همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، کمکهای مومنانه خیرین به نیازمندان جان تازهای گرفته اما آیا روند به ثمر رسیدن این کمکها در بهترین شکل ممکن است؟
«ماه » کمک
رمضان سال گذشته در حالی شروع شد که چند ماه از همهگیری ویروس کرونا در کشور گذشته بود. بالا رفتن روزبهروز تعداد مبتلایان و از رونق افتادن کسبوکارها، منجر به توصیه رهبری به حمایت از نیازمندان و شکلگیری رزمایشهای مواسات و پویشهای عظیم همدلی در سراسر کشور شد؛ آنقدر که نهتنها قشر خاصی بلکه همه مردم پای کار آمدند و از کوچکترین کمکها دریغ نکردند. این روزها دوباره تاریخ تکرار میشود؛ ماه مبارک رمضان فرارسیده و وضعیت کرونا همچنان همان است که بود؛ موضوعی که باعثشده جهادگران و خیرین مثل همیشه به میدان بیایند و فرصت یک ماهه رمضان را برای رسیدگی به خانوادهها غنیمت بدانند اما تجربه همدلیهای عظیم سالهای گذشته، چه تدبیر تازهای برای اصلاح نیکوکاریهای دستهجمعی امسال برایمان داشته است؟ در یکسال گذشته که نیاز به کمکهای خیرین بیشتر از همیشه احساس شد، توزیع کمکها عادلانه، همهچیز سر جای خودش و در بهترین شکل ممکن بود؟ این موضوعی است که با برخی از متولیان این امر در میان گذاشتیم و اتفاقا آنها پیشنهادهای خوبی برای هرچه بهترشدن این همدلیهای بزرگ داشتند.
تسکین موقت
مسجد حاجحسن صنیعالدیوان، یکی از مساجد فعال در پویشهای همدلی در طول یکسال گذشته است؛ مسجدی که چهار مرحله از این رزمایشها را اجرایی کرد که اصلیترین و بزرگترین آن ماه رمضان سال گذشته رقم خورد. حجتالاسلام سعید اسدیکرم، امام جماعت این مسجد از رمضان گذشته میگوید که بیشتر از 600بسته معیشتی بین نیازمندان منطقه توزیع کردهاند: «بیشتر از 90خانواده در ماه رمضان و توسط خیرین مسجدی تحتپوشش قرار گرفتند؛ ضمن اینکه به دانشآموزانی که ابزارهای لازم را برای تحصیل مجازی نداشتند، تلفنهمراه و تبلت رساندیم تا به چرخه تحصیل برگردند.» اما او از مقطعیبودن این کمکها به عنوان بزرگترین ضعف این قبیل کمکها نام میبرد: «تلاش بر رفع نیازهای مردم حتی به شکل موقت، قطعا پسندیده است؛ کاری که همه ما تلاش کردیم تا نیازهای حداقلی آنها برطرف شود اما شاید شاغلشدن خانمی که سرپرستخانواده است، خیلی بهتر از کمکهای مناسبتی باشد.»
جهادگران همیشه در میدان هستند و از کوچکترین کمکها هم دریغ نمیکنند اما کارشان دلی است؛ شغل و تخصصشان نیست که این فرآیند را به شکلی علمی مدیریت کنند اما شاید اگر موسسات حمایتی، بخشی از همت و تلاششان را بر توانمندکردن افراد و ایجاد شغلهای حتی خانگی بگذارند، نحوه انجام کمکها، سر و شکلی دیگری بگیرد: «البته خب در برخی مواقع، شبکه خیرین به آن اندازهای نرسیده که این کمکها از حالت مقطعی خارج شود؛ آنقدر که بعد از هربار رزمایش همگانی، معلوم نیست کمک بعدی کی و به چه اندازهای باشد.» به نظر میرسد گاهی تمرکز بر یک تسکین موقت که البته آن هم ارزشمند است، بر راه چارهای اساسی واولویت دادهمیشود.
سامانهای برای شناسایی
کمکهای مردمی و همدلیهای آنها در ماه رمضان سال گذشته، محدود به یک مسجد و یک محل و یک پایگاه نبود. شاید اغراق نباشد که بگوییم اعضای همه مساجد و پایگاههای بسیج و... آن هم درست در زمانی که درهایشان به دلیل اوجگیری کرونا بسته شده بود، همچنان فعال بودند؛ این را حجتالاسلام حسینزاده، امامجماعت مسجد جامع نظاممافی در غرب تهران میگوید که کمکهایشان همیشگی بوده و هست اما در ماه رمضانی که گذشت و ماه رمضان پیشرو، نمود بیشتری داشته و خواهد داشت؛ همدلیهای میلیاردی که به شکلهای مختلف صورت گرفت: «کمکهایی بلاعوض مانند سبد کالا، کارت هدیه، تهیه دارو، تهیه تبلت، توزیع حواله نان، قربانی گوسفند و بستههای گوشت؛ کمکهایی که بخشی از آنها هم به شکل قرضالحسنه به آسیبدیدههای کرونا ارائه شد و حالا آنها به صورت اقساط آن را به مسجد برمیگردانند.» حاجآقا حسینزاده این کمکها را چیزی جز زیبایی تلقی نمیکند اما پیشنهادهایی برای زیباترشدن آن هم دارد؛ او که معتقد است وجود کرونا در میزان کمکهای بیاندازه و بیشائبه مردم تاثیر بهسزایی داشته است، میگوید: «شاید یکی از نقاط ضعفی که در این جریان دیده میشود، نبود برنامهریزی صحیح برای بهنتیجه رسیدن این کمکها است؛ موضوعی که رهبری هم آن را بیان کرده است. مثلا همه خیرین و متولیان این ماجرا باید بتوانند طوری برنامهریزی کنند که بهطور منظم به خانوادهها سبد کالا تعلق بگیرد؛ البته اگر در این میان کسانی باشند که چندبار این کمکهای معیشتی را دریافت کنند هم خیلی ایرادی ندارد اما اینطور نباشد که خدایی نکرده نیازمندی در میان این بیبرنامگیها از یکبار دریافت کمک هم محروم بماند.» شاید جای یک برنامهنرمافزاری ساده در این میان خالی باشد تا تبدیل به سامانهای برای شناسایی و دستهبندی مشخص نوع نیاز خانوادهها در مناطق مختلف باشد: «مگر در یک محله، چند کوچهوپسکوچه و خانه وجود دارد؟ به نظر ساده میرسد که با محوریت نهادی مشخص مثل کمیته امداد، بهزیستی، بسیج و... تعداد هر خانواده، نوع نیاز و شکل رسیدگی و رفع نیازمندی ثبت شود؛ آنوقت در چنین شرایطی، نیازمندان بر اساس اولویت شناسایی میشوند و به هرکدام متناسب با نیازی که دارند کمک میشود.» مثلا فکرش را بکنید که به خانوادهای که نیاز به جهیزیه دارد، مدام سبد کالا و روغن و مرغ داده شود و از آن طرف، کسانی باشند که در تهیه مایحتاج روزانه خانهشان با مشکل مواجه شدهاند اما به دلیل عدم شناسایی خانهبهخانهای که صورت نگرفته است، کسی هم آنها را نمیشناسد؛ در صورتی که با یک برنامهریزی مشخص و دقیق میشود این مشکل را حل کرد و متناسب با نوع نیازی که وجود دارد، کمکرسانی صورت بگیرد.
عدالت در توزیع
موضوع عجیبی نیست؛ تصور کنید که بعد از شناسایی خانهبهخانه و دقیق اهالی یک محل توسط نهادهای حمایتی، مسوولیت رسیدگی به وضعیت مثلا 70خانوار، به مسجدی مشخص سپرده شود و 70خانوار دیگر به مسجد بعدی. آنوقت است که هم این روند ادامهدار خواهد بود و هم نیازمندان حقیقی و واقعی مشخص و از آن مهمتر، نوع نیازشان معلوم میشود. امام جماعت مسجد جامع نظاممافی میگوید: «شناسنامهدار نبودن نیازمندان باعث میشود صرفا کسانی که شاید ظاهری نیازمند دارند، بارها و هربار از طرف مساجد مختلف، بهزیستی، بسیج و...چندبار سبد کالا دریافت کنند اما مثلا پیرمرد و پیرزنی که تنها و از کار افتادهاند و نتوانستهاند خودشان را معرفی کنند، حتی به یک سبد کالا هم دسترسی پیدا نکنند. آیا در حال حاضر همه نهادهای حمایتی، مطمئن هستند که شناساییهایشان دقیق و بدون نقص بوده و حتی یک نفر نیازمند هم از چشمانشان دور نمانده است؟» این است که موضوع کمکرسانی را دچار ضعف و آسیب کرده؛ آنقدر که گاهی ممکن است عدالت در توزیع رعایت نشود. به نظر میرسد این ماجرا، نیاز به دست پر زوری دارد که بتواند این کمکها را ساماندهی کند و شناسایی دقیقی صورت بگیرد اما در نتیجه چنین ساماندهی چه اتفاقی میافتد؟ کسی که نیاز به درمان دارد با کمکهای نهادهای حمایتی به درمانگاه و بیمارستان وصل میشود. کسی که نیاز به پول نقد دارد، وام میگیرد، کسی که نیاز به سبد کالا دارد، در اولویت این نوع از کمکها قرار میگیرد و در واقع نوعی تقسیمبندی کاربردی شکل میگیرد: «فکر نمیکنید که با این حجم از کمکهای عظیم مردمی، اگر توزیع مناسبی صورت بگیرد به همه نیازمندان در هر کجای شهر، کمکهای مناسب و به اندازهای میرسد؟ بدون شک میرسد.» ضمن اینکه دیگر آفت این عدم ساماندهی این است که به خانوادهای دو نفره یک سبد کالا و به خانوادهای هفت نفره هم همان یک سبد کالا تعلق میگیرد؛ روندی که طبیعتا باید اصلاح شود.
کمکهای رمضانی
متناسبسازی کمکهای خیرین به فراخور موقعیتهای زمانی و مکانی هم یکی دیگر از پیشنهادهای جهادگران برای بهبود وضعیت پویشهای همدلی است. حاجآقا حسینزاده از تهیه ارزاق تقویتکننده برای ماه رمضان میگوید: «مثلا ممکن است اگر پول نقدی به نیازمندی بدهیم، او هیچوقت با آن پول برای خودش و اعضای خانوادهاش عسل تهیه نکند اما ما در سبدهای کالای رمضانی، چنین موادی را هم میگنجانیم تا قوای بدنی افراد در ماه مبارک رمضان تامین شود.» او از گنجاندن برنج صددرصد ایرانی و گوشت گوسفندی در سبدهای رمضان هر سال میگوید که طبع گرمی دارد و خیلی بهتر از گوشت گوسالهای است که سردی آن ممکن است کسی را مریض کند و نیاز به روند درمان پیدا کند: «مثلا این خیلی بهتر است که بخشی از کمکهای مردمی به جای هزینهشدن در بخش درمان، در بحث پیشگیری و تامین موادغذایی سالم و مورد نیاز بدن هزینه شود تا اینکه بعدا و براثر کمبود مواد غذایی، صرف درمان بیماری شود.»