چرا کار میکنیم؟
چرا کار میکنیم؟ چرا، بهجای اینکه زندگیمان را مدام سرشار از ماجراجوییهای هیجانانگیز کنیم، هر روز صبح خود را از رختخواب بیرون میکشیم؟
چه سؤال نامربوطی. ما کار میکنیم چون باید پول دربیاوریم. قطعا، ولی آیا واقعا قضیه به همینجا ختم میشود؟ البته که نه. زیرا وقتی از افرادی که خود را در کارشان غرق کردهاند، بپرسیم چرا تا این حد خود را غرق کار کردهاند، تقریبا هیچگاه پول بهعنوان اولین عامل مطرح نمیشود. فهرست دلایل غیرپولی افراد برای انجام کارشان بلندبالا و شنیدنی است. کارگران راضی خود را وقف کارشان میکنند. آنها خود را در کار غرق میکنند. البته نه تمام مدت ولی اغلب به حدی که کاملا چشمگیر است. کارگران راضی با کارشان به چالش کشیده میشوند. کار آنها را وادار میکند حتی از آسایش خود نیز بگذرند. این افراد خوشاقبال معتقدند کاری که انجام میدهند تفریحی چالشی است همانند حل جدول یا سودوکو. دیگر دلایل افراد برای کار کردن چیست؟ افراد رضایتمند کارشان را به این دلیل انجام میدهند که احساس مسئولبودن برایشان به همراه دارد. کار روزانه تا حدودی به آنها استقلال و آزادی عمل میدهد و آنها از آن اختیار و آزادی عمل برای رسیدن به استادی یا خبرگی بهرهمیبرند. چیزهای جدیدی که یاد میگیرند باعث رشد فردی و حرفهای آنها میشود. این افراد کارشان را به این دلیل انجام میدهند که آن را فرصتی برای مشارکت اجتماعی تلقی میکنند. بِری شوارتس، روانشناس در کتاب «چرا کارمیکنیم؟» که انتشارات ترجمان آن را منتشر کرده، قصد دارد به دغدغههای مربوط به این موضوع پاسخ دهد.