وجیهه سامانی:
زنان نویسنده سهم قابلتوجهی در ادبیات ایران دارند
نشست «جایگاه زنان در آینده ادبیات ایران» با حضور فریبا یوسفی؛ شاعر، وجیهه سامانی؛ نویسنده و دبیر علمی پانزدهمین جشنواره ادبی جلال آلاحمد و آناهیتا آروان(بهصورت برخط) و سمیه عظیمی ستوده در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
نگاه فرازمانی، آینده روشن شعر زنان را رقم میزند
فریبا یوسفی درباره جایگاه زنان شاعر در ادبیات ایران بیان کرد: اگر بخواهم درباره شعر زنان و جایگاهشان در آینده ادبیات ایران صحبت کنم، ابتدا نگاهم را به چند بخش که معطوف به زن و نگاه به آینده است تقسیم میکنم. وقتی درباره جایگاه صحبت میکنیم، این جایگاه میتواند منحصر به یک نگاه محدود و صرفا محدود به موقعیت جغرافیایی شود. کسی که یک کار هنری انجام میدهد و بهطور خاص در زمینه شعر فعالیت میکند، ممکن است سرودههایش در حیطه محدود شهر، کشور و حتی جهان مطرح شود. بنابراین وقتی درباره جایگاه صحبت میکنیم، چند محدوده در ذهنمان نقش میبندد.
وی افزود: بهنظرم ادبیات یا شعر و بهطور کلی هنر نمیتواند منحصر به وضعیت جغرافیایی باشد، بهویژه اینکه رتبه و ارزش یک کار هنری با ذات آن هنر مشخص میشود و تعریفی فراتر از ابعاد جغرافیایی پیدا میکند و بیشتر به ارزش و سطح هنری آن اثر توجه میشود. درباره تعداد شاعران زن در کتاب «تاریخ شعر زنان» اثر دکتر کراچی آمده که در محدوده زمانی قرن سوم تا پنجم فقط سه شاعر زن داشتهایم. در قرن ششم تا هفتم ۱۶ شاعر زن، در قرن هشتم هشت شاعر، در قرن نهم ۱۷ شاعر، در قرن دهم۲۵ شاعر و در قرن 11 نیز ۲۵ شاعر زن داشتیم که شیب ملایمی از حضور زنان در عرصه ادبیات شعر کهن را بازگو میکند. در واقع این آمار نشان میدهد در گذشته تعداد کمی از شاعران در این حوزه فعالیت میکردند.
زنان نویسنده سهم قابلتوجهی در ادبیات ایران دارند
وجیهه سامانی، داستاننویس و دبیر علمی پانزدهمین جشنواره ادبی جلال آلاحمد، درباره جایگاه زنان در آینده ادبیات داستانی ایران گفت: ما وقتی در مورد آینده صحبت میکنیم، باید با نگاه به گذشته حرف بزنیم و جایگاه گذشته و حال را بدانیم و بعد به آینده توجه کنیم که به کجا خواهیم رسید. در نقطهای که ایستادهایم آینده روشن است اما زنان نویسنده ما در عرصه داستاننویسی باید بیشتر خود را به علم روز، دانش، آگاهی، تحقیق و تکنیک مجهز کنند تا بتوانند در آینده ادبیات ایران مطرح و موفق باشند.
وی افزود: امروزه زنان نویسنده سهم قابلتوجهی در ادبیات ایران دارند. کاراکتر زنان در آثار مردان نویسنده نیز قابل بررسی است. وقتی به آثاری چون «شوهر آهوخانم» اثر علیمحمد افغانی که برای همگان شناختهشده است نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم که شخصیت زن در اینگونه آثار شخصیت مفلوک، بیسواد، سرخورده، بدون فهم و آگاهی، فقیر و فاقد جهانبینی و ایدئولوژی است و در فراز داستان زنان اثرگذاری دیده نمیشوند.
