چادر سبز بزرگ

چادر سبز بزرگ

ادبیات روسیه همیشه برای اهالی کتاب جایگاه والایی داشته است، برای کتابخوان ایرانی حتی این جایگاه شاید مهم‌تر از دیگر اهالی کتاب باشد؛ چراکه حداقل در دو دهه ادبیات خارجی ایران در سیطره نویسندگان روس بود، بیراه نیست که بسیاری بر این باورند که برخی نویسندگان روسی در ایران از شهرت بالاتری نسبت به روسیه برخوردارند، هر چند این گزاره بیشتر به طنز می‌ماند تا ادعایی واقعی اما پس این شوخی حقیقت مهمی نهفته است که ناظر بر همان جایگاه نویسندگان روسی در ادبیات ایران است.

البته هر چقدر نویسندگان نسل قدیم روس در ایران شناخته شده‌اند، نویسندگان معاصر آن کمتر در بازار ادبیات ایران مطرح شده‌اند. اگر با شنیدن اسم ادبیات روسیه تنها نام غول‌هایی مانند لئو‌تولستوی، فئودور داستایفسکی، نیکولای گوگول و آنتون چخوف به ذهن‌تان می‌رسد، کتاب«چادر بزرگ سبز» با ساختار خاص و پیچیده ادبی خود می‌تواند نمایانگر تصویر درستی از ادبیات معاصر این کشور باشد. لودمیلا اولیتسکایا هنر عجیبی دارد، او از مخالفان و مبارزان با حکومت، قهرمان نمی‌سازد، بلکه نشان‌مان می‌دهد که زندگی در این وضعیت تا چه اندازه پر است از دوراهی‌های اخلاقی. چادر سبز بزرگ داستان زندگی سه دوست است: یک شاعر، یک نوازنده‌ بااستعداد پیانو و یک عکاس شیفته‌ ثبت اسرار. این سه که در دهه‌ 50 میلادی در مسکو با هم آشنا شده‌اند، در زمانه‌ای که حکومت استالین در اوج قدرت خود قرار دارد، پا به دوران بزرگسالی می‌گذارند. در جامعه‌ای به تمامی در نظارت استالین، شخصیت‌های داستان تلاش می‌کنند تا با هنر، عشق به ادبیات و کنشگری اجتماعی به نبرد استبداد بروند. کتاب را نشر برج با ترجمه مریم انصاری‌سعید روانه بازار کرده است.