نخستین انتخابات سراسری پس از شكست كامل داعش محسوب میشد. در آن زمان 52/44 درصد واجدان شرایط، در انتخابات شركت كردند و «ائتلاف اتحاد انقلابیون برای اصلاحات» (سائرون) به رهبری مقتدی صدر بر دیگر ائتلافها غلبه كرد. اما آرا در بین فهرستهای گوناگون توزیع شد و هیچیك از فهرستها، اكثریت مطلق آرای مردم را به دست نیاورد. فهرست فتح به رهبری هادیالعامری، فرمانده حشدالشعبی در جایگاه دوم و ائتلاف نصر به رهبری حیدر العبادی در جایگاه بعدی قرار گرفتند.
تجربه انتخابات 2018 را
فراموش نکنیم
انتخابات سراسری ۲۰۱۸، چهارمین انتخابات بعد از سقوط صدامحسین و نخستین انتخابات سراسری پس از شکست کامل داعش محسوب میشد. در آن زمان 52/44درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند و «ائتلاف اتحاد انقلابیون برای اصلاحات» (سائرون) به رهبری مقتدیصدر بر دیگر ائتلافها غلبه کرد اما آرا در بین فهرستهای گوناگون توزیع شد و هیچیک از فهرستها اکثریت مطلق آرای مردم را به دست نیاورد. فهرست فتح به رهبری هادی العامری، فرمانده حشدالشعبی در جایگاه دوم و ائتلاف نصر به رهبری حیدر العبادی در جایگاه بعدی قرار گرفتند. در آن زمان نیز احزاب و گروههای پیروز در انتخابات، مواضعی را علیه یکدیگر (بهخصوص در زمان تشکیل دولت) اتخاذ کردند اما در نهایت، خروجی رای پارلمان عراق پس از شهادت سردار سلیمانی، اخراج نیروهای بیگانه از خاک این کشور بود.
درحالحاضر نیز بخشی از منازعات موجود میان گروههای عراقی، ناظر بر فضای انتخابات و هیجانات ناشی از آن بوده و در آینده تحت تاثیر رایزنیهای داخلی و سیاسی قابل تعدیل یا حتی تغییر خواهد بود. در فضای داخلی عراق بعضا شاهد رایزنیها و ائتلافهایی بودهایم که به ایجاد ثبات و آرامش در این کشور منجر شده است. فراموش نکنیم که ایجاد آرامش و ثبات داخلی در عراق، هدف اصلی گروههای مقاومت محسوب میشود.
اهمیت عراق منهای اشغالگران
برای منطقه
مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال کشور همسایه و مسلمان خود، کاملا مشخص است. فارغ از ظرفیتهای بالقوه و گستردهای که در حوزههای مختلف اقتصادی، منطقهای و سیاسی میتوان از آنها در راستای همافزایی فیمابینی ایران و عراق استفاده کرد، وجود دشمنی به نام کاخسفید اهمیت مضاعفی به این همافزایی و همپوشانی راهبردی میدهد. نباید فراموش کرد که طرح تجزیه عراق همچنان روی میز سران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکاست. طرح چندپارهکردن عراق و تبدیل آن به سه کشور شیعهنشین، سنینشین و کردنشین، اولینبار بهصورت رسمی و صریح از سوی جو بایدن، نامزد فعلی دموکراتها مطرح و به یک مبنای استراتژیک در حوزه سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد.
بایدن در همان ابتدای اشغال عراق (بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میلادی) از این طرح پرده برداشت. این طرح اکنون حکم یک نقشهراه را در سیاستهای منطقهای آمریکا دارد. نقشهراهی که از ترامپ و بایدن گرفته تا اوباما و کلینتون در خصوص پیشبرد آن متفقالقول هستند. ما امروز با دو همسایه (ایران و عراق) و یک دشمن (آمریکا) روبهرو هستیم. قواعد بازی دیگر دشمنان امنیت ایران و عراق مانند رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و انگلیس، ناظر بر راهبردهای کلان ترسیمشده از سوی واشنگتن تعریف میشود.
