جای نگرانی نیست
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
روز اول/روز کارگر است. امروز هم پیامکی که هر سال با تغییرات کوچکی در کلمات برای تبریک این روز بهدست کارگران میرسد با موفقیت خودش را به تلفنهمراه هزاران کارگر در کشور رساند. کارگران معدن طزره دامغان هم مثل همه کارگران دو روز در سال پیامک تبریک دریافت میکنند؛ یکی روز تولدشان که بانک برخلاف 364روز دیگر که هشدار قسط عقبمانده میدهد، مهربانشده و تصدقشان میرود و دیگری هم همین روز کارگر. مسوولان هم در سخنرانیها ابراز امیدواری میکنند که حقوق کارگر هرگز پایمال نخواهد شد و اصلا هم جای نگرانی نیست. کارگران مشغول کارند که ساعت 12ظهر همه جا تاریک میشود.
روز دوم/دیروز ساعت 12ظهر سقف معدن طزره ریزش کرد و دو کارگر، میلاد روشنایی و اصغر افضلی در یکی از تونلهای معدن محبوس شدند اما مسوولان میگویند اصلا جای نگرانی نیست. تیم امدادگری معادن تا دندان مسلح از تجهیزات است و آماده برای نجات این دو کارگر معدن.
روز سوم/مسوولان میگویند ما در امدادگری معدن آنقدر مجهز و آماده هستیم که اصلا درخواست کمکی به هلالاحمر هم ندادیم. امروز چند تیم دیگر هم به تیم امدادی اضافه کردیم و حتما بهزودی خبرهای خوشی خواهیم داد.
روز چهارم/مسؤولان ابراز امیدواری کردهاند عملیات نجات در حال پیگیری است و هنوز به دو کارگر عزیز نرسیدهایم اما تیمهای امدادی که حالا تعدادشان به پنج تیم 30نفره رسیده، بیش از 100متر تونل حفرکرده و 400تن زغال سنگ بیرون کشیدهاند که عزیزانمان را نجات دهند. یکی از خصوصیات بارز یک مدیر خوب این است که بتواند در هر مصاحبه عدد و ارقام را با جزئیات به سمعونظر مردم برساند.
روز پنجم/تیمهایی از هلالاحمر هم به کمک تیمهای امدادی معدن آمدهاند و عملیات نجات با قوت بسیار بیشتری در حال انجام است. سگهای زندهیاب هلالاحمر هم به تیمهای نجات کمک میکنند که هر چه زودتر دو کارگر عزیز محبوس در معدن نجات پیدا کنند.
روز ششم/عملیات نجات تمام شد. پیکر بیجان دو کارگر محبوس در یکی از تونلهای ریزشکرده معدن پیدا شد. میلاد روشنایی در تاریکی معدن به خوابی عمیق رفته است؛ خوابی که دیگر زنگ هیچ پیامک تبریکی بیدارش نکند. مسؤولان معدن در تدارک مراسمی درخور برای این دو عزیز و تسلیت و دلجویی از خانوادههای داغدارشان برآمدهاند.
روز دوم/دیروز ساعت 12ظهر سقف معدن طزره ریزش کرد و دو کارگر، میلاد روشنایی و اصغر افضلی در یکی از تونلهای معدن محبوس شدند اما مسوولان میگویند اصلا جای نگرانی نیست. تیم امدادگری معادن تا دندان مسلح از تجهیزات است و آماده برای نجات این دو کارگر معدن.
روز سوم/مسوولان میگویند ما در امدادگری معدن آنقدر مجهز و آماده هستیم که اصلا درخواست کمکی به هلالاحمر هم ندادیم. امروز چند تیم دیگر هم به تیم امدادی اضافه کردیم و حتما بهزودی خبرهای خوشی خواهیم داد.
روز چهارم/مسؤولان ابراز امیدواری کردهاند عملیات نجات در حال پیگیری است و هنوز به دو کارگر عزیز نرسیدهایم اما تیمهای امدادی که حالا تعدادشان به پنج تیم 30نفره رسیده، بیش از 100متر تونل حفرکرده و 400تن زغال سنگ بیرون کشیدهاند که عزیزانمان را نجات دهند. یکی از خصوصیات بارز یک مدیر خوب این است که بتواند در هر مصاحبه عدد و ارقام را با جزئیات به سمعونظر مردم برساند.
روز پنجم/تیمهایی از هلالاحمر هم به کمک تیمهای امدادی معدن آمدهاند و عملیات نجات با قوت بسیار بیشتری در حال انجام است. سگهای زندهیاب هلالاحمر هم به تیمهای نجات کمک میکنند که هر چه زودتر دو کارگر عزیز محبوس در معدن نجات پیدا کنند.
روز ششم/عملیات نجات تمام شد. پیکر بیجان دو کارگر محبوس در یکی از تونلهای ریزشکرده معدن پیدا شد. میلاد روشنایی در تاریکی معدن به خوابی عمیق رفته است؛ خوابی که دیگر زنگ هیچ پیامک تبریکی بیدارش نکند. مسؤولان معدن در تدارک مراسمی درخور برای این دو عزیز و تسلیت و دلجویی از خانوادههای داغدارشان برآمدهاند.