گودی

گودی

گودی داستان دو برادر است؛ در هند و دقیق‌تر در کلکته. یکی درگیر بخش خطرناک سیاست می‌شود و خانواده را فراموش می‌کند و دیگری دنبال رویاهای خود به آمریکا می‌رود و زندگی هندی را فراموش می‌کند.

حالا او باید به خاطر وقوع یک تراژدی در زندگی خانواده‌اش به کلکته بازگردد اما خبری از استقبال گرمی که انتظارش را داشت، نیست. به هند برگشته تا در ازدحام هند خودش و خواسته‌هایش را فراموش کند. در نبود او خیلی چیزها تغییر کرده. در او، در کلکته و در خانواده. گودی نوشته جومپا لاهیری که انتشارات ماهی آن را با ترجمه امیرمهدی حقیقت منتشر کرده، داستان تنهایی اعضای یک خانواده در کنار هم است؛ خانواده‌ای که سنت آنها را کنار هم قرار می‌دهد اما هیچ‌کدام از آنها از این در کنار هم‌بودن دل خوشی ندارند. خانواده‌ در گودی اهرم‌فشاری است که آدم‌ها تا مجالی پیدا کرده از آن فرار می‌کنند؛ فراری که درنهایت چندان موفقیت‌آمیز هم نیست و انگار سرنوشت ما شرقی‌هاست که در یک رودربایستی تمام‌نشدنی دوباره و با وجود همه‌ اختلاف‌ها و دلخوری زیر سقف ویترینی به نام خانواده در یک سکوت معنادار جمع شویم.