ازاینرو در رصد و مهار این بازی خطرناک، باید روی نقطهثقل حریف متمرکز شد. پس از شهادت مظلومانه سردار حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، پارلمان عراق به طرحی پنجبندی رأی داد که ازجمله آنها لغو درخواست کمک از ائتلاف دستساز آمریکا (موسوم به ائتلاف ضدداعش) است. این ائتلاف طی سالهای اخیر در عراق، نهتنها نقشی در مهار و شکست تروریستهای تکفیری ایفا نکرد، بلکه به حامی اصلی داعش در عرصه عملیات میدانی تبدیل شد. درهرحال، پارلمان عراق به خروج تمامی نیروهای خارجی و آمریکایی از عراق و لغو نقش ائتلاف بینالمللی در عراق و همچنین لغو توافق امنیتی با آمریکا از سوی دولت عراق رأی داده است. بدیهی است که ارکان و اجزای این تصمیم درست، باید به عینیت کامل برسد تا امنیت و ثبات در منطقه برقرار شود. براساس یک قاعده شناختهشده در حوزه روابط بینالملل، اصلیترین مؤلفهای که در شکلگیری همکاریهای راهبردی میان دو کشور همسایه باید موردتوجه قرار گیرد مهار بازی دشمن یا دشمنان مشترک است.
گروههای عراقی بازی آمریکا را دریابند
نکته مهمتر اینکه در برهه کنونی و پس از احراز توطئههای آمریکا در عراق، گروههای شیعه و حتی گروههای غیرشیعی مخالف حضور اشغالگران، باید تمرکز بیشتری بر تقویت مولفههای مقاومت در این کشور داشته و بازی واشنگتن مبنی بر بزرگنمایی و استمرار اختلافات داخلی در بغداد را خنثی نمایند. در این معادله، نباید مولفهها و ثوابت زیربنایی و استراتژیک در عراق فدای اختلافات تاکتیکی، روبنایی و فراتر از آن هیجانی یا سوءمحاسبه سیاستمداران شوند. قاعدهای که رمز پویایی و موفقیت جریانهای شیعی در برابر تفرقهافکنیهای غرب و متعلقات آن محسوب میشود.
شکست چندوجهی آمریکا در انتخابات عراق
حسن کاظمی قمی، سفیر پیشین ایران در عراق
برگزاری انتخابات پارلمان عراق و نتایج آن از ابعاد مختلفی قابلبررسی است. از یکسو این انتخابات بار دیگر نشان داد مردمسالاری در عراق از چه جایگاه مهمی برخوردار است و از سوی دیگر نشان داد امروز دولت و مردم عراق بدون دخالت دیگران، توانایی اداره کشور و تأمین امنیت برای یک کار بزرگ سیاسی مانند انتخابات را دارند و خود این اتفاق، یک دستاورد بسیار بزرگ است.
میزان مشارکت مردم هم که 41درصد اعلامشده با توجه به شرایط حاکم بر کشورها و شیوع بیماری کرونا نشان میدهد مردم نسبت به تعیین سرنوشت خود اهمیت قائلند و در مسائل سرنوشتساز دخالت میکنند.
نتایج انتخابات را نیز میتوان از جهات مختلف، نتایجی قابلتوجه و قابلقبول دانست. اولا اینکه نتیجه انتخابات هرچه هست نتیجه انتخاب مردم است و مردم عراق با رفتن پای صندوقهای رأی براساس شناخت، سلیقه و انتظاراتی که دارند، رأی خودشان را به صندوق ریختند و این اقدام قابلاحترام است. طبیعتا کشورهای منطقه ازجمله جمهوری اسلامی ایران هم به آرای مردم عراق، احترام میگذارند.
از سوی دیگر نتایج آرایی که شمارششده، نشان میدهد مجموعههای مقاومت و آنهایی که با اشغالگری مخالفند و از ابتدا این موضع را داشتند که نیروهای نظامی خارجی نباید در عراق حضور داشته باشند، بخش قابلتوجهی از کرسیهای پارلمان را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین اهتمام نسبت به تمامیت ارضی کشور عراق، مخالفت با اشغالگر و تأکید بر تشکیل دولت کارآمد از مشخصههایی است که در بسیاری از نمایندگان منتخب دیده میشود.
