خاطره فروشی

خاطره فروشی







 
 یکی از جاهایی که معمولا همه ما از دوران کودکی‌مان با آن خاطره داریم شیرینی‌فروشی است. به‌شخصه یکی از حسرت‌های کودکی‌ام این بود که بتوانم یک جعبه را آن‌طور که شیرینی‌فروش‌ها جعبه‌های شیرینی را گره می‌زنند، گره بزنم. هر بار که شیرینی می‌خریدیم، موقع گره زدن جعبه که می‌شد خودم را می‌کشیدم و قدم را بلند می‌کردم که به پیشخوان شیرینی‌فروشی برسم و بتوانم با دقت نگاه کنم که آقای قناد چطور با مهارت خاصش جعبه و نخ را در دو دستش می‌چرخاند و طی چند حرکت سریع نخ را از چهار طرف جعبه می‌کشد و روی آن یک گره پاپیونی خوشگل می‌زند. هر بار تا می‌آمدم درست بفهمم چی به چی شد، کار گره زدن تمام شده بود و آقای قناد نخ شیرینی را از کلاف بریده بود. آن موقع‌ها فکر می‌کردم حتما مشکل از این است که قدم به اندازه کافی بلند نیست و به پیشخوان شیرینی‌فروشی نمی‌رسد و نمی‌توانم درست آن چند حرکت فوق سریع را ببینم. بعدها هم که قدم بلندتر شد و حتی از آقای قناد هم زد بالاتر دیگر کسی جعبه شیرینی را گره نمی‌زد و حالا دیگر شیرینی‌فروشی‌ها به چند تکه چسب کنار لبه‌های در جعبه شیرینی بسنده می‌کنند. انگار قبل‌ترها شیرینی‌ها نیاز به مراقبت بیشتری داشتند که از جعبه فرار نکنند!
اصلا چرا پویان را نگویم؟! یک دوست و همبازی و همکلاسی داشتیم که پدرش قنادی داشت. البته الان صاحب یکی از شیرینی‌‌فروشی‌های زنجیره‌ای تهران است و چرخ ماشین زیر پایش اندازه حقوق یک ماه من است. یکی از تفریحات‌مان با پویان این بود که بعد از گل‌کوچک توی کوچه یا وقتی خسته دوتایی از مدرسه برمی‌گشتیم بپرد در مغازه پدرش و یک پاکت کاغذی نان‌خامه‌ای بیاورد و تا خانه بخوریم. البته پویان الان اضافه‌وزن مفرط دارد و به‌سختی پشت ماشین چندمیلیاردی‌اش می‌نشیند!
خلاصه شیرینی‌فروشی‌ها برای همه ما جایی هستند که بخشی از خاطرات شیرین کودکی‌مان را در آنها جا گذاشته‌ایم. چرا می‌گوییم شیرین؟ چون خیلی کم پیش می‌آید کسی با اوقات‌تلخی برود شیرینی‌فروشی و شیرینی بخرد. یا مثلا وقتی دارد یک کیلو نان خامه‌ای را نگاه می‌کند اخم کند و غم داشته باشد. شیرینی‌فروشی‌ها از معدود جاهایی هستند که بیشتر خاطرات خوش آدم‌ها را دیده‌اند.
عکاس خبرگزاری فارس دوربینش را برداشته و رفته قدیمی‌ترین شیرینی‌فروشی تهران که حوالی سال‌۱۳۱۷ در محله امامزاده یحیی تاسیس شده و از 83‌سال خاطرات شیرین مردم تهران عکاسی کرده است. در و دیوارهای این قنادی شاهد شادی مردم شهر بوده‌اند وقتی خود شهر درگیر اتفاق‌های تلخ و شیرین و هیاهوهای عجیب و غریب این چند دهه بوده است.