دبیر علمی پانزدهمین جشنواره ادبی جلال آلاحمد با بیان اینکه شاید اگر یک نویسنده مرد کاراکتر اثرگذار از زن را در قالب داستان خود مطرح میکرد، مسأله اثرگذاری زنان متفکر در جامعه زودتر مطرح میشد، افزود: در گذشته زنان در یک جامعه بهشدت مردسالار میزیستهاند و در یک برهوت سخت زنستیز مردسالاری قرار داشتند و در هیچ عرصهای امکان حضور نداشتند.
جنسیت در جامعه و با فرهنگ ساخته میشود
آناهیتا آروان نیز که بهصورت برخط در این نشست حضور داشت، بیان کرد: گروهی در سال ۱۹۸۵ در بررسی موزه هنرهای معاصر نیویورک به این نتیجه رسیدند که در بین ۱۶۹ هنرمند بینالمللی، فقط ۱۳ زن حضور دارند. این یعنی این موضوع فقط به حوزه ادبیات داستانی محدود نیست و در همه عرصههای هنر صدق میکند. مسأله این است که بدانیم این مباحث از کجا شروع شده، به کجا رسیده، ما درحالحاضر در کجا قرار داریم و فکر میکنیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این زمینه هیچ تصویر روشن و قطعی نمیتوان ارائه داد. مثل این است که ما را در برابر یک پرده بسیار عریض و طویل از گذشته تا امروز قرار دهند؛ نمیتوانیم یک تصویر و نمای کلی از پردهای که در برابر ما است ارائه دهیم.
وی ادامه داد: حتی در ایران و بین زنان معاصر خودمان بسیاری از داستاننویسان این تلقی را قبول ندارند که ما مثلا نقاش زن یا داستاننویس زن داریم. آنها معتقدند که ما داستاننویس به معنای داستاننویس داریم که این داستاننویس میتواند زن یا مرد باشد. اگر خاطرات تاجالسلطنه که در سال ۱۳۰۳ نوشته شد را فاکتور بگیریم، تا سال ۱۳۱۰ اثر قابلتوجهی نداریم. تا سال ۱۳۴۸ که «سووشون» نوشته شد. تمام این دههها را که بررسی کنیم، یکسری آثار مانند سووشون به نقطهعطف تبدیل شدند، چون تحولات آن دوران را از نگاه یک زن روایت میکند.
فریبا یوسفی درباره جایگاه زنان شاعر در ادبیات ایران بیان کرد: اگر بخواهم درباره شعر زنان و جایگاهشان در آینده ادبیات ایران صحبت کنم، ابتدا نگاهم را به چند بخش که معطوف به زن و نگاه به آینده است تقسیم میکنم. وقتی درباره جایگاه صحبت میکنیم، این جایگاه میتواند منحصر به یک نگاه محدود و صرفا محدود به موقعیت جغرافیایی شود. کسی که یک کار هنری انجام میدهد و بهطور خاص در زمینه شعر فعالیت میکند، ممکن است سرودههایش در حیطه محدود شهر، کشور و حتی جهان مطرح شود. بنابراین وقتی درباره جایگاه صحبت میکنیم، چند محدوده در ذهنمان نقش میبندد.
وی افزود: بهنظرم ادبیات یا شعر و بهطور کلی هنر نمیتواند منحصر به وضعیت جغرافیایی باشد، بهویژه اینکه رتبه و ارزش یک کار هنری با ذات آن هنر مشخص میشود و تعریفی فراتر از ابعاد جغرافیایی پیدا میکند و بیشتر به ارزش و سطح هنری آن اثر توجه میشود. درباره تعداد شاعران زن در کتاب «تاریخ شعر زنان» اثر دکتر کراچی آمده که در محدوده زمانی قرن سوم تا پنجم فقط سه شاعر زن داشتهایم. در قرن ششم تا هفتم ۱۶ شاعر زن، در قرن هشتم هشت شاعر، در قرن نهم ۱۷ شاعر، در قرن دهم۲۵ شاعر و در قرن 11 نیز ۲۵ شاعر زن داشتیم که شیب ملایمی از حضور زنان در عرصه ادبیات شعر کهن را بازگو میکند. در واقع این آمار نشان میدهد در گذشته تعداد کمی از شاعران در این حوزه فعالیت میکردند.
