برای کتاب «زندانی کوچک» از انتشارات شهرستان ادب
بچههایی که تلاش میکنند معلمشان آزاد شود!
داستان کتاب «زندانی کوچک» داستان پسری به نام زینالعابدین است که او را زینل صدا میکنند؛ زینل به همراه دوستانش، در مدرسهای در روستا درس میخواند.
روی دیوار خانهای، شعار «مرگ بر شاه» نوشته شده است. مأموران شاه، آقای مدیر را برای نوشتن شعار دستگیر میکنند اما زینل و دوستش، دست به کار شده و شروع به نوشتن شعار روی در و دیوار میکنند اما یکی از روزها، جیپ ژاندارمری جلوی زینل توقف میکند ولی زینل فرار میکند.
فردای آن روز، رئیس ژاندارمها دستور میدهد ناخنهای بچهها را چک کنند. ناخنهای زینل رنگی است و او را میگیرند. این شروع قصه «زندانی کوچک» است؛ قصهای که برگزیده اول جشنواره داستان انقلاب هم شده است.در ادامه داستان ما با بچههایی آشنا میشویم که هرکدام تلاش میکنند معلمشان را از زندان آزاد کنند. مثلا بچهها از قنات هم برای آزادی معلمشان استفاده میکنند. نکته مهم داستان این است که زینل حتی وقتی دستگیر میشود و آزار میبیند حاضر نمیشود آقای مدیر را لو بدهد.
به نظرم بد نیست پشتجلد این کتاب را برایتان بخوانم: «آفتاب پهن نشده بود که میدان پر از جمعیت شد. هرکه از راه میرسید چشمش به نوشته روی دیوار میافتاد، کنجکاویاش گل میکرد؛ میایستاد و جریان را از این و آن جویا میشد. کسی ندیده بود که جنگلبان یا کس دیگری آن را نوشته باشد. شکی نمانده بود که نوشته، کار نصفشب بوده و راز و رمزی در خود داشت که کنجکاوی همگان را برمیانگیخت.»
نویسنده این کتاب آقای سیدحسن حسینیارسنجانی است که یکی از اساتید بزرگ صنعت ساختوساز رمانهای نوجوان است! کسی که دو رمان دیگر هم دارد؛ رمان «مبصر کلاس هشتم» که سوره مهر آن را چاپ کرده و رمان «زغال سرخ» که مثل «زندانی کوچک»، انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است. جالب اینکه هرسه این رمانها هم در جشنوارههای داستان انقلاب، نامزد شده و دو رمان مبصر کلاس هشتم و زندانی کوچک، رتبه آوردهاند.
طراح جلد کتاب زندانی کوچک، اثر آقای محمدحسین نعمتی است؛ البته من در نگاه اول نتوانستم معنی این طرح جلد را متوجه شوم، تا اینکه تا پایان کتاب را خواندم. به نظرم برای رمانهایی که برای نوجوان نوشته میشود، طرح جلد خیلی مهم است تا ما مقداری با محتوای کتاب آشنا شویم و بعد کتاب را بخوانیم.
فصلبندی این کتاب از این قرار است: نوشته اسرارآمیز، استوار گربه، کتابی لای دیوار، شب قنات، آسیاب آبی، دستهای رنگین، دنیای وارونه، زندانی کوچک، از چه خندت گرفت کاکو؟، رادیو استوار و فرار از زندان. جالب است که اسم یکی از فصلها را برای داستان انتخاب کردهاند.
یعنی نویسنده میتوانست بهجای انتخاب یکی از فصلها، یک عنوان کلی برای کتابش انتخاب کند یا برعکس، عنوان آن فصل را عوض کند. چون این کتاب رمان است، نه یک مجموعه داستان مثل سنگهای لق روی دیوار. اینها با هم فرق دارند. بههرحال من خواندن این کتاب را به دوستان نوجوان خودم توصیه میکنم.
ارمیا مرادیان - 10ساله
فردای آن روز، رئیس ژاندارمها دستور میدهد ناخنهای بچهها را چک کنند. ناخنهای زینل رنگی است و او را میگیرند. این شروع قصه «زندانی کوچک» است؛ قصهای که برگزیده اول جشنواره داستان انقلاب هم شده است.در ادامه داستان ما با بچههایی آشنا میشویم که هرکدام تلاش میکنند معلمشان را از زندان آزاد کنند. مثلا بچهها از قنات هم برای آزادی معلمشان استفاده میکنند. نکته مهم داستان این است که زینل حتی وقتی دستگیر میشود و آزار میبیند حاضر نمیشود آقای مدیر را لو بدهد.
به نظرم بد نیست پشتجلد این کتاب را برایتان بخوانم: «آفتاب پهن نشده بود که میدان پر از جمعیت شد. هرکه از راه میرسید چشمش به نوشته روی دیوار میافتاد، کنجکاویاش گل میکرد؛ میایستاد و جریان را از این و آن جویا میشد. کسی ندیده بود که جنگلبان یا کس دیگری آن را نوشته باشد. شکی نمانده بود که نوشته، کار نصفشب بوده و راز و رمزی در خود داشت که کنجکاوی همگان را برمیانگیخت.»
نویسنده این کتاب آقای سیدحسن حسینیارسنجانی است که یکی از اساتید بزرگ صنعت ساختوساز رمانهای نوجوان است! کسی که دو رمان دیگر هم دارد؛ رمان «مبصر کلاس هشتم» که سوره مهر آن را چاپ کرده و رمان «زغال سرخ» که مثل «زندانی کوچک»، انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است. جالب اینکه هرسه این رمانها هم در جشنوارههای داستان انقلاب، نامزد شده و دو رمان مبصر کلاس هشتم و زندانی کوچک، رتبه آوردهاند.
طراح جلد کتاب زندانی کوچک، اثر آقای محمدحسین نعمتی است؛ البته من در نگاه اول نتوانستم معنی این طرح جلد را متوجه شوم، تا اینکه تا پایان کتاب را خواندم. به نظرم برای رمانهایی که برای نوجوان نوشته میشود، طرح جلد خیلی مهم است تا ما مقداری با محتوای کتاب آشنا شویم و بعد کتاب را بخوانیم.
فصلبندی این کتاب از این قرار است: نوشته اسرارآمیز، استوار گربه، کتابی لای دیوار، شب قنات، آسیاب آبی، دستهای رنگین، دنیای وارونه، زندانی کوچک، از چه خندت گرفت کاکو؟، رادیو استوار و فرار از زندان. جالب است که اسم یکی از فصلها را برای داستان انتخاب کردهاند.
یعنی نویسنده میتوانست بهجای انتخاب یکی از فصلها، یک عنوان کلی برای کتابش انتخاب کند یا برعکس، عنوان آن فصل را عوض کند. چون این کتاب رمان است، نه یک مجموعه داستان مثل سنگهای لق روی دیوار. اینها با هم فرق دارند. بههرحال من خواندن این کتاب را به دوستان نوجوان خودم توصیه میکنم.
ارمیا مرادیان - 10ساله
تیتر خبرها