سونامی ترکتحصیل
از سال 1286خورشیدی تقریبا همزمان با شروع قانونگذاری در کشورمان، پوشش تحصیلی همواره مدنظر سیاستگذاران بوده که توجه خود به این موضوع را با درج عباراتی(در قوانین)همچون تحصیل اجباری، تعمیم دورههای تحصیلی، افزایش دسترسی به فرصتهای آموزشی،انسداد مبادی بیسوادی وپوشش تحصیلی افراد لازمالتعلیم نشان دادهاند.
از قانون اساسی گرفته تا قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش در سال 66، طرح اجرایی سوادآموزی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، قوانین توسعه پنجساله اول تا چهارم، سند نقشه جامع علمی کشور درسال89 و برنامه ریشهکنی بیسوادی که سال 1393 نوشته شده، همه ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل را مذموم دانسته و بهدنبال راهی برای پایان دادن به آن بودهاند. اما با گذشت بیش از 100سال از قانونگذاری دراین حوزه، کشورمان همچنان گرفتار دو شاخص ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل است که در سالهای اخیر روند جهشی داشتهاند.
ترک تحصیل به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دانشآموز در طول سال به هر دلیل از ادامه تحصیل و حضور در مدرسه خودداری میکند و بازماندگی از تحصیل وضعیتی است که افراد لازم التعلیم که در سن آموزش قرار دارند در سال تحصیلی مشغول تحصیل نمیشوند. کشور ما درهر دوشاخص مشکل دارد و مقاطع تحصیلی هرچه بالاتر میرود، این شاخصها نیز بیشتر افت کرده و پوشش تحصیلی باشدت بیشتری سقوط میکند.
رشد ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل
ما میخواهیم به هفت سال قبل و سال تحصیلی 95ـــ94 برگردیم که آمارهای وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد 777هزار و 862 نفر در آن سال از تحصیل بازماندهاند. در این مقطع زمانی همچنین 347هزار و203 دانشآموز نیز ترک تحصیل کردهاند که روی هم وضعیت تحصیلی متزلزل بیش از یک میلیون کودک لازمالتعلیم را به تصویر میکشند. مرکز پژوهشهای مجلس اما آماری در کنار اینها قرار داده که به کمک آن میتوان روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل را در کشور تحلیلکرد. براساس گزارش این مرکز تعداد افراد بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی 1401ـــ1400 با 26 درصد رشد به 911هزار و 272 نفر افزایش یافته که اغلب این افراد در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی زندگی میکنند. فاجعهبار این که از این جمعیت، 145هزارو340کودک بازمانده از تحصیل فقط در یک استان یعنی سیستان و بلوچستان ساکن بودهاند.در سال تحصیلی 1401ـــ1400 البته اوضاع ترک تحصیل به لحاظ آماری بهتر بوده، چراکه در این سال 279هزارو 19نفر، تحصیل در مدرسه را کنار گذاشتهاند در حالی که این تعداد در سال تحصیلی 95ـــ94 بیش از 347هزار نفر بوده است. با این حال در سال تحصیلی گذشته، ترکتحصیلها در دوره متوسطه اول روندی صعودی داشته و 60هزارنفر بیشتر از سال تحصیلی 95ـــ94 در کل کشور ترک تحصیل کردهاند که باز هم استان سیستان و بلوچستان در صدر دارندگان بیشترین تارکان تحصیل بوده است. کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس با کنار هم چیدن این آمارها نتیجه گرفتهاند که نرخ جذب ناچیز کودکان بازمانده از تحصیل در کنار تعداد بالای ترک تحصیل سالان (از 347هزار تا 270هزار نفر) سبب شده روند بازماندگی از تحصیل در نظام آموزش و پرورش تا سال1400 روبه رشد باشد. نتیجه این که این حقایق آماری نشان میدهد اهداف اسناد و قوانین مربوط به پوشش تحصیلی و جذب کودکان بازمانده از تحصیل تاکنون به طور کامل محقق نشده و سیاستگذاری در این حوزه بدون اثرپذیری از واقعیتهای موجود، همچنان به عبارتهای توصیهای و کلی همچون آموزش اجباری، پوشش کامل تحصیلی و جذب بازماندگان از تحصیل اکتفا کرده است.
چه باید کرد؟
وقتی آمارهای رسمی این حقیقت را بازتاب میدهد که در استان سیستان وبلوچستان در سال تحصیلی 1401ـــ1400بیش از 4درصد جمعیت دانشآموزی استان ترک تحصیل کردهاند، زنگ خطر نهفقط برای این استان بلکه برای سایر استانها که وضعیت مشابه دارند نیز باید شنیده شود. این موضوعی اثبات شده است که خانوارهای دهکهای پایین اقتصادی، بدون بیمه، فقیر و بدون درآمد ثابت، بیشتر در معرض بازماندگی از تحصیل قرار دارند. پس مسجل است که میان رها کردن تحصیل و وضعیت رفاه خانوار، رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین برای مقابله با بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل چارهای جز اجرای سیاستهای هدفمند بهخصوص در حوزه حمایتهای اجتماعی وجود ندارد.همچنین حل این معضل از یک سو نیازمند قاعدهگذاری عملیاتی و اجرایی و از سوی دیگرمحتاج نظارت بر اجرای قوانین و مقررات ازسوی نهادهای نظارتی همچون مجلس است که تاکنون در این عرصه کارنامه قابل قبولی نداشتهاند.
