سیاوش ظهیرالدینی در گفتوگو با جامجم از خاطرات حضور گروه ارکستر سمفونیک در جبهه میگوید
این گروه لطیف!
تصویر چند نوازنده با لباسهای جبهه در فضای مجازی با این عنوان دست به دست میشود: اركستر سمفونیك تهران در جبهه. شاید برخی در جریان باشند كه سال 1365 تعدادی از اعضای اركستر سمفونیك تهران راهی جنوب و جنوب غرب كشور شدند، به مناطق جنگی رفتند و برای رزمندگان نواختند، اما برای خیلیها جالب است كه در زمان جنگ، بیشتر از سه دهه پیش چنین اتفاق نوآورانه و پیشرویی در كشورمان رخ داده و برای روحیه دادن به رزمندگان چنین قدمی برداشته شده است. قصه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شروع شد و به عبارت دقیقتر از معاونت فرهنگی و اداره كل موسیقی در این وزارتخانه. مدیران وقت به این فكر افتادند كه میشود جمعی از رزمندگان به جبهه بروند و برای رزمندگان بنوازند برای تقویت روحیه. رضا جعفری بهرام كه كارمند وزارت ارشاد است و صدابردار، پای ثابت این برنامه بود. با اضافه شدن مهرداد كاظمی، محمد گلریز و تعداد زیادی از نوازندگان اركستر سمفونیك، گروهی تشكیل شد كه بعدها نماینده ولیفقیه در جبههها، از آن به عنوان گروه روحیه یاد كرد. درباره آن روزها و اجرا در جبهه با سیاوش ظهیرالدینی كه نوازنده ویولا و عضو اركستر سمفونیك تهران است، گفتوگو كردهایم كه میخوانید:
اجرای قطعات مختلف با اركستری كه همه اعضای آن حضور نداشتند، نیاز به آمادگی داشت. ظهیرالدینی میگوید با كمی هماهنگی، گروه آماده اجرا بود چرا كه بیشتر قطعات را آن سالها اجرا كرده بودند. او توضیح میدهد: اركستر سمفونیك در كنار كار اصلیاش كه اجرای سمفونیك بود، گاهی هم برای خوانندگانی مثل آقای وطندوست یا آقای گلریز مینواخت و به همین دلیل اكثر نوازندگان با بسیاری از قطعات آن روزها آشنا بودند. ضمن اینكه بیشتر قطعات خوانندگان آن روزها را كسانی نواخته بودند كه عضو اركستر سمفونیك هم بودند و در آن روزها همراه ما در جبهه حضور داشتند.
گاهی یك سالن سینما، تئاتر یا موسیقی در اختیار گروه روحیه قرار میگرفت كه برای مردم بنوازند و گاهی هم در فضای آزاد در پشت خط مقدم. در هر صورت سازها كوك بود و نوازندگان دست به قبضه بودند كه برای رزمندگان بنوازند.
جنگ با نوازندگان چه كرد؟
گروه روحیه یعنی نوازندگان اركستر سمفونیك به همراه خوانندهها گذرشان به فاو و حلبچه هم افتاد و شاهد فضای ملتهب خط مقدم بودند، اما مثل تمام نیروهای خدماتی و پشت جبههای، امنیت و آرامش بیشتری را تجربