کسب‌قدرت در دوران گذار

کسب‌قدرت در دوران گذار

علائم متعددی از تغییر نظم تک‌قطبی فعلی به چند‌قطبی در نظام بین‌الملل وجود دارد و با فرض پذیرفتن این انگاره مهم، ناگزیر باید برای این پدیده آماده بود.یکی از الزامات این دوران که به تعبیری دوران گذار است، تلاش برای کسب قدرت و جلوگیری ازقدرتمند شدن رقباست.

مناطره‌های چالشی گوناگونی برای اقسام قدرت در دوران نظم‌سازی وجود دارد، از قدرت ارتباطات و اطلاعات، قدرت هوشمند به معنی ترکیب متوازن قدرت سخت و نرم، قدرت اقتصادی، قدرت علمی و فناورانه تا قدرت پیش‌برندگی جهان مطرح است که از همه مهم‌تر جذابیت الگوی رهبری و اداره کردن جهان است؛ کلیدواژه مهمی که در بیانیه گام دوم انقلاب با حکمت و خردمندی اشاره شده است. تحرکات اخیر قدرت‌های مهم جهانی یک واقعیت را نشان می‌دهد و آن این است که قدرت‌های بزرگ، واقعی بودن تغییر نظام بین‌الملل را درک کرده و پذیرفته‌اند و با این حساب در حال مهیا شدن برای روزهای تغییر نظم هستند.
تغییر رویکرد چین به همکاری و یار‌گیری از کشورهای عربی و پذیرفتن شروط آنان به‌رغم تفاهم راهبردی با ایران، گسترش عمق نفوذ در آفریقا و ذخیره غذا و گندم و‌... در این چارچوب قابل ارزیابی است‌. از طرفی وارد شدن روسیه برای جنگ با اوکراین با انگیزه تثبیت مرزهای ژئوپلیتیک با ناتو، واقعیت دستیابی سهل‌تر به آب‌های آزاد و گرم برای دور زدن بن‌بست جغرافیایی و در نتیجه غلبه بر نقطه‌ضعف تاریخی روسیه در چارچوب قدرت‌سازی و کسب آن قابل تفسیر است. البته روس‌ها قدرت‌گیری خود را با نهادهای نظامی، اقتصادی و سیاسی شانگهای، اوراسیا و قفقاز پیگیری کرده‌ و کمربند خود را برای تغییرات سفت بسته‌اند.
آمریکایی‌ها به‌رغم مخالفت با تغییرات نظم جهانی، ناگزیر به تثبیت قدرت از طریق احیای اتحادیه‌های سابق و زنجیره‌سازی متحدان سنتی و جدید، از کره و ژاپن، آمریکای لاتین، اتحادیه اروپا و ترکیه و مصر است، گرچه تلاش‌های آنان با انحصار اطلاعات و نهادسازی بین‌المللی و حقوقی از سال‌ها پیش آغاز شده است. با این ترسیم ساده، جمهوری اسلامی ایران برای نقش‌آفرینی موثر لازم است علاوه بر توجه به انواع قدرت و سطوح آن، به الگوی کسب قدرت خود توجه جدی کند.
بدیهی است که کشورهای موثر در نظم‌سازی به‌دنبال تحدید مؤلفه‌های قدرت‌های رقبا خواهند بود. نباید فراموش شود که یکی از مناطق مهم قدرت‌سازی منطقه غرب آسیا و حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران است که به‌شدت تلاش می‌شود از کشورمان گرفته شود. راهبرد ایران برای متنوع‌سازی مناطق قدرت‌گیری از آسیای میانه و قفقاز، آفریقا تا غرب آسیا، امری اجتناب‌ناپذیر بوده و بدیهی است رقبا و قدرت‌های بزرگ آن را نمی‌پسندند و رویدادهای داخلی اخیر ایران را نمی‌توان بی‌ارتباط با این راهبرد دانست. آنچه مهم است حفظ تمرکز در اکتساب قدرت و حفظ مناطق راهبردی است.

اصغر زبرجدی - نویسنده و تحلیلگر