پادکست فرزند رادیو
همین چندماه پیش، یکی از همکارانم پرسید برای دوستی که تازگی در تاکسی اینترنتی مشغول شده، چه پادکستهایی را پیشنهاد میکنم. همانطور که جواب میدادم، ذوق این راننده جوان نادیده را هم تحسین میکردم. از آن طرف، دوست خانهداری را میشناسم که میگفت وقت آشپزی، پادکست گوش کرده و حس میکنم چقدر این ساعتهای تکراری، مفید میگذرد.
با همه این حرفها به نظرم پادکست برخلاف اسم فرنگیاش، دیگر فقط محبوب قشر فرهیخته نیست. حالا آدمهای زیادی با پادکست فارسی رفیق شدهاند. پس با شباهت بیاندازه پادکست به رادیو، یک روز میرسد که پادکست جای رادیو را بگیرد؟
شاید پادکست شنیدن برای خیلیها توفیق اجباری باشد. اگر مسافر قطارهای محلی، ایستگاههای متعدد مترو یا ماشینهای مسیر دور باشید، حتما دیدهاید خیلیها در راه، سرگرم تماشای فیلم و سریال میشوند. حالا خیلیها میگویند این مسیر را پادکست میشنوند. چرا که نه، یک مجموعه شنیدنی و استخوان دار حول یک موضوع که درباره آن کنجکاویم یا دوست داریم بیشتر بدانیم؛ اینطوری هم زمان را حس نمیکنیم و هم شنونده دسترنج یک گروه مشتاق بودهایم.
دنیای پادکست آنقدر متنوع و شیرین است که هیچ سلیقهای را دست خالی برنمیگرداند. تا دیروز فقط پادکستهای داستانی، علمی، موفقیت و...طرفدار داشت و شنیدم این ماه رمضان، یک پادکست مذهبی متفاوت هم منتشر شده است. پادکست شنیدن به گمانم نزدیکترین فرم به خواندن کتاب است. تخیل دارد و با موسیقی و صدای شاهد حتی چاشنی جذابیت آن بیشتر هم میشود.
با همه اینها من رادیو و پادکست را روبهروی هم نمیدانم. پادکست همان دنیای صوتی است که با انتخاب خودت آن را میشنوی؛ در همان ساعتی که برایت ممکن است. اما باز کردن پیچ رادیو هنوز میتواند دنیایی از شگفتانه داشته باشد؛ یک میکس حرفهای و هنرمندانه از صداهای آشنا، یک موسیقی قدیمی فراموش شده، یک ترانه سرخوش و حال خوب کن، صدای گرم یک گوینده قدیمی یا اصلا روایتها، مصاحبهها و گزارشهایی
از همین امروز و....
من هر دو دنیای برنامهسازی را تجربه کردهام؛ هم رادیویی و هم پادکست. برای تهیه محتوای پادکست، برای رقابت جانانه در یک بازار خصوصی، باید وقت زیادی گذاشت؛ هنرمندانه و مو به مو، با همان اصول و تکنیکهای فنی که از شنیدن برنامههای رادیویی یاد گرفتهایم. بیتعارف بگویم، اهالی رادیو هم اگر همت و فرصت پادکسترها را داشته باشند، هرگز از دور شنیدنیهای محبوب خارج نمیشوند. آشتی پادکست و رادیو، که اولی فرزند خلف دومی است، خیلی هم دور نیست و بگذارید بگویم کلابهاوس هم هرگز جای این دو عزیز دلپذیر را نمیگیرد.