اکبر بروسلی از سرنوشت خود می‌گوید

اکبر بروسلی از سرنوشت خود می‌گوید


اکبر اصفهانی، به معنی واقعی کلمه، آچار فرانسه سینمای ایران بود؛ از بازی و عکاسی تا بدلکاری و انجام صحنه‌های اکشن و مبارزه. هرجای کار فیلم‌ها لنگ می‌شد، اصفهانی حی و حاضر بود و با استعداد و هنر و توانایی اش در حرکات رزمی و بدلکاری، کار کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها را راه می‌انداخت. هم به جای خودش در نقش‌های ریز و درشت کتک می‌خورد و هم به جای بعضی از ستاره‌های نامدار سینمای ایران کتک می‌زد و از بلندی می‌پرید و خلاصه این‌که یک سینما بود و یک اکبر اصفهانی. او به قدری تر و فرز بود و این حرکات نمایشی و رزمی و خطرناک را خوب اجرا می‌کرد که به او لقب اکبر بروسلی دادند اما باوجود این تشبیه و این همه زحمت بی‌دریغ اکبر اصفهانی، او قدر ندید.
اکبر اصفهانی به بخشی از فیلم کاکاسیاه با بازی خودش اشاره می‌کند که اخیرا در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام به اشتراک گذاشته‌است، لحظاتی پر از آمادگی بدنی و حرکات رزمی و نمایشی او. این هنرمند با لهجه شیرین اصفهانی‌اش می‌گوید: خداوکیلی ببینید! کف آن اتاق پر از کاشی بود و من حرکاتم را آنجا انجام می‌دادم و به زمین می‌خوردم. آن روزها جوان بودم و جویای نام. یک نفر به ما نگفت این کارها را نکن و این‌طوری خودت را زمین نزن! آن‌موقع در سینمای ایران، کاراته نبود و همه دور و بر کشتی کچ می‌گشتند. مثل خود آقای بیک که کشتی‌کچ می‌گرفت. یدی و فیروز و... کچ کار بودند. من با دیدن فیلم اژدها وارد می‌شود، ادای بروس لی را در فیلم‌ها در می‌آوردم و سعی می‌کردم نگاهم مثل نگاه‌های سینمایی بروس لی باشد. من البته درحدی نیستم درباره بروس لی حرف بزنم، اما در حد بضاعت خودم و سینمای ایران، مثل بروس لی کارهای نمایشی و آکروبات کردم.
اصفهانی از هنر بروس لی تعریف می‌کند: مگر می‌شود آدم به آن خوشگلی، پنج نفر و 10 نفر و بیشتر را بزند؟ مگر این‌که همه اینها تمرین شده‌باشد. ما در حد خودمان این کارها را
در سینمای ایران هم کردیم. سر فیلمبرداری و برای این صحنه‌ها، آدم‌ها شماره داشتند و مثلا می‌گفتند شماره یک از فلان جا می‌آید و لگد می‌خورد و از کادر بیرون می‌رود و شماره 2 از این‌طرف بیاید و شماره 5 از آن طرف برود و...
من در فیلم گلگو 13 هم کار کردم که محصول مشترک ایران و ژاپن بود و آنجا بعضی از این حرکات رزمی را از نزدیک دیدم و یاد گرفتم و حتی پیشنهادهایی هم سرصحنه می‌دادم. درمجموع بروس لی در کار خودش بی‌نقص بود.
اصفهانی درباره این‌که چه کسی اولین بار لقب بروسلی را به او داد، هم توضیح می‌دهد: در فیلم کاکاسیاه به کارگردانی امیر شروان، به کارگردان گفتند که این پسره (اکبر اصفهانی) از این‌طرف پیکان به آن‌طرف می‌پرد و انواع این شیرین کاری‌ها را بلد است. من هم آن‌موقع اژدها وارد می‌شود را دیده‌بودم و شبیه همان اصوات بروس لی را هم قاطی صحنه‌های مبارزه درآوردم و عربده می‌زدم. آقای شروان هم از این صداها خوشش آمد. این گذشت و فیلم عید نوروز اکران شد. سئانس اول مردم بعد از تماشای فیلم در راهروی سینما، ادای من را درآوردند. این سر زبان ها افتاد و باعث شد خود شروان به من لقب اکبر بروسلی بدهد که بعدا دیگران هم آن را به کار بردند. در آنجا این‌قدر درخشیدم که بعضی از روزنامه‌ها نوشتند این بازیگر را از ژاپن آوردند! چون آن‌موقع من اولین کسی بودم که از زمین دو متر به هوا می‌پریدم و پشتک و وارو می‌زدم.  
اصفهانی دل پر و گلایه‌هایی هم دارد: از بس که در جوانی‌ها خودم را زمین زدم و حرکات خطرناک در فیلم‌ها انجام دادم، این سال‌ها همیشه دردمند هستم. کسی آن زمان به ما نگفت دوران پیری هم هست،  تهش پوچ پوچ بود و با عکاسی در 160 فیلم و بازی در 50 فیلم و لقب اکبر بروسلی، صاحبخانه دارد من را از خانه بیرون می‌اندازد.