مرزهایی که از آن گذشتی

مرزهایی که از آن گذشتی

برخی از زمانه خود پیش‌ترند، نویسنده‌ها شاید در زمره این پیشگوهای زمینی قرار بگیرند. «مرزهایی که از آن گذشتی»، روایت آدم‌هایی است که نه‌تنها از مرزهای جغرافیایی می‌گذرند بلکه باید مرزهای عاطفی و انسانی را پشت سر بگذارند.

شروع رمان با فضایی در اقیانوس و همراه حادثه و مرگ آغاز می‌شود؛ جایی وسط اقیانوس، حلقه نجاتی از داخل کشتی پرت می‌شود به سمت قایقی که چندین متر پایین‌تر روی آب تاب می‌خورد و با هر تکان، انبوه جمعیت روی هم می‌ریزند و جیغ می‌کشند. حلقه دوم و سوم که از کشتی پرت می‌شود، دو سه نفری از داخل قایق شیرجه می‌زنند. بعد دیگر مشت‌مشت جلیقه نجات و حلقه‌های لاستیکی نارنجی و قرمز و زرد است که در اقیانوس آبی‌رنگ شناور می‌شود. مرزهایی که از آن گذشتی، اولین رمان مسعود بربر، روایت آدم‌هایی است که ناآرامی‌های درونی‌شان را با مهاجرت پیوند می‌زنند داستان کندن از سرزمین و معلق‌ماندن در کمپ‌های پناهجویان و مشکلاتی که پیش روی مهاجران قرار می‌گیرد. این کتاب ، داستان عشق‌های ناکام و سرگشتگی‌های مدامی است که زندگی شخصیت‌های داستان را رها نمی‌کند، داستان شکست‌ها و پیروزشدن‌ها، داستان بی‌قراری‌های عاشقانه و هجران‌هایی که پس از مرزهای جغرافیایی هم دست از سر آدم برنمی‌دارد. می‌توان با کتاب مرزهایی که از آن گذشتی بر جریان عشق‌ها و ناکامی‌ها، در مسیر جاده‌های پرپیچ و خم سرنوشت، در فرودگاه‌ها و کمپ‌ها و جاده‌ها همراه شد و داستان زندگی آدم‌هایی را خواند که سرنوشت‌شان بی‌شباهت با آدم‌های دوروبرمان نیست. این کتاب توسط نشر ثالث منتشر شده است.