از نفت عبور کنیم تا قوی شویم

دكتر سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی اختصاصی با جام‌جم از آخرین تحولات زیست‌بوم دانش‌بنیان و فضای نوین كارآفرینی در كشور می‌گوید

از نفت عبور کنیم تا قوی شویم

در میان دوستان، اقوام و اطرافیان، حتما كسی را سراغ دارید كه به‌تازگی در یك «استارت‌آپ» یا «شركت دانش‌بنیان» مشغول كار شده باشد. به‌وجود آمدن این نوع شركت‌ها با فضای كسب‌وكار تازه‌شان را عمدتا می‌توان معلول تحولات جهانی دنیای كسب‌وكار در یكی دو دهه اخیر دانست؛ شركت‌هایی كه در پنج شش سال اخیر با رشد اخیركننده‌ای در كشور ما نیز توسعه یافته‌اند. اما بخش بزرگی از توسعه این نوع شركت‌ها در كشورمدیون تحولات و تغییر سیاست‌هایی است كه در سال‌های اخیر در معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری پایه‌ریزی شده است. سكاندار این نهاد مهم، دكتر سورنا ستاری است. مردی كه در تمام سخنرانی‌های پنج شش سال اخیرش از لزوم تحول در اقتصاد دانش‌بنیان و فرهنگ‌سازی برای خودباوری سخن گفته و گام‌های كم‌نظیر و گاه بی‌نظیری در حمایت از استارت‌آپ‌های ایرانی برداشته است. اواسط دی‌ماه 98 برای مصاحبه با دكتر ستاری به ساختمان معاونت علمی و فناوری در یكی از كوچه‌های منتهی به خیایان شیخ بهایی شمالی در تهران رفتم. قرار بود در اتاق جلسات دفتر ریاست، در كنار دكتر پرویز كرمی، دبیر ستاد فرهنگ‌سازی اقتصاد دانش‌بنیان، 40 دقیقه‌ای با دكتر سورنا ستاری گفت‌وگو كنم. او با تخصص در مهندسی مكانیك، دانشیار دانشگاه صنعتی شریف و رئیس بنیاد ملی نخبگان است. چهره آرام و متین دكتر ستاری، پاسخ‌های شمرده و بدون مكثش و عزمی كه در چشمانش برای ایجاد تحول در كسب‌وكارهای داخلی دیده می‌شد، باعث شد بتوانم برخی ابهاماتی كه در فضای عمومی نسبت به كاركرد شركت‌های دانش‌بنیان می‌شود را با ایشان مطرح كنم. اشاره به لزوم سفر دانشجویان مستعد ایرانی به خارج از كشور برای آشنایی با تازه‌ترین دستاوردهای روز و پایه‌ریزی همكاری‌های علمی بین‌المللی و دیدگاه‌های جالب توجهی كه از سوی یك مدیر ارشد دولتی نسبت به لزوم تحول در توسعه كسب‌وكارهای فناورانه در كشور مطرح شد، از نقاط برجسته این گفت‌وگو بود.

