نگاهی به رمان گاوگُم بر کرانه نماندن

نگاهی به رمان گاوگُم بر کرانه نماندن


گاوگُم نام رمانی است از علی علی‌نژاد که در روزهای اخیر به ویترین کتابفروشی‌ها راه یافته است. شیوه نگارش این کتاب به روالی است که
با نام و مضامین و تصویرپردازی‌های آن که تحت تاثیر یکی از روستاهای مازندران است همخوانی دارد و خواننده به مقصود نویسنده از انتخاب اصطلاح گاوگم که برگرفته از چنین فضایی است، رفته‌رفته آشنا می‌شود.
این رمان حکایت آن روستازادگان کارآمدی است که در دنیای محدود خود نمی‌گنجند و به فضاهای بازتر نظر دارند تا از موانعی که به حکم تقدیر در مسیرشان است رهایی یابند و خود را چنان بنمایانند که شایسته آنند.
این رمان در واقع وصف احوال آدم‌های بی‌نشان است در زمان و زمانه‌ای گم شده، در جغرافیایی ناپیدا که نسل به نسل تا امروز دوام یافته و وصف احوالش همچنان بر زبان‌ها جاری خواهدبود. قصه رهایی از اسارت در فضایی بسته به عرصه‌ای است که می‌توان نسیم دلنواز آزادی را در آن استشمام کرد. این راهی است که هر ذهن استعلایی به دنبال آن است؛ یعنی بر کرانه نماندن و به بی‌کران رسیدن.
اصطلاح گاوگم که به معنای شفق یا روشنایی پایان روز است، تاثیری تامل برانگیز بر ذهن خواننده در سراسر کتاب دارد. این رمان با نثری متاثر از فرهنگ عامیانه خواننده را به فضایی روستایی و صفای مردم مانوس با طبیعت می‌کشاند که در شالیزارهای سبز در سبز پای در گل و چشم به پرواز پرندگانی دارند که آوازشان ترانه آزادی است.