چند پیشنهاد برای مقابله با ترک تحصیل
1- ایجاد سامانه یکپارچه آماری از دانشآموزان
2- اصلاح ساختاری شورای پشتیبانی سوادآموزی
3- انجام ماموریت سوادآموزی توسط آموزگاران
4- استفاده از فناوری اطلاعات و آموزشهای ترکیبی
5- تهیه نقشه جامع سوادآموزی
6- ایجاد فرصتهای آموزشی متنوع
7- تدوین برنامه درسی انعطافپذیر
8- اصلاح قانون بازگشایی مدارس
مریم خباز - گروه جامعه
ترک تحصیل به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دانشآموز در طول سال به هر دلیل از ادامه تحصیل و حضور در مدرسه خودداری میکند و بازماندگی از تحصیل وضعیتی است که افراد لازم التعلیم که در سن آموزش قرار دارند در سال تحصیلی مشغول تحصیل نمیشوند. کشور ما درهر دوشاخص مشکل دارد و مقاطع تحصیلی هرچه بالاتر میرود، این شاخصها نیز بیشتر افت کرده و پوشش تحصیلی باشدت بیشتری سقوط میکند.
رشد ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل
ما میخواهیم به هفت سال قبل و سال تحصیلی 95ـــ94 برگردیم که آمارهای وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد 777هزار و 862 نفر در آن سال از تحصیل بازماندهاند. در این مقطع زمانی همچنین 347هزار و203 دانشآموز نیز ترک تحصیل کردهاند که روی هم وضعیت تحصیلی متزلزل بیش از یک میلیون کودک لازمالتعلیم را به تصویر میکشند. مرکز پژوهشهای مجلس اما آماری در کنار اینها قرار داده که به کمک آن میتوان روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل را در کشور تحلیلکرد. براساس گزارش این مرکز تعداد افراد بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی 1401ـــ1400 با 26 درصد رشد به 911هزار و 272 نفر افزایش یافته که اغلب این افراد در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی زندگی میکنند. فاجعهبار این که از این جمعیت، 145هزارو340کودک بازمانده از تحصیل فقط در یک استان یعنی سیستان و بلوچستان ساکن بودهاند.در سال تحصیلی 1401ـــ1400 البته اوضاع ترک تحصیل به لحاظ آماری بهتر بوده، چراکه در این سال 279هزارو 19نفر، تحصیل در مدرسه را کنار گذاشتهاند در حالی که این تعداد در سال تحصیلی 95ـــ94 بیش از 347هزار نفر بوده است. با این حال در سال تحصیلی گذشته، ترکتحصیلها در دوره متوسطه اول روندی صعودی داشته و 60هزارنفر بیشتر از سال تحصیلی 95ـــ94 در کل کشور ترک تحصیل کردهاند که باز هم استان سیستان و بلوچستان در صدر دارندگان بیشترین تارکان تحصیل بوده است. کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس با کنار هم چیدن این آمارها نتیجه گرفتهاند که نرخ جذب ناچیز کودکان بازمانده از تحصیل در کنار تعداد بالای ترک تحصیل سالان (از 347هزار تا 270هزار نفر) سبب شده روند بازماندگی از تحصیل در نظام آموزش و پرورش تا سال1400 روبه رشد باشد. نتیجه این که این حقایق آماری نشان میدهد اهداف اسناد و قوانین مربوط به پوشش تحصیلی و جذب کودکان بازمانده از تحصیل تاکنون به طور کامل محقق نشده و سیاستگذاری در این حوزه بدون اثرپذیری از واقعیتهای موجود، همچنان به عبارتهای توصیهای و کلی همچون آموزش اجباری، پوشش کامل تحصیلی و جذب بازماندگان از تحصیل اکتفا کرده است.
چه باید کرد؟
وقتی آمارهای رسمی این حقیقت را بازتاب میدهد که در استان سیستان وبلوچستان در سال تحصیلی 1401ـــ1400بیش از 4درصد جمعیت دانشآموزی استان ترک تحصیل کردهاند، زنگ خطر نهفقط برای این استان بلکه برای سایر استانها که وضعیت مشابه دارند نیز باید شنیده شود. این موضوعی اثبات شده است که خانوارهای دهکهای پایین اقتصادی، بدون بیمه، فقیر و بدون درآمد ثابت، بیشتر در معرض بازماندگی از تحصیل قرار دارند. پس مسجل است که میان رها کردن تحصیل و وضعیت رفاه خانوار، رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین برای مقابله با بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل چارهای جز اجرای سیاستهای هدفمند بهخصوص در حوزه حمایتهای اجتماعی وجود ندارد.همچنین حل این معضل از یک سو نیازمند قاعدهگذاری عملیاتی و اجرایی و از سوی دیگرمحتاج نظارت بر اجرای قوانین و مقررات ازسوی نهادهای نظارتی همچون مجلس است که تاکنون در این عرصه کارنامه قابل قبولی نداشتهاند.
چند پیشنهاد برای مقابله با ترک تحصیل
1- ایجاد سامانه یکپارچه آماری از دانشآموزان
2- اصلاح ساختاری شورای پشتیبانی سوادآموزی
3- انجام ماموریت سوادآموزی توسط آموزگاران
4- استفاده از فناوری اطلاعات و آموزشهای ترکیبی
5- تهیه نقشه جامع سوادآموزی
6- ایجاد فرصتهای آموزشی متنوع
7- تدوین برنامه درسی انعطافپذیر
8- اصلاح قانون بازگشایی مدارس
مریم خباز - گروه جامعه
تیتر خبرها