بیبی ایز لودینگ ...

بچه‌ها این گلاره است. مثل گلاره نباشید!

بیبی ایز لودینگ ...

رویاسادات هاشمی خبرنگار رسانه‌های نو که مدتی است از رسانه‌های کاغذی فاصله گرفته اما رسانه‌های کاغذی از او فاصله نمی‌گیرند

«عوضش ببین چه لایکی می‌خوره!» این جمله همیشگی گلاره است، دوست دوران دبیرستانم. او از همان‌هایی است که در عصر وبلاگ‌نویس‌ها پای هر پست کامنت می‌گذاشت «وبلاگ خوب و نایسی داری به منم یه سر بزن».
 از همان‌هایی که وقتی دنبالش می‌کنی، می‌توانی با تعجب از خودت بپرسی که چطور می‌شود با فالوئرهای دورقمی در یک صفحه پرایوت فرارسیدن کریسمس را به جهانیان تبریک گفت؟! گلاره از همان‌هایی است که توی چت، آدم را صدا می‌زند «گلم!»، توی بیوی صفحه‌‌اش می‌نویسد «و من شر حاسدا اذا حسد» و هفته‌ای سه مرتبه استوری می‌گذارد «کسایی که پشت سرم حرف میزنن جاشون همون‌جاست ... دقیقا پشت سرم!» آن هم به انضمام هشتگ
  «مخاطب خاص!»
استهلاک دوربین گوشی گلاره به اندازه استهلاک مینی‌بوس‌قرمزهای خط پیچ‌شمیران- نوبنیاد خودمان است؛ همان‌قدر کارکرده و همان‌قدر خسته! گلاره از همان‌هایی است که اگر در یک کافه جمع شوید و یک سالاد سزار ساده سفارش دهید آن‌قدر از زوایای مختلف عکس می‌گیرد و پست می‌گذارد که غذا و حرف‌هایتان با هم از دهان می‌افتد و روی دل‌تان می‌ماسد. او مامور این است که جوری از سالاد سزار پست و استوری بگذارد که انگار امپراتور خرد کرده‌اند توش! گلاره همه این کارها را می‌کند تا فقط به یک جمله پیروزمندانه برسد «عوضش ببین چه لایکی می‌خوره!»
گلاره قرار است چند ماه دیگر مادر شود. او اولین پروژه دوران بارداری‌اش را در راستای رسیدن به جمله «عوضش ببین چه لایکی می‌خوره!» کلید زده؛ می‌پرسید چطور؟!
رفتن به آتلیه و پست کردن عکس‌های مادرانه جوری که فالوئرها به این یقین برسند که گلاره از زمان هبوط آدم بر روی زمین اولین آدمی است که تجربه 9ماه بارداری را پشت سر گذاشته و الباقی بچه‌ها تا به امروز به سبک فیتوپلانکتون‌ها با تقسیم سلولی
به دنیا آمده‌اند.
گلاره حالا پیشاپیش برای بچه‌اش صفحه اینستاگرامی باز کرده تا او هم در آینده‌ای نه‌چندان دور به کشف این جمله برسد که «عوضش ببین چه لایکی می‌خوره!» مخاطبان پیج فرزند گلاره هم می‌دانند که در این صفحه به‌زودی یک بچه سبز خواهد شد. برای همین توی بیو هم نوشته «بیبی ایز لودینگ!» ... فعلا برای عکس پروفایل هم به عکس سه‌ماهگی سونوگرافی بسنده کرده! او در دو هفته‌ای که گذشت برای انتخاب اسم فرزندش نظرسنجی گذاشت اما به فراخور اتفاقات روز اسم پیشنهادی «عباس بوعذار» گوی سبقت را از سایر اسم‌ها ربود؛ اما درنهایت گلاره به دلیل عدم تطابق اسم پیشنهادی با جنسیت فرزند و برای ازدست‌ندادن امتیاز این مرحله اسم «کلارا» را انتخاب کرد؛ اسمی که « نه م داره نه ح داره و فقط یه دونه ر داره» درست مثل عباس بوعذار!
گلاره می‌گوید با کلارا قرار است توی صفحه‌اش آموزش زبان داشته باشند، دابسمش بگذارند، آشپزی کنند، لباس پرنسس‌ها را بپوشند و جلوی دوربین با بیسکویت مادر ماماشیک درست کنند؛ از آن ماماشیک‌ها که آن‌قدر پشت فریم‌های عکاسی منتظر خواهد ماند که جای مادر مزه عمه خواهد داد. کلارایی که انگار قرار نیست بفهمد بچگانگی با لباس‌های خاک‌وخالی چه شکلی می‌شوند؟!
سالاد سزارهای بدون عکس و نماسیده چه طعمی خواهند بود؟! و گپ‌زدن‌های بی‌دغدغه با رفقا پشت میز کافه‌ها چه حالی خواهد داشت؟! دختربچه‌ای که هنوز به دنیا نیامده از مادرانگی‌های عالم مجازی همین یک جمله را به ارث برده «عوضش ببین
چه لایکی می‌خوره!»