کشوری زیرسایه همسایه‌ها

کشوری زیرسایه همسایه‌ها

تاریخ کره، تاریخی سرشار از احساس استیلای بیگانگان و مستعمره بودن است. اگرچه کره سرزمینی قدیمی‌ است و قدمت نخستین سفال‌های کره به حدود 8000سال پیش از میلاد بازمی‌گردد، اما این کشور در دورانی طولانی تحت استیلای چین و ژاپن قرار داشت و به همین دلیل نیاز به حفظ استقلال از این دو قدرت منطقه‌ای همیشه در حافظه جمعی کره‌ای‌ها بوده است.

حدود دو قرن پیش از میلاد، ویمن یکی ازسرداران فراری چین، کره را تحت سلطه قرار داد اما به‌زودی از امپراتوری مقتدر چین شکست سختی خورد و کره بخشی از امپراتوری چین شد. کره‌ای‌ها تا چند قرن بعد در سایه رقابت چند دودمان سلطنتی زندگی می‌کردند و سرانجام با کمک چینی‌ها، دولت شیلا رقبا را کنار زد و پس از استقرار در کل کشور، چینی‌ها را از کشورش بیرون کرد. رقابت میان دولت شیلا و رقیب جدیدش حکومت گوریو تا وقتی مغولان درسال ۱۲۳۱ کشور را تحت سلطه خود درآورند ادامه یافت اما پس از چند دهه حکومت، گوریو مغولان را شکست داد و دوباره بر کره حاکم شد. دولت گوریو هم در قرن چهاردهم با کودتای پیروان آیین کنفوسیوس و تشکیل پادشاهی چوسان منقرض شد و سلسله جدید که شهر‌هان‌یانگ(سئول امروزی) را پایتخت خود کرده بود تا قرن هجدهم دوام آورد. اگرچه این کشور تابعی از امپراتوری مقتدر چین شده و توانسته بود با همیاری چینی‌ها، حملات ارتش امپراتوری ژاپن برای تصرف شبه جزیره کره را دفع کند.
سرانجام ابتدای قرن بیستم، کره که به صورت مداوم تحت حمله و مداخله قدرت‌های خارجی قرار داشت، در برابر ژاپن مغلوب شد و تا پایان جنگ جهانی دوم، کره تحت کنترل ژاپن بود. ژاپنی‌ها در این دوران، کره را به کشوری صنعتی تبدیل کرده بودند اما سرانجام جنبش چریکی کره که یکی از مشهورترین چهره‌هایش کیم ایل سونگ، نخستین رهبر‌کره‌شمالی بود، ظهور کرد. 
پس از پایان جنگ، کره از سلطه ژاپن رها شد اما با توافق آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به دو کشور کره شمالی و جنوبی تقسیم شد. قرار بود این تقسیم موقت باشد اما این توافق عملی نشد و اداره کشور یکپارچه سابق را دو دولت برعهده گرفتند که هریک مدعی زمامداری تمام شبه‌جزیره بودند. 
این اختلاف که از سوی قدرت‌های خارجی به آن دامن زده می‌شد باعث بالاگرفتن بحران و در نتیجه وقوع جنگ سه ساله‌ای در منطقه شد که حدود سه‌میلیون کشته برجای‌گذاشت.  پس از پایان جنگ، اوضاع داخلی کره‌جنوبی به‌شدت تحت تاثیر حمایت آمریکایی‌ها از دولت‌های کودتایی و استبدادی در این کشور قرار گرفت تا این‌که از دهه 1960، کره‌جنوبی سیاست توسعه اقتصادی مبتنی بر صنعتی‌سازی صادرات‌محور را در دستور کار قرار داد. این سیاست اقتصادی متمرکز عملا ساحت‌های مختلف زندگی اجتماعی در کره‌جنوبی را در اختیارشرکت‌های بزرگ خانوادگی مانند سامسونگ، هیوندای، گروه اس‌کی و ال‌جی قرار داد اما در حوزه اقتصادی باعث شد این کشور را از یک سرزمین مخروبه پس از جنگ به کشوری دارای رشد اقتصادی بالا تبدیل کند. از اواخر دهه 80 میلادی، سیاست‌های کلی اقتصادی و سیاسی در این کشور متحول شد و در همین دوران بود که جرقه‌های آغاز موج کره‌ای در خارج از کشور زده شد.