از خونه مادربزرگه تا خانه سینما

از خونه مادربزرگه تا خانه سینما

انتخاب مرضیه برومند به عنوان مدیرعامل خانه سینما با توجه به محبوبیت و سابقه کار اجرایی‌اش، امیدوارکننده است اما بزرگ‌ترین نهاد صنفی سینماگران ایران به قدری در این چند سال اخیر حاشیه و عملکرد ضعیفی داشته که توقعات از برومند برای برون ‌رفت از این وضعیت و رضایتمندی اهالی سینما و اعضای صنوف مختلف، خیلی بالاست و نیاز به زمان و برنامه‌ریزی مناسب و هدفمند دارد.

خانه سینما که اواخر دهه 60 با هدف بهبود وضعیت رفاهی و صنفی شاغلان سینما بنیان‌گذاری شد، با وجود برخی اقدامات مثبت در مقاطعی، چندان نتوانسته اهداف موردنظر را در اساسنامه خود عملی کند. حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی دست اندرکاران سینما، ایجاد امنیت شغلی، تامین اجتماعی، ارتقای سطح آموزشی و مهارت حرفه‌ای دست‌اندرکاران سینمای ایران آن‌طور که باید تحقق پیدا نکرد و به‌خصوص درباره مورد دوم یعنی ایجاد امنیت شغلی خانه سینما فرسنگ‌ها با نقطه مطلوب فاصله دارد و خانه‌نشینی و بیکاری بسیاری از اهالی سینما به‌ویژه در دوران کرونا و بعد از آن شغل و حتی معاش سینماگران را تهدید کرد و خانه سینما در عمل نتوانست باری از روی دوش آنها بردارد و فضا را برای فعالیت بدون دغدغه بیشتر اهالی سینما فراهم کند. مصاحبه‌های پر از نقد و گلایه سینماگران در چند ماه اخیر نسبت به عملکرد ضعیف خانه سینما، روایتی تکراری و فرسایشی است و مدیران این نهاد، پاسخ قانع کننده‌ای برای آن ندارند. در چنین شرایطی بحث فعالیت تعداد محدود و مشخصی از بازیگران و عوامل فنی، پای معضل تبعیض را هم پیش می‌کشد که باز هم یکی از مهم‌ترین دلایل آن به مدیریت خانه سینما برمی‌گردد که نتوانسته سازوکار عادلانه‌ای را در این زمینه در سینما فراهم کند و در جهت امنیت شغلی جماعت کثیر سینماگران بکوشد. 
   