از این جهت نتایج انتخابات نشان میدهد آمریکاییها باوجود تمام تلاشهایی که کردند دررسیدن به اهداف خود شکستخوردهاند. آنها از یکسو تلاش داشتند مانع برگزاری انتخابات شوند اما موفق به این کار نشدند و نتیجهای هم که در انتخابات رقم خورد، مطابق میل و نظر آنها نیست، بنابراین آمریکاییها موفق نشدند به اهداف خود برسند.
درمجموع میتوان اینگونه برآورد کرد که جبهه مقاومت در پارلمان عراق موقعیت خوب خود را حفظ خواهد کرد و مجموعههایی که همچنان با حضور اشغالگر مخالف هستند در پارلمان نقش پررنگی خواهند داشت.
رایزنیهای تعیینکننده در پارلمان
سیدهادی سیدافقهی، تحلیلگر مسائل منطقه
شکلگیری دولت جدید در عراق، به رایزنیها و نوع ائتلافهایی بستگی دارد که در پارلمان شکل میگیرد و مشخص میکند قواعد دولت جدید در این کشور چگونه تعیین میشود. همچنین این رایزنیها تعیینکننده وزانت جریانات سیاسی در معادلات قدرت است؛ بنابراین، اکنون باید تمرکز ویژهای روی رایزنیها و چگونگی شکلگیری فراکسیونها و ائتلافهای پارلمانی داشت. در این خصوص، مفروضات و پیشفرضهایی مطرح میشود که فعلا زود است در مورد آنها اظهارنظر کرد.
در حال حاضر، خیلی از گمانهزنیها تا حدودی با یکدیگر تعارض دارند. آنچه فعلا به لحاظ شمارش آرای صندوقها مشخص است اینکه جناح آقای صدر یا همان جریان سائرون با نسبت به دیگر رقبای شیعی، کرد و سنی بالاتر هستند. ولی این جریان به تنهایی نمیتواند دولت تشکیل دهد و باید با دیگر جناحها ائتلاف کند؛ بنابراین برای ارزیابی نتایج انتخابات باید دید کدام جریان با آقای صدر ائتلاف خواهد کرد.
البته آقای صدر به تغییر مواضع شهره است و قبلا با کمونیستها، لیبرالها و بعثیها ائتلاف کرده و خیلی نمیشود روی حرفها و تصمیمات ایشان، فراکسیون و ائتلاف پایداری را بنیان گذاشت. از سوی دیگر آقای نوری مالکی هم درصدد است با دیگران ائتلاف کند. بعضی از آگاهان معتقدند آقای صدر به بعضی جریانها، امتیازاتی و با آنها قول و قرارهایی میگذارد و به هر شکل ممکن، دولت را تشکیل خواهد داد. جریان صدر تلاش زیادی میکند تا بتواند پست نخستوزیری را به دست بیاورد. حتی در دوران رقابتها و تبلیغات انتخاباتی نیز شاهد مواضع بعضا تهدیدآمیز هواداران جریان صدر در مورد آثار و تبعات شکست در انتخابات بودیم. مسائل دیگری هم این روزها با توجه به رابطه نزدیک صدر و مصطفی الکاظمی (نخستوزیر عراق) مبنی بر احتمال تقلب در انتخابات مطرح میشود که باید در این موارد منتظر بررسی نهادهای قانونی بود.
در مجموع خیلیها معتقدند آقای صدر با توجه به اینکه بیشترین آرا را به دست آورده است، اجازه نخواهد داد این پیروزی در صندوق، تبدیل به شکست در پارلمان شود و قطعا حاضر است با هر گروهی ائتلاف کند تا پست نخستوزیری را به دست بیاورد. باید دید مخالفان این جریان آیا میتوانند ائتلافی بزرگتر از ائتلاف صدر تشکیل دهند و تا وقتی جریانهای سیاسی زیر سقف پارلمان، فراکسیون تشکیل ندهند تمام مسائلی که مطرح میشود، گمانهزنی است.