آزادی 5محکوم به قصاص از زندان
پنج مرد محکوم به قصاص با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران رضایت گرفتند و دیروز آزاد شدند.
به گزارش خبرنگار جامجم، اولین زندانی بخشیده شده مهرداد 38 ساله بود. او پس از آزادی گفت: 12 سال کم نیست. برای خودش یک عمر است. مغازه چینیفروشی در بازار داشتم. از بد روزگار با برادرم ناخواسته مرتکب قتل شدیم و افتادیم زندان و زیر حکم قصاص بودیم. شش روز من و برادرم سلول انفرادی بودیم. روز آخر روحانی زندان نزد ما آمد و وصیتنامههایمان را نوشتیم و پای چوبه دار رفتیم. وقتی خانواده مقتول در آن واپسین لحظات ما را به شرط احداث سالن ورزشی به نام پسرشان بخشیدند، هنوز در شوک بودیم.
برادر مهرداد هم که دیروز بخشیده شد، درباره قتل گفت: شش ماه بود شیشه مصرف میکردم و به رفتار همه مشکوک بودم. وقتی فهمیدم خواستگار سابق نامزدم مزاحمش شده طاقت نیاوردم و با برادرم او را کشتیم که پشیمان شدیم.
وحید 43ساله سومین اعدامی بود. او بعد از 20سال آزاد میشد. «نقاشی ساختمان و تراشکاری طلا انجام میدادم. معتاد بودم و تصور میکردم زوج صاحبخانه، با خانوادهام حرف زدهاند تا با من بدرفتاری کنند. از آنها کینه داشتم. رفتم خانه پیرزن او از مجلس ختم آمده بود. با ماهیتابه به سرش زدم. بعد به او چاقو زدم و با سیم سماور خفهاش کردم. از خانهشان پول برداشته و به خانه دوستم رفتم. لباس خونیام را آنجا عوض کردم. بعد از 20سال با پرداخت دیه بخشیده شدم.
سعید زندانی چهارمی که بخشیده شد، هم بعد از آزادی گفت: لوازم آرایشی میفروختم که معتادشدم و قماربازی میکردم. یک میلیون و 500هزار تومان دوستم را در قمار باختم و او را کشتم، شش سال سخت را در زندان گذراندم و شرمنده مادر و پسر مقتولم و خوشحالم که به من رضایت دادند.
پنجمین اعدامی بخشیده شده داریوش بود که دراین باره گفت: 22سال قبل راننده اتوبوس بودم. مردی تبعه افغانستان را از زابل به تهران آوردم کرایه 200هزارتومانیاش را نداد که درگیر شدیم و با چاقو او را کشتم. خانوادهاش در ایران نبودند و 22 سال بلاتکلیف بودم که سرانجام با دریافت دیه رضایت دادند.
برادر مهرداد هم که دیروز بخشیده شد، درباره قتل گفت: شش ماه بود شیشه مصرف میکردم و به رفتار همه مشکوک بودم. وقتی فهمیدم خواستگار سابق نامزدم مزاحمش شده طاقت نیاوردم و با برادرم او را کشتیم که پشیمان شدیم.
وحید 43ساله سومین اعدامی بود. او بعد از 20سال آزاد میشد. «نقاشی ساختمان و تراشکاری طلا انجام میدادم. معتاد بودم و تصور میکردم زوج صاحبخانه، با خانوادهام حرف زدهاند تا با من بدرفتاری کنند. از آنها کینه داشتم. رفتم خانه پیرزن او از مجلس ختم آمده بود. با ماهیتابه به سرش زدم. بعد به او چاقو زدم و با سیم سماور خفهاش کردم. از خانهشان پول برداشته و به خانه دوستم رفتم. لباس خونیام را آنجا عوض کردم. بعد از 20سال با پرداخت دیه بخشیده شدم.
سعید زندانی چهارمی که بخشیده شد، هم بعد از آزادی گفت: لوازم آرایشی میفروختم که معتادشدم و قماربازی میکردم. یک میلیون و 500هزار تومان دوستم را در قمار باختم و او را کشتم، شش سال سخت را در زندان گذراندم و شرمنده مادر و پسر مقتولم و خوشحالم که به من رضایت دادند.
پنجمین اعدامی بخشیده شده داریوش بود که دراین باره گفت: 22سال قبل راننده اتوبوس بودم. مردی تبعه افغانستان را از زابل به تهران آوردم کرایه 200هزارتومانیاش را نداد که درگیر شدیم و با چاقو او را کشتم. خانوادهاش در ایران نبودند و 22 سال بلاتکلیف بودم که سرانجام با دریافت دیه رضایت دادند.