آتش زدن مرد معتاد برای 700هزارتومان

آتش زدن مرد معتاد برای 700هزارتومان

مرد کارتن‌خواب که معتادی را به آتش کشیده‌ بود، بعداز 10 ماه فرار بازداشت شد. او مدعی است، مقتول 700هزارتومان پولش را سرقت کرده و چون پس نداده، این بلا را سرش آورده‌است.

به گزارش خبرنگار جام‌جم، روز هجدهم اردبیهشت امسال مردی با پلیس 110 تهران تماس گرفت و از وقوع آتش‌سوزی در چادر کارتن‌خواب‌ها حوالی مخروبه‌ای در بازار تهران خبرداد. ماموران با حضورشان در آنجا مشاهده کردند، آتش‌نشانان شعله‌های آتش را خاموش کردند و به نظر می‌رسید ماجرا عمدی باشد. دو مرد 35 و 40 ساله دچار سوختگی به بیمارستان منتقل شدند. ماموران در بیمارستان حاضر شدند و پی بردند یکی از آنها مصدومیتش جدی نیست. 10 روز بعد خواهر مصدوم 40 ساله دوم به اداره دهم پلیس آگاهی تهران رفت و فیلمی را که از برادرش قبل از مرگ گرفته که در آن گفته‌بوده اشکان او را به آتش کشیده‌است، در اختیار ماموران قرارداد. این در حالی بود که شواهد به دست آمده در پرونده نشان می‌داد اشکان بنزین روی مقتول و بعد روی چادر مسافرتی پاشیده، فندک زده و باعث این آتش‌سوزی مرگبار شده‌است. با دستور محمدجواد شفیعی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران، تحقیقات پلیس جنایی آغاز شد و با گذشت 10 ماه از این ماجرا، رد قاتل فراری در پاتوق معتادان در محله پامنار به دست آمد و او بازداشت شد. اشکان 35 ساله به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: مجردم و اهل غرب کشور. سال‌ها خیاط بودم. از 15 سال قبل معتاد شدم، تریاک، هروئین و شیشه مصرف می‌کنم. کار و زندگی‌ام را باخته و آواره تهران شدم. خانواده‌ام تلاش کردند اعتیادم را ترک کنم که نشد. چند سال است کارتن‌خوابم و با جمع‌آوری و فروش ضایعات پول غذا و شیشه‌ام تامین می‌شود. شب‌ها  در چادر مسافرتی در مخروبه حوالی بازار بودم. با مقتول هم مدتی قبل از حادثه در پاتوق معتادان آشنا شدم که مواد مصرف می‌کرد.
وی افزود: او گاهی برای مصرف مواد به چادرم در مخروبه می‌آمد. چند روز قبل از حادثه با هم در چادر خوابیده‌بودیم که از جیب شلوارم 700 هزارتومانم را سرقت کرد و متواری شد و آن را پس نداد. قبلا در پاتوق معتادان دیده‌بودم بنزین روی هم می‌ریزند تا بترسند و پول زور و مواد از آنها بگیرند اما کسی را آتش نمی‌زدند. تصمیم گرفتم برای ترساندن مقتول و گرفتن پولم این کار را بکنم. یک لیتر بنزین خریدم و در بطری نوشابه ریختم و به چادر مسافرتی که پاتوقم بود، رفتم. مقتول و یک نفر دیگر آنجا بودند. گفتم پولم را بده که بیرون آمد و دعوایمان شد. فحاشی کردیم. برای ترساندن او بنزین را روی او و چادر پاشیدم. یکی از معتادان داشت در آنجا شیشه مصرف می‌کرد که به پیک نیک خورد و چادر آتش گرفت و من از ترسم فرار کردم. چند روز بعد از معتادان شنیدم آنها در بیمارستان بستری‌اند و پاتوقم را به محله پامنار تغییر دادم و آنجا بودم تا این‌که بعد از 10 ماه بازداشت شدم و الان فهمیدم سارق پولم مرده است.  پرونده این قتل در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران در دست بررسی است.