 دوران مسؤولیت شما در معاونت علمی با رواج استفاده از كلیدواژه‌هایی نظیر «ایران‌ساخت»، «دانش‌بنیان» و مفهومی كه از آن با عنوان «زیست‌بوم دانش‌بنیان» یاد می‌شود در سخنرانی‌ها و فعالیت‌های معاونت علمی و فناوری گره خورده است. برخی می‌گویند واژه دانش‌بنیان، معادل‌های فارسی برای كلمات فرنگی مانند knowledge base و knowledge enterprise یا حتی استارت‌آپ است كه البته مورد آخر را معمولا شركت نوپا ترجمه می‌كنیم. اما به هر حال امروزه می‌بینیم بین نخبگان و كارآفرینان این واژه‌ها خیلی خوب جاافتاده است. اكنون بیش از 4700 شركت دانش‌بنیان در كشور مشغول فعالیت ند. چه شد كه به‌كارگیری این واژه‌ها در دوران مسؤولیت شما اینقدر رایج و به زیست‌بوم دانش‌‌بنیان چنین توجهی شد؟
از روز اول مسؤولیتم همیشه تاكید كرده‌ام كه مشكل اصلی ما در كشور نبود زیست‌بوم دانش‌بنیان است. البته ما پایه‌های آن را داشته‌ایم. سابقه خوبی در تاسیس دانشگاه‌ها داشته و نیروهای انسانی خیلی خوبی داریم. همیشه برای من هم سوال بوده كه چرا با این نیروی انسانی خلاق و این همه دانشگاه و سابقه دانش و تمدن چند هزار ساله، از كشورهایی كه بعد از ما صاحب دانشگاه و صنعت شدند عقب مانده‌ایم. مثلا دانشگاه كایست كره جنوبی (موسسه علوم و فناوری پیشرفته كره) خیلی پرسابقه نیست، اما بسیار تحول‌ساز در آن كشور بوده و توانسته مملكت پس از جنگ را به كشوری نوآور تبدیل كند. ما سال‌ها پیش از آنها دانشگاه تهران را داشتیم، اما برخی راه‌ها را اشتباه رفتیم و عقب ماندیم. یكی از گرفتاری‌های اصلی ما هم این بوده كه به پول مفتی به اسم نفت دست پیدا كردیم و اقتصاد ما رانتی شد؛ چیزی كه زیرساخت‌‎های كارآفرینی ما را نابود كرد. البته حدود 50 سال پیش نفت بسیار ارزشمند بود، در حالی كه ارزش امروزی نفت در برابر كالاهای فناورانه بسیار پایین آمده است. ما با شیوه‌های مدیریتی نیم قرن پیش نمی‌توانیم اقتصادمان را پیش ببریم. این كه ظرفیت دانشگاه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های عظیم كشور در بخش آموزش را چطور وارد اقتصاد كنیم، كاری كه كرده‌ایم لازمه‌اش این بوده كه مسیری را پیدا كنیم كه این سرمایه‌گذاری عظیم در اقتصاد خود را نشان دهد. خوشبختانه این اتفاق افتاده است و می‌بینید امروز بسیاری از مسؤولان راجع به اقتصاد دانش‌بنیان و اجزایش صحبت می‌كنند. نه تنها واژه‌ای مثل «دانش‌بنیان» كه واژه‌های دیگری مثل «سرمایه‌گذاری خطرپذیر»، «شتابدهنده» و ... هم در این فهرست جای دارند و كاركرد خود را پیدا كرده‌اند.
 دقیقا اتفاق خوبی كه رخ داده همین است. معمولا واژه‌ای فرنگی وارد زبان ما می‌شود، جا می‌افتد و بعد ما به فكر معادل‌سازی برای آن می‌افتیم. اما خوشبختانه در حوزه اقتصاد دانش‌بنیان این موضوع خیلی خوب هدایت شد.
بله خوشبختانه رایج شده است. البته وقتی خارج از كشور از استارت‌آپ صحبت می‌كنند، مفهومی كاملا جاافتاده است. اینها شركت‌های نوپایی هستند كه با محوریت چند نفر  و در هر حوزه‌ای شكل می‌گیرند كه البته در حوزه دانش‌بنیان نیز چنین شركت‌های نوپایی را داریم.
اکثر شرکت های دانش بنیان معتقدند  با وجود تولید محصولات باكیفیت، اخذ گواهینامه‌ها و استانداردها و حتی صادرات محصولاتشان، دستگاه‌های دولتی اگر بتوانند محصولی را وارد كنند، قطعا از آنها خرید نخواهند كرد. از طرفی وقتی می‌بینیم ممنوعیت در خرید خارجی برای سازمان‌ها تصویب می‌شود و نهادهای داخلی مكلف به خرید از تولیدكننده داخلی می‌شوند، برخی تولیدكنندگان گاهی شرایط فروش انحصاری ایجاد می‌كنند؛ قیمت را بالاتر می‌برند و از كیفیت محصول و خدمات خود می‌كاهند. شما به‌عنوان سیاستگذار و مسؤول ارشد در این حوزه، این وضع پر از تضاد را چطور مدیریت می‌كنید؟
ترجیح به خرید محصول خارجی، میراث همان ساختار سنتی اقتصاد نفتی است. نه‌تنها دستگاه‌های دولتی كه متاسفانه فرهنگ غالب میان مردم هم فعلا همین است. ما 110 سال است كه نفت فروخته  و جنس وارد كرده‌ایم. به ما گفته‌اند «شما عرضه ندارید چیزی بسازید!» ساختارهای ما طراحی‌شده برای واردات است و نه صادرات. فضاهای كسب‌وكار و زیست‌بوم كلی حاكم بر آن مناسب برای تولید نیست. ما از پنج شش سال پیش سعی كردیم قانون حمایت از شركت‌های دانش‌بنیان را اجرایی كنیم. كار را از سطحی نزدیك به صفر شروع كردیم. شركت‌هایی از قبل هم البته بودند كه شرایطشان موجب می‌شد ذیل شركت‌های دانش‌بنیان شناخته شوند. اكنون بیش از
 4700 شركت دانش بنیان داریم با بیش از 90هزار میلیارد تومان فروش سالانه و 300هزار نفری كه اكنون در این شركت‌ها به طور مستقیم شاغل هستند. این خودش زیست‌بومی شد كه اكنون با زیست‌بوم اقتصاد نفتی مقابله می‌كند. این تضادهایی كه اشاره می‌كنید ناشی از مسائلی است كه در جریان این مبارزه ایجاد می‌شود و البته ما در معاونت علمی و فناوری، تمام‌قد پشت سر فعالان زیست‌بوم دانش‌بنیان ایستاده‌ایم تا پیروز شوند. بله! موارد جزئی از این قبیل كه شركتی داخلی دست به عرضه انحصاری كالایی بزند وجود دارد؛ اما اكنون مشكل اصلی ما در واردات انحصاری كالاهاست. بعضا حتی برخی شركت‌های دولتی به صورت انحصاری واردات كالای خاصی را از شركت خارجی خاصی سال‌هاست انجام می‌دهند.
 دقیقا اشكالات این‌چنینی را چطور قرار است مدیریت كنید؟
ببینید، ما تا به این نتیجه نرسیم كه جوانانمان را برای آینده كشور باید حمایت كنیم، می‌توانیم زانوی غم بغل بگیریم كه چرا این جوانان به خارج از كشور مهاجرت می‌كنند. ما در حوزه زیست‌فناوری اكنون بی‌نظیریم. وضع ما در این حوزه با رقیب علمی‌مان كه تركیه باشد قابل مقایسه نیست. در آسیا جزو قدرت‌های حوزه محصولات زیست‌فناوری هستیم. از لحاظ تعداد دارویی كه تولید می‌كنیم، تجهیزاتی كه می‌سازیم، نیروی انسانی متخصصی كه داریم و ... خوشبختانه در وضع خوبی هستیم. سه سال پیش سفیر هلند در همین اتاق بود و با هم صحبت می‌كردیم. می‌گفت من واژه‌ای در ایران یاد گرفته‌ام به اسم «خارجیه!» پرسیدم ماجرا چیست؟ گفت رفته بودم به داروخانه‌ای و دیدم وقتی مشتری دارویی را می‌خرد، باید جلوی میز پذیرش داروخانه آن را از بسته‌اش خارج كند و مطمئن شود كه «خارجیه.» ما الان شركت دانش‌بنیانی داریم كه 4000 نیرو با متوسط سنی 32 سال و میانگین تحصیلات كارشناسی ارشد دارد. به روسیه و دیگر كشورها محصول دارویی صادر می‌كند، در تركیه كارخانه احداث كرده است و ... اما وقتی مردم ما هنوز چشمشان به دنبال داروی خارجی است، این یعنی زیست‌بوم كسب‌وكار ما به تغییر نیاز دارد. ما جریانی هستیم در برابر جریان فرهنگ عمومی و نظام بروكراتیك دولت و حتی حكومت و محیط كسب‌وكاری كه به تولید اهمیت نمی‌دهد و همه چیز برای واردات مهیاست. ما در حال متحول‌كردن این فضا هستیم.
 اگر فرض كنیم شما و معاونت علمی و فناوری اكنون در خط مقدم مبارزه با جریان واردات باشید، طبیعتا باید نهادهای دیگری شما را در این مبارزه پشتیبانی كنند. آیا نهادی هست كه موظف باشد شما را یاری كند اما در این یاری‌رسانی كار خود را خوب انجام نداده باشد؟
خوشبختانه این روزها وضع بهتر شده است. جلسات هماهنگی متعدد با دولت و حتی خارج از دولت، با قوه قضاییه داریم. ما اول باید خودمان را اثبات می‌كردیم كه می‌توانیم با توانمندی جوانانمان جلوی تحریم‌ها بایستیم و جنس خوب تولید كنیم. چون مردم باید در زندگی روزمره قدرت دانش بچه‌هایشان را ببینند و حس كنند. اكنون فضا با پنج سال پیش بسیار متفاوت شده است. آن چیزی كه آزاردهنده است مناسب‌ بودن فضای كسب‌وكار است كه فعلا در دنیا رتبه‌ای حدود 120 داریم؛ شروع یك كسب‌وكار ممكن است چند ماه طول بكشد، مجوزهای متعدد بخواهد و ... كه اینها عمدتا میراث همان زیست‌بوم اقتصاد نفتی است. ما در دولت در حال پیگیری و رفع این موانع هستیم و خوشبختانه مردم و مسؤولان كم‌كم این تحولات را حس می‌كنند.
اكنون پیچیده‌ترین تجهیزات آزمایشگاهی و پزشكی در كشور ساخته می‌شود. در نمایشگاه اخیر تجهیزات آزمایشگاهی ایران‌ساخت كه برگزار شد، بیش از 9300 دستگاه آزمایشگاهی ارائه شد. به یاد دارم شش سال پیش، روز اول ما فقط
لام و لامل آزمایشگاهی می‌ساختیم، اما حالا میكروسكوپ الكترونی و دستگاهی می‌سازیم كه مشابه خارجی‌اش بیش از 20 میلیارد تومان قیمت دارد. در حوزه لیزر و فوتونیك و سلول‌های بنیادی و زیست‌فناوری پیچیده‌ترین دستگاه‌ها ساخته می‌شود كه نتیجه حمایت مستمر پنج شش سال اخیر است. این اهمیتی است كه تولید محصولات دانش‌بنیان در كشور ما پیدا كرده است.
 وقتی از اقتصاد نفتی و تبعات منفی‌اش صحبت می‌كنیم، قاعدتا باید انتظار داشته باشیم كشورهایی مثل قطر، عربستان و امارات هم با اقتصاد متكی به نفت، مشكلاتی شبیه ما داشته باشند. مردم می‌پرسند چگونه است كه امارات با اقتصاد متكی به نفت برای اعزام كاوشگر به مریخ برنامه‌ریزی می‌كند و شهر فناوری‌محور و آینده‌نگر «مصدر» را می‌سازد، ولی سهم ما از اقتصاد نفتی فقط واردات می‌شود؟!
نمی‌توانیم كشورهای عربی را با خودمان مقایسه كنیم. فرض كنید بچه پولداری كه سوار یك خودروی خودران در خیابان‌های دبی می‌شود، دقیقا صاحب چه بخشی از فناوری آن خودرو است؟! وضع ما قبل از پیروزی انقلاب هم همین بود. ما بهترین نیروی هوایی منطقه را داشتیم، ركوردهای بی‌شماری در بهره‌مندی از تجهیزات روز و هواپیماهای جنگنده مدرن داشتیم، اما وقتی جنگ تحمیلی شروع شد فهمیدیم چیزی نداریم و سیستمی وابسته‌ایم. این‌كه گفته می‌شود امارات می‌خواهد كاوشگر به مریخ بفرستد، در واقع یعنی كشور خارجی صاحب فناوری مراحل توسعه طرح خود را با پول امارات انجام می‌دهد. شاید خودشان فكر كنند صاحب كاوشگر مریخ هستند، ولی حتی چرخش را هم نمی‌توانند خودشان بسازند. آنها حدود 30 سال پیش سیلیكون‌ولی را در آمریكا دیدند و گفتند در دبی می‌خواهیم همین را بسازیم و دبی‌مدیا سیتی و ... را ساختند. آن موقع همین جا در ایران می‌گفتند اگر اینها در دبی راه‌اندازی شود، همه جوانان ما راهی آنجا می‌شوند و اینجا ما دیگر كاری نمی‌توانیم كنیم و ... در حالی كه چیزی كه باعث جان‌گرفتن سیلیكون‌ولی شده، زیست‌بوم مناسب است. عنصر پول اهمیت رده پنجم و ششم در توسعه زیست‌بوم كسب‌كار دارد. آن هم نه این نوع پول دولتی و نفتی. پول بخش خصوصی این زیست‌بوم را می‌سازد. دانشگاه ملك عبدا... سالانه چند میلیارد دلار بودجه دارد، ولی مطمئن باشید
20 سال دیگر به گرد پای دانشگاه صنعتی شریف نمی‌رسد. باید درك كنیم دانش و فناوری خریدنی نیست. در اقتصاد دانش‌بنیان اصلا پول به این شكل مطرح نیست. شما با پول می‌توانید از فناوری استفاده كنید و رفاه داشته باشید. اما صاحب فناوری ساخت آن نمی‌شوید. از نظر سیاسی هم وابسته می‌مانید. در مورد همه كشورهایی كه در حوزه‌هایی جز نفت خام‌فروشی می‌كنند هم وضع همین است.
 شما به‌عنوان یك مسؤول ارشد در كشور، دیدگاهی را مطرح می‌كنید كه با شیوه تفكر حاكمان ایران در سه چهار قرن اخیر به‌كلی متفاوت است. وقتی خاطرات سیاحان اروپایی سفر كرده به ایران را در دوران صفویه و قاجاریه می‌خوانیم، می‌بینیم وقتی از نوع مواجهه ایرانیان با مظاهر فناوری سخن می‌گفتند، گاهی اشاره می‌كردند حاكمان ایران به‌رغم توجه و كنجكاوی نسبت به مظاهر فناوری مدرن مانند قطب‌نما، ساعت و تلسكوپ و ... تلاش برای رمزگشایی از فرآیند توسعه در غرب را خیلی مهم نمی‌دیدند و گاهی با تبختر و بی‌‌اعتنایی، آن ابداعات فناورانه را مظاهر دنیوی و ملعبه‌هایی در دست خارجی ها  توصیف می‌كردند. بعدها كه در نبرد با قوای عثمانی و امپراتوری روسیه شكست‌هایی خوردیم به اهمیت پیشرفت دانش و فناوری در جبهه جنگ پی بردیم.  بلافاصله خریدار تسلیحات و انواع فناوری‌های جنگی شدیم و نسبت به فرآیند توسعه‌دهنده آن فناوری‌ها توجه جدی نكردیم و عقب ماندیم. اما حالا شما می‌گویید باید فناوری را خودمان در كشور تولید و بستر توسعه‌اش را ایجاد كنیم و در زمینه زیست‌بوم كسب‌وكارهای فناورانه طرحی نو دراندازیم. چه اتفاقی افتاده كه در بدنه حاكمیت در ایران این تحول ایجاد شده است؟ آیا باید سپاسگزار تحریم‌ها باشیم؟ و اگر تحریم نبود، آیا به تحول و ایجاد این نگرش در كشور نیاز می‌شد؟
قطعا تحریم و نیازمندی‌ها بی‌تاثیر نبوده است. اما باید به این نتیجه برسیم كه با پول نفت دیگر نمی‌شود كشور را اداره كرد. ارزش نفت به قدری در سال‌های اخیر كاهش پیدا كرده كه حتی اگر جمعیت كشور كاهش یابد و به عدد 20 تا  30 میلیون نفر قبل از انقلاب برسد، باز هم با پول نفت نمی‌شود این كشور را اداره كرد. ضمن این‌كه این پول بسیاری از زیرساخت‌های فكری ما نظیر كارآفرینی را نابود می‌كند. آن چیزی كه بشر را از حیوان متمایز كرده نوآوری است. نوآوری در فضای بچه پولدارها توسعه نمی‌یابد.
ببینید اصولا یك بچه پولدار كارآفرین خوبی نمی‌شود. زیرا می‌داند هر مشكلی داشته باشد كافی است پیش پدر برود، غری بزند و داستانی بگوید و پدر را بخنداند و ... كار تمام است! اینها برای این‌كه از پدرش پول بگیرد و مسأله آن لحظه را حل كند كافی است.
او احتیاجی ندارد كار كند. پدر هم بعد از مدتی می‌بیند برای بچه همه چیز فراهم كرده، اما آخر معتاد هم شده و پیشرفتی نكرده است! این پدر پولدار متوجه نیست نوآوری زاییده «نداشتن» است. تمام كسب‌وكارهای بزرگ دنیا و حتی نمونه‌های وطنی موفق خودمان عمدتا از یك زیرزمین و دفتر كوچك با سرمایه‌ای كه
«از اطرافیان‌شان قرض كرده‌اند» كار را شروع كرده‌اند. داستان‌های كارآفرینان بزرگ مشابه است. باید فرهنگ عمومی جامعه تقویت شود تا درك كنیم آنچه برای جوان مهم است «ایده و خلاقیت» است و نه پولی كه در همان لحظه در جیبش است.
 اشاره كردید كه اخیرا نمایشگاه تجهیزات آزمایشگاهی ایران‌ساخت برگزار شد و شركت‌های دانش‌بنیان با طیف وسیعی از محصولات تولیدی‌شان برای آزمایشگاه‌های كشور شركت داشتند. اما بسیاری از آنها می‌گفتند در شرایط تحریم كه اصولا امكان صادرات محدود و پیچیده شده است، تخصیص نیافتن بودجه پژوهشی به دانشگاه‌‌ها، استادان و پژوهشگران هم باعث شده حتی اگر قرار باشد مشتری در داخل كشور داشته باشیم، عملا آنها پولی ندارند كه از ما خرید كنند. برای صادرات هم مشكلات تحریم و دشوار شدن یا حتی امكان‌پذیر نبودن اخذ گواهینامه‌های بین‌المللی وجود دارد. معاونت علمی و فناوری این گرفتاری را چطور می‌خواهد  حل  كند؟
بله، بودجه‌های پژوهشی كاهش چشمگیری یافته است. اما تا 50درصد قیمت خرید محصولات فناورانه را ما پرداخت می‌كنیم. امیدواریم 40 میلیون یورویی كه وزارت علوم قرار است برای بحث تجهیزات آزمایشگاهی از صندوق توسعه بگیرد زودتر اتفاق بیفتد. زیرا خوشبختانه بیش از 80 درصد تجهیزات آزمایشگاهی را ما در داخل كشور می‌سازیم. اما صادرات تجهیزات دانش‌بنیان پیچیده‌تر از محصولات عادی است. تأییدیه‌های خاص نیاز دارد و برای همین ما كریدور صادرات ایجاد كرده‌ایم. مثلا برای اخذ گواهی سی‌ای (CE) و ثبت حق اختراعات تا 90درصد هزینه را پرداخت می‌كنیم. برای شركت در نمایشگاه‌های خارجی حمایت‌های قابل توجهی می‌كنیم. تمام هم و غم ما برای صادرات است.
 برخی ناظران بیرونی كه شاهد رشد و توسعه زیست‌بوم دانش‌بنیان هستند، با نوعی تردید در اصالت با آن برخورد می‌كنند و معتقدند در فضایی كه انواع وام‌ و تسهیلات و حمایت‌های دولتی صورت بگیرد، زمینه شكل‌گیری رانت‌ها و فسادهای گوناگون را ایجاد می‌شود. می‌گویند پیامدهای حمایت از دانش‌بنیان‌ها بعدها معلوم می‌شود! آیا شما این تفكر را بی‌اساس و نتیجه توهم توطئه و برآمده از تجربیات تلخ و متعدد ما در مبارزه با فساد در كشور می‌دانید؟ یا فكر می‌كنید یك نگرانی جدی و مشكلی واقعی است كه وجود دارد و حل كردنش این روزها دغدغه شما هم هست؟
ما سعی كرده‌ایم فضای كسب‌وكار جدیدی در كشور تعریف كنیم. بله! ما در جاهایی معافیت‌های مالیاتی و گمركی و ... در نظر گرفته‌ایم. اما واقعیت این است كه فضای كسب‌وكار استاندارد در تمام دنیا این است. باید به تولیدكننده وام كم‌‌بهره تعلق بگیرد. تولیدكننده باید بتواند سرمایه‌گذار از بخش خصوصی جذب كند. این بی‌معنی است كه بانك‌ها بیش از 90درصد سرمایه‌گذاری در كشور را تأمین كنند.
در حالی كه سرمایه‌گذاری خطرپذیر در بخش خصوصی باید احیا شود. آیا می‌خواهیم واردات‌چی تسهیلات بگیرد؟ یا تولیدكننده‌ای كه برای بچه‌های ما شغل ایجاد كرده؟ باید فرهنگ كارآفرینی را توسعه دهیم و مشكلات فضای كسب‌وكار را به تدریج برطرف كنیم.