تازهترین فیلم تولید نتفلیکس اقتباس از یک داستان کلاسیک است
یک ربکای خیلی معمولی
با آنکه داستانهای گفتهنشده بسیاری وجود دارد که صنعت سینما میتواند از آنها به عنوان سوژههای فیلمهای در دست تولید خود استفاده کند، اما میل فراوانی برای دوبارهسازی محصولات موفق و پرسروصدای قدیمی هم وجود دارد. معلوم نیست چرا تهیهکنندگان و فیلمسازان چنین علاقه زیاد و عجیبی برای بازسازی دوباره فیلمهای کلاسیک دارند. در حقیقت، دوبارهسازی محصولات قدیمی در کنار دنبالهسازی فیلمهای موفق و پرفروش جدید، این روزها به دو گونه محبوب و موردتوجه صنعت سینما درآمدهاند. «ربکا»ی بن ویتلی یکی از همین فیلمهاست، که تلاش کرده جادوی موجود در نسخه سال 1940 آلفرد هیچکاک را زنده کند. اما این درام دلهرهآور معمایی آیا توانسته در این راه به موفقیتی برسد؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش چندان سخت نباشد.
ضرورت یا عدم ضرورت
از نوامبر 2018 که خبر ساخت ربکای جدید در رسانهها منتشر شد، بسیاری این پرسش را مطرح کردند چه ضرورتی برای تولید آن وجود دارد. منتقدان سینمایی همیشه تحسینکننده نسخهاصلی آن بودهاند که هیچکاک با بازی جون فونتین، سر لاورنس اولیویه و جودیت اندرسون ساخت. فضاسازی گوتیکوار فیلم در کنار بازی درخشان اندرسون، منتقدان را خشنود کرد و آنها اعلام کردند هیچکاک اقتباس سینمایی بسیارخوبی از کتاب دوموریه کردهاست.
آنها همچنین از برخورد روانکاوانه فیلمساز با داستان و حفظ این روحیه در سکانسهای فیلم، تعریف زیادی کردند. مشخص بود با توجه به نگاه رضایتمندانه منتقدانقدیمی و جدید به ربکای هیچکاک، ویتلی باید تلاش مضاعفی کند تا نسخهای خلق کند که بتواند رضایت خاطر این گروه را فراهم کند. با آنکه ربکای ویتلی در دو هفته نخست پخش اینترنتی پربینندهترین فیلم پلتفرمهای استریم بود، اما منتقدان استقبالی از آن نکردند و در نقدهایشان آن را کاری کاملا معمولی ارزیابی کردند. پیتر برادشاو از گاردین در این رابطه نوشت:« به نظر میرسد ویتلی دوست دارد کارهای زیادی با داستانی که در دست دارد، انجام دهد. اما او نه تنها نتوانسته ترسی در سکانسهای فیلمش خلق کند، بلکه نمیتواند لحن معماوار و تعلیقی داستان را هم در ابتداییترین شکل آن به نمایش بگذارد. اینجاست که اهمیت کار هیچکاک که فیلمش را ششدهه قبل ساخت، مشخص میشود. برای ساخت یک فیلم جذاب و تماشایی، فقط یک داستان خوب و سرگرمکننده کافی نیست. چنین داستانی، فیلمسازی توانا میخواهد که بتواند دیدگاه نویسنده را به شکلی منطقی و مقبول، به تصویر بکشد. فکر کنم بهتر است همه ما برویم و همان نسخهکلاسیک سال 1940 را تماشا کنیم!»
همکاری استفن کینگ
در کتاب دوموریه هیچ وقت نام کوچک خانم دوینتر جوان اعلام و معرفی نمیشود. هم هیچکاک و هم ویتلی، در فیلم خود نام کوچک این زن جوان را معرفی نمیکنند. کریستین اسکات تامس بعد از دیدن فیلم گفت زمان ایفای نقش نمیدانسته و تصورش را نمیکرد شخصیت خانم داونرز روی پرده اینقدر ترسناک به نظر برسد. رسانهها به نقل از نیکلاس آرسل نوشتند او هم تمایل فراوانی برای کارگردانی نسخهجدید ربکا داشته و این موضوع را با مدیران نتفلیکس در میان گذاشتهبود. او حتی از استفن کینگ استاد نگارش داستانهای ترسناک دعوت کردهبود تا فیلمنامه فیلم را برایش بنویسد و البته این دعوت با استقبال نویسنده همراه بودهاست. در فاصله دو ربکای سینمایی، یک مینیسریال در سال 1997 محصول مشترک انگلستان و آلمان تولید شد. دایانا ریگز به دلیل ایفای نقش خانم داونرز در این مینی سریال، جایزه بهترین بازیگر زن نقش مکمل مراسم امی را گرفت.