به گزارش خبرنگار جام‌‌جم، خردادماه امسال مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از چهار مرد موتورسواری شکایت ‌کرد که ‌گوشی وی را قاپیده بودند. ماموران پیگیر شکایت مرد جوان شدند اما در همان حین، شکایت‌های مشابهی هم به دست آنها می‌رسید. پلیس این احتمال را داد که با یک پرونده سرقت سریالی گوشی مواجه باشد. تحقیقات ادامه داشت تا اواخر خرداد که ماموران ‌کلانتری انقلاب در زمان گشت‌زنی به چهار مرد که دوبه‌دو سوار موتور بودند، مشکوک شدند. پلاک مخدوش آنها باعث شد تا پلیس به صورت نامحسوس آنها را تعقیب‌کند. حین تعقیب یکی از موتورسواران گوشی یک عابر پیاده را قاپید. ماموران وارد صحنه شدند و یکی از سارقان به نام ناصر را بازداشت‌ کردند اما سه همدستش با موتور فرار کردند. در بررسی‌ها مشخص شد ناصر و سه همدستش با تشکیل یک باند موبایل‌قاپی و در 20 روز، 25 گوشی را قاپیده‌اند. برای ناصر به اتهام شرکت در سرقت مسلحانه و قاپیدن 25 فقره‌ گوشی موبایل کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد اما پلیس نتوانست از سه همدستش ردی پیدا کند. در دادگاه، نماینده دادستان بعد از خواندن کیفرخواست از طرف 25 شاکی پرونده برای ناصر اشد مجازات را خواست. اولین شاکی کارمند فضای سبز شهرداری بود: «داشتم از کارگران فیلم و عکس می‌گرفتم ‌که ترک‌نشین یکی از موتورها موبایلم را قاپید. متهم همانی است‌که گوشی‌ام را دزدید.» دومین قربانی مرد جوانی بود که پشت چراغ قرمز میدان توحید و در حالی‌که با موبایلش صحبت می‌کرد، هدف سرقت قرار گرفت: «از ماشین پیاده شدم تا گوشی را پس بگیرم، ولی متهم فرار کرد اما صورتش یادم بود و دزد گوشی‌ام همین فردی است‌ که در دادگاه حضور دارد.» سومین شاکی مردی بود که به گفته خودش ابتدا در برابر موتورسواران سارق مقاومت ‌کرد اما درنهایت تسلیم شد و سارقان بعد از برداشتن گوشی از محل فرار کردند. گوشی اپل 13 چهارمین شاکی هم حوالی میدان فاطمی و زمانی ‌که شیشه خودرواش پایین بود، سرقت شد. او هم مانند بقیه شکات برای ناصر اشد مجازات را خواست.

 سرقت 25 موبایل کار من نیست
متهم اتهاماتش را نپذیرفت و گفت: «من فقط یک سابقه سرقت در پرونده‌ام دارم که به خاطر آن 16 روز در زندان بودم و بعد آزاد شدم. شغلم ‌کاشی‌کاری است و 9 روز بود از شهرستان برای کار به تهران آمده بودم که بی‌دلیل بازداشت شدم.» 
قاضی ‌گزارش پلیس مبنی بر دستگیری وی را خواند اما متهم دوباره روی حرفش اصرار کرد که پلیس بی‌دلیل او را بازداشت‌ کرده است. قاضی دوباره به متهم‌ گفت ‌که او در بازجویی‌ها اعتراف ‌کرده که در 20روز 25 گوشی سرقت کرده‌ که متهم این‌طور پاسخ داد: «من معتادم و برای خرید هروئین به خیابان مولوی رفته بودم که با میلاد آشنا شدم. از او خواستم تا مرا به محل ‌کارم در حوالی زعفرانیه برساند. در بین راه دوستم را دیدم و از موتور میلاد پیاده شدم که همانجا بازداشت شدم.» قاضی از او برای اثبات ادعایش آدرس میلاد را خواست اما متهم‌ گفت هیچ نشانی ندارد و اظهارات شکات را هم نمی‌پذیرد. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.