زنان نویسنده سهم قابلتوجهی در ادبیات ایران دارند
وجیهه سامانی، داستاننویس و دبیر علمی پانزدهمین جشنواره ادبی جلال آلاحمد، درباره جایگاه زنان در آینده ادبیات داستانی ایران گفت: ما وقتی در مورد آینده صحبت میکنیم، باید با نگاه به گذشته حرف بزنیم و جایگاه گذشته و حال را بدانیم و بعد به آینده توجه کنیم که به کجا خواهیم رسید. در نقطهای که ایستادهایم آینده روشن است اما زنان نویسنده ما در عرصه داستاننویسی باید بیشتر خود را به علم روز، دانش، آگاهی، تحقیق و تکنیک مجهز کنند تا بتوانند در آینده ادبیات ایران مطرح و موفق باشند.
وی افزود: امروزه زنان نویسنده سهم قابلتوجهی در ادبیات ایران دارند. کاراکتر زنان در آثار مردان نویسنده نیز قابل بررسی است. وقتی به آثاری چون «شوهر آهوخانم» اثر علیمحمد افغانی که برای همگان شناختهشده است نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم که شخصیت زن در اینگونه آثار شخصیت مفلوک، بیسواد، سرخورده، بدون فهم و آگاهی، فقیر و فاقد جهانبینی و ایدئولوژی است و در فراز داستان زنان اثرگذاری دیده نمیشوند.
دبیر علمی پانزدهمین جشنواره ادبی جلال آلاحمد با بیان اینکه شاید اگر یک نویسنده مرد کاراکتر اثرگذار از زن را در قالب داستان خود مطرح میکرد، مسأله اثرگذاری زنان متفکر در جامعه زودتر مطرح میشد، افزود: در گذشته زنان در یک جامعه بهشدت مردسالار میزیستهاند و در یک برهوت سخت زنستیز مردسالاری قرار داشتند و در هیچ عرصهای امکان حضور نداشتند.
جنسیت در جامعه و با فرهنگ ساخته میشود
آناهیتا آروان نیز که بهصورت برخط در این نشست حضور داشت، بیان کرد: گروهی در سال ۱۹۸۵ در بررسی موزه هنرهای معاصر نیویورک به این نتیجه رسیدند که در بین ۱۶۹ هنرمند بینالمللی، فقط ۱۳ زن حضور دارند. این یعنی این موضوع فقط به حوزه ادبیات داستانی محدود نیست و در همه عرصههای هنر صدق میکند. مسأله این است که بدانیم این مباحث از کجا شروع شده، به کجا رسیده، ما درحالحاضر در کجا قرار داریم و فکر میکنیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این زمینه هیچ تصویر روشن و قطعی نمیتوان ارائه داد. مثل این است که ما را در برابر یک پرده بسیار عریض و طویل از گذشته تا امروز قرار دهند؛ نمیتوانیم یک تصویر و نمای کلی از پردهای که در برابر ما است ارائه دهیم.
وی ادامه داد: حتی در ایران و بین زنان معاصر خودمان بسیاری از داستاننویسان این تلقی را قبول ندارند که ما مثلا نقاش زن یا داستاننویس زن داریم. آنها معتقدند که ما داستاننویس به معنای داستاننویس داریم که این داستاننویس میتواند زن یا مرد باشد. اگر خاطرات تاجالسلطنه که در سال ۱۳۰۳ نوشته شد را فاکتور بگیریم، تا سال ۱۳۱۰ اثر قابلتوجهی نداریم. تا سال ۱۳۴۸ که «سووشون» نوشته شد. تمام این دههها را که بررسی کنیم، یکسری آثار مانند سووشون به نقطهعطف تبدیل شدند، چون تحولات آن دوران را از نگاه یک زن روایت میکند.