سیاسی بازی
خانه سینما در چند سال اخیر به‌جای رفع نیازهای صنفی، بیشتر دست به صدور بیانیه زده، وارد بازی‌های سیاسی شده و در جایگاه یک اپوزیسیون ظاهر شده است. مدیران خانه سینما در وضعیت عادی، نشانی از نهادی صنفی در جمهوری اسلامی ایران ندارند و در بزنگاه‌های اجتماعی هم به‌جای دعوت به آرامش طیف‌های مختلف سینما با صدور بیانیه و بازی در زمین دشمن، بیشتر باعث دامن زدن به التهابات می‌شوند. 
این خوش‌رقصی‌های مسئولان خانه سینما برای جریان برانداز و رسانه‌های معاند، تقریبا همیشه مسبوق به سابقه بوده اما در این چند سال اخیر شدت بیشتری گرفته و آنها سعی می‌کنند با بهانه‌هایی چون همراهی با مردم از آب گل آلود قدرت ماهی بگیرند. این بازی قدرتی یا دست‌کم میل و ادای آن، فقط مربوط به عرض اندام سینمایی در موقعیت‌های حساس اجتماعی نیست و مدیران خانه سینما حتی در درون هم وارد رقابتی سهم خواهانه می‌شوند و برای ضربه زدن به یکدیگر و حذف رقبای صنفی دریغ نمی‌کنند. جریان استعفاهای مدام، حواشی انتخابات خانه سینما، ایرادات قانونی و اختلافات جدی نمایندگان صنوف با یکدیگر در همین سالی که رو به پایان است، همه نشان از سست بنیادی بزرگ‌ترین نهاد صنفی سینماگران ایران دارد. همه این موضع‌گیری‌های سیاسی و بیانیه‌های بیهوده و بازی قدرت درحالی به تنها خروجی خانه سینما در این چند سال تبدیل شده که این نهاد از وظایف ذاتی خود در بهبود وضع سینماگران غافل است و کمتر سینماگری است که از عملکرد خانه سینما رضایت داشته باشد. شاه‌نشینان خانه سینما که بی‌اعتنا به نیازهای اکثریت جامعه صنفی و سینمایی مشغول بازی قدرت هستند، حتی این اواخر هم از ادا و اصول‌های روشنفکرانه‌شان برای توجیه جریان سیاسی و مشروعیت بخشیدن به خانه‌های پوشالی خود دست برنمی‌دارند. یکی از نمونه‌های بارز و متاخرش همین برگزاری نشست‌های بازیابی مدیران خانه‌های سینما، تئاتر و موسیقی در خانه هنرمندان با‌عنوان «مداخله نهادهای هنری در صورت‌بندی امروز و فردا» است. یکی دیگر از مصادیق ضدسینمایی خانه سینما همین تحریم اخیر جشنواره فیلم فجر به‌عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی ایران است که البته همچون تحرکات ناکام اجتماعی- سیاسی با شکست مواجه شد و با حضور باشکوه مردم و اهالی رسانه راه به جایی نبرد. خانه سینما که با صدور بیانیه‌هایی حتی به سهم خود آتش بیار معرکه هم بود به جای این‌که در این موقعیت حساس و طبق وظیفه ماهوی و ذاتی خود فضا را برای فعالیت شغلی اعضایش فراهم کند در عملی متقابل با رسالت و اساسنامه‌اش، پشت تحریم هم درآمد. آیا می‌توان به چنین نهاد و مدیرانی که بیکاری و خانه‌نشینی اعضایش کوچک‌ترین اهمیتی برای آن ندارد و حتی آنها را تشویق به تحریم و عدم فعالیت صنفی می‌کند، امید داشت و دل بست؟ در چنین وضعیتی با گلایه پشت گلایه مواجه می‌شویم که البته مدیران خانه سینما در این چند سال نشان دادند گوش شنوایی برای آنها ندارند یا با بی‌اعتنایی و عملکردی ضدصنفی، این انتقادات مکرر را نشنیده می‌گیرند. این مرور مختصر، تنها بخشی از گلایه‌های بی‌پایان و بی‌جواب اهالی سینماست؛ یادمان نمی‌رود که حسن زاهدی، صدابردار پیشکسوت سینما در خصوص تخلفات آشکار در نحوه انتخابات هیأت‌مدیره خانه‌سینما و انفعال مدیران نسبت به این اتفاق و از سوی دیگر وضعیت وخیم معیشتی، رفاهی و صنفی سینماگران گفته بود: «برخی نهادهای غیرصنفی مانند موسسه هنرمندان پیشکسوت و صندوق اعتباری هنر برای رفاه سینماگران بیشتر از خانه‌سینما تلاش می‌کنند و در مورد خانه‌سینما فقط می‌توانم بگویم خانه از پای‌بست ویران است و با تغییر این مدیر و آن مدیر هم قرار نیست مسأله‌ای حل و دردی از سینماگران درمان شود.» مدیران خانه‌سینما فارغ از بی‌قیدی نسبت به وظایف ذاتی خود، حتی از اقدامات انسانی و اولیه هم نسبت به همکاران و اعضای‌شان دریغ می‌کنند. نمونه‌اش گلایه‌آفرین عبیسی، بازیگر پیشکسوت است که مدتی قبل گفته‌بود: «مدیران خانه‌سینما حتی یک بار در اوج بیماری و روزهای سخت یادی از من نکردند؛ مشخص است که کسی به یاد سینماگران نیست و به فریاد آنها نمی‌رسد! ما چه توقعی می‌توانیم داشته‌باشیم وقتی اصلا ما را نمی‌بینند و توجهی به ما ندارند؟ برای ما که اصلا برای مدیران مهم نیستیم چه فرقی می‌کند چه کسی مدیر این نهاد و آن نهاد می‌شود؟ هر کس می‌آید فقط دنبال منافع خودش است و بس!» 
 مرتضی پورصمدی، فیلمبردار کهنه‌کار سینمای ایران هم از جمله گلایه‌مندان از خانه‌سینماست. او هم مدتی قبل نسبت به انفعال و ناکارآمدی مدیران خانه سینما هشدار داده و گفته‌بود: «گویا هیچ عزم و اراده جدی برای حل مشکلات خانه‌سینما وجود ندارد که اگر این عزم و اراده از سوی دست‌اندرکاران خانه سینما، مدیران وزارت ارشاد و وزارت کار وجود داشت، ما امروزه شاهد این همه تشتت و خلأ در خانه‌سینما نبودیم و به جای رسیدگی به این درگیری‌های کاذب فکری برای رفع مشکلات متعدد اهالی سینما می‌شد.» سیدضیاء هاشمی، رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان هم که دوره‌ای از سال 83 تا 85 مدیرعامل خانه‌سینما بود، در سال‌های اخیر از منتقدان این نهاد است. او هم پیشتر در اظهارنظری گفته‌بود: « ما باید خانه‌سینما را به مسیر واقعی خودش برگردانیم. طرح مسائل و مطالبه‌گری از خانه سینما به خصوص در حوزه‌های معیشتی و رفاهی موضوعی است که در این آشفته بازار به کل فراموش شده؛ این از اولویت‌ها و انتظارات همه سینماگران از مدیران و گردانندگان خانه‌سینماست.»
   
و اما برومند
مرضیه برومند را به عنوان کارگردانی توانا و خوش قریحه به ویژه در زمینه فیلم و سریال‌سازی برای کودکان و نوجوانان می‌شناسیم. این هنرمند که کارهای عروسکی موفق و ماندگاری را کارگردانی کرد، سابقه مدیریتی و کار اجرایی و دبیری جشنواره را هم دارد و همین یکی از نقاط قوت او به عنوان مدیرعامل جدید خانه‌سینماست. به جز این، شناخت خوب و متقابلی که او و اهالی سینما از یکدیگر دارند، در ترکیب با محبوبیت برومند و برش و قاطعیت او در پیشبرد مسائل می‌تواند جزو برگ‌های برنده انتخاب او در این مسئولیت باشد و امیدواری‌ها را برای مطالبه‌گری، برقراری عدالت‌صنفی و رفع مشکلات شغلی و معیشتی افزایش دهد. نکته انتخاب یک خانم سینماگر که برای اولین بار در این مسئولیت انجام وظیفه می‌کند هم در تطابق کامل با زمانه و تغییرات اجتماعی سال‌ها و ماه‌های اخیر است و می‌تواند اثرات مثبت روحی روانی هم در فضای ملتهب و آشفته سینما داشته‌باشد. با این حال می‌دانیم برومند باتوجه به ویرانه‌های خانه‌سینما کار بسیار سختی برای حل مشکلات پیش رو دارد.     

امید رحمانی - گروه فرهنگ و هنر
ضمیمه چار دیواری