زبان چطور رفتار ما را تعیین میکند؟
چگونه زبانی که به آن صحبت میکنیم، بر نحوه بیان نظرات، نگرش و رفتار ما تأثیر میگذارد؟ این سؤالی است که دو دانشمند علومسیاسی و روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس مارگیت تاویتس و افرن پرز در کتاب تازه خود «بیانسیاست» قصد دارند به آن پاسخ دهند.
از حوزههای مهم اثرگذاری زبان بر رفتار، بحث جنسیت است. تاویتس توضیح میدهد که در زبانهای بهشدت جنسیتمحور مانند اسپانیایی و فرانسوی که حتی برای اشیا هم مذکر و مونث تعیین میشود، ساختن یک جمله از نظر جنسیتی خنثی تقریبا غیرممکن است. در زبان انگلیسی، درصورتیکه جنسیت موضوعی نامشخص باشد، اغلب از اسامی و ضمایر مذکر استفاده میشود اما زبانهای بدون جنسیت مثل مجارستانی، استونیایی و فنلاندی، نه اشیا را در دسته مذکر و مؤنث طبقهبندی میکنند و نه ضمایر جنسیتی بهکار میبرند. این مطالعه ادعا میکند در زبانهای جنسیتی، تفاوتهای جنسیتی با فراوانی بسیاری مشاهده میشود زیرا این روشی است که افراد بهوسیله آن با دیگران ارتباط برقرار میکنند. تاویتس میگوید: «شما همیشه باید بین افراد و حتی اشیا تفاوت قائل شوید. زبان، توجه شما را به این مسأله معطوف میکند که آنها متفاوت هستند.»
تاویتس و فرز برای رسیدن به نتایج مورد اشاره، از آزمایشهای دقیق و دادههای نظرسنجی استفاده کردند تا بفهمند که چگونه زبان، افکارعمومی را در حوزههایی ازجمله حفاظت از محیطزیست، مسائل قومیتی و موضوعات سیاسی مثل ارزیابی نامزدهای انتخاباتی، شکل میدهد. پیش از این دانشمندان علومسیاسی عمدتا تأثیرات زبان را نادیده میگرفتند. تاویتس که خود به چند زبان صحبت میکند و زبان اولش، استونیایی(زبان بدون جنسیت و زمان آینده) است، میگوید: «زبان، بسیاری از مرزها را تعیین میکند. درک این نکته بهویژه برای سیاستگذاران اهمیت زیادی دارد چراکه به آنها کمک میکند بفهمند بهکاربردن رویکردهای یکسان لزوما کارآیی مشابه ندارد چون مردم بهزبانهای مختلفی صحبت میکنند.»
او با توضیح درباره سیاستهای زیستمحیطی، این نکته را روشن میکند. آنها دریافتند افرادی که زبانشان، زمان آینده ندارد و از زمان حال برای صحبت درباره آینده استفاده میکنند، کمتر آینده را دور و متمایز از امروز میدانند. در نتیجه، احتمال بیشتری وجود دارد که تغییرات آبوهوایی را یک نگرانی فوری ببینند و از آن دسته سیاستهای زیستمحیطی حمایت کنند که ممکن است هزینههای کوتاهمدت داشتهباشد اما پیامدهای مثبتی را در آینده نوید میدهد. در مقایسه، افرادی که زبانشان افعال با زمان آینده مشخص دارد، فاصله بیشتری بین امروز و فردا درک میکنند که باعث میشود تغییرات اقلیمی برای آنها اتفاقی بسیار دور از ذهن بهنظر برسد و حمایت آنها از سیاستهای زیستمحیطی، کاهش یابد. بنابراین تاویتس و پرز پیشنهاد میکنند سیاستگذاران در این کشورها باید از زبانی استفاده کنند که تهدیدات فوری تغییرات آبوهوایی را موکد و برجسته کند. این دو محقق همچنین متوجه شدند بهطورکلی استفاده از ضمایر خنثیشده جنسیت، نگرش سیاسی را به سمت شمولیت تغییر میدهد. کتاب حاضر ادعا میکند در کشورهای چندزبانه، کسانی که به زبان اکثریت صحبت میکنند، به سیاست بهگونهای متفاوت مینگرند. زمانی که افراد دوزبانه به زبان اقلیت صحبت میکنند، حتی اگر خودشان عملا جزئی از اکثریت قومی باشند، نگرانیهای قومی بین آنها برجستهتر میشود.
منبع: phys.org
الهه توانا | گروه دانشوسلامت
تاویتس و فرز برای رسیدن به نتایج مورد اشاره، از آزمایشهای دقیق و دادههای نظرسنجی استفاده کردند تا بفهمند که چگونه زبان، افکارعمومی را در حوزههایی ازجمله حفاظت از محیطزیست، مسائل قومیتی و موضوعات سیاسی مثل ارزیابی نامزدهای انتخاباتی، شکل میدهد. پیش از این دانشمندان علومسیاسی عمدتا تأثیرات زبان را نادیده میگرفتند. تاویتس که خود به چند زبان صحبت میکند و زبان اولش، استونیایی(زبان بدون جنسیت و زمان آینده) است، میگوید: «زبان، بسیاری از مرزها را تعیین میکند. درک این نکته بهویژه برای سیاستگذاران اهمیت زیادی دارد چراکه به آنها کمک میکند بفهمند بهکاربردن رویکردهای یکسان لزوما کارآیی مشابه ندارد چون مردم بهزبانهای مختلفی صحبت میکنند.»
او با توضیح درباره سیاستهای زیستمحیطی، این نکته را روشن میکند. آنها دریافتند افرادی که زبانشان، زمان آینده ندارد و از زمان حال برای صحبت درباره آینده استفاده میکنند، کمتر آینده را دور و متمایز از امروز میدانند. در نتیجه، احتمال بیشتری وجود دارد که تغییرات آبوهوایی را یک نگرانی فوری ببینند و از آن دسته سیاستهای زیستمحیطی حمایت کنند که ممکن است هزینههای کوتاهمدت داشتهباشد اما پیامدهای مثبتی را در آینده نوید میدهد. در مقایسه، افرادی که زبانشان افعال با زمان آینده مشخص دارد، فاصله بیشتری بین امروز و فردا درک میکنند که باعث میشود تغییرات اقلیمی برای آنها اتفاقی بسیار دور از ذهن بهنظر برسد و حمایت آنها از سیاستهای زیستمحیطی، کاهش یابد. بنابراین تاویتس و پرز پیشنهاد میکنند سیاستگذاران در این کشورها باید از زبانی استفاده کنند که تهدیدات فوری تغییرات آبوهوایی را موکد و برجسته کند. این دو محقق همچنین متوجه شدند بهطورکلی استفاده از ضمایر خنثیشده جنسیت، نگرش سیاسی را به سمت شمولیت تغییر میدهد. کتاب حاضر ادعا میکند در کشورهای چندزبانه، کسانی که به زبان اکثریت صحبت میکنند، به سیاست بهگونهای متفاوت مینگرند. زمانی که افراد دوزبانه به زبان اقلیت صحبت میکنند، حتی اگر خودشان عملا جزئی از اکثریت قومی باشند، نگرانیهای قومی بین آنها برجستهتر میشود.
منبع: phys.org
الهه توانا | گروه دانشوسلامت