یادداشتی بر رمان «بیکتابی»
تقابل با کتاب
در دوره مظفرالدینشاه قاجار، شخصی بهنام میرزا علیخان ملقب به لسانالدوله که کتابدار سلطتنی بوده، چند هزار جلد کتاب نفیس را از کتابخانه سلطتنی خارج کرده و به دلالان مختلف فروخته است. بخش اصلی کتابهایی که امروزه از ایران در موزهها و کتابخانههای کشورهای مختلف قرار دارد، توسط لسانالدوله و با خیانت او از ایران خارج شدهاند.
محمدرضا شرفیخبوشان این اتفاق تلخ را دستمایه کار خود قرار داد و در رمان بیکتابی، با خلق شخصیتی به نام میرزایعقوب خاصهفروش که دلال کتابهای عتیقه است، در بستری از یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران به کتابهای مهم و نفیس و خاص ایران در عصر قاجاریه و اتفاقاتی حولوحوش خرید و فروش این دست از کتب پرداخته است.بیکتابی، سراسر کتاب است و در طول داستان، با عناوین کتابهای متعدد و مطالب گوناگونی از آنها مواجه میشویم که بسیار دلانگیز و جالبتوجه برای اهالی کتاب و کتابخوانی است. داستان میرزایعقوب، که نسخههای قدیمی و مهمی را مدام خرید و فروش میکرده یا در گنجینه خود نگهشان میداشته، از آنجا شروع میشود که یک کتاب خاص و عتیقه به دست او میرسد. کتابی که با خود ماجراهای زیادی را برای میرزایعقوب پدید میآورد. او در گیرودار مسائل حول این کتاب، به روزهای شلوغی در عهد محمدعلیشاه برمیخورد؛ روزهایی که به یومالتوپ منجر میشود. یومالتوپ مصادف است با 2 تیر 1287شمسی که به فرمان محمدعلیشاه، کلنل لیاخوف روسی، مجلس مشروطه را به توپ میبندد و به دنبال آن نیز تا مدتی تهران فضایی امنیتی پیدا میکند و بگیروببند زیاد میشود. میرزایعقوب دقیقا در یومالتوپ در خیابانهای منتهی به مجلس گیر میافتد و درگیر ماجراهای آن روز میشود.
بیکتابی، شرح قدرنشناسی بسیاری از مردم نسبت به کتاب است. چه آنهایی که نمیخوانند و چه آنهایی که به کتاب به چشم یک وسیله صرفا برای تجارت و کسب درآمد نگاه میکنند و همچنین کسانی که دوستدار کتاب نیستند. صحنه پایانی کتاب، نتیجه این جنایات نسبت به کتاب و بهطور کل نسبت به دانایی و علموعمل را بهطور بسیار جذاب و اثرگذاری بیان کرده است.
زبان کتاب، ادبیات دوره قاجار است که با دقت و جذابیت نوشته شده است و در حین خواندن با روایتی یکدست و کاملا شیوا مواجه هستیم که درمجموع رمان بیکتابی را هم از نظر محتوا هم از دید فرم، به کتابی کامل و درجه یک تبدیل کرده است.
رمان بیکتابی در 264 صفحه توسط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده است. این کتاب در سال 1396 برنده جایزه کتاب سال و همچنین جایزه ادبی جلال آلاحمد شد.
محمدرضا خراسانیزاده - نویسنده
بیکتابی، شرح قدرنشناسی بسیاری از مردم نسبت به کتاب است. چه آنهایی که نمیخوانند و چه آنهایی که به کتاب به چشم یک وسیله صرفا برای تجارت و کسب درآمد نگاه میکنند و همچنین کسانی که دوستدار کتاب نیستند. صحنه پایانی کتاب، نتیجه این جنایات نسبت به کتاب و بهطور کل نسبت به دانایی و علموعمل را بهطور بسیار جذاب و اثرگذاری بیان کرده است.
زبان کتاب، ادبیات دوره قاجار است که با دقت و جذابیت نوشته شده است و در حین خواندن با روایتی یکدست و کاملا شیوا مواجه هستیم که درمجموع رمان بیکتابی را هم از نظر محتوا هم از دید فرم، به کتابی کامل و درجه یک تبدیل کرده است.
رمان بیکتابی در 264 صفحه توسط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده است. این کتاب در سال 1396 برنده جایزه کتاب سال و همچنین جایزه ادبی جلال آلاحمد شد.
محمدرضا خراسانیزاده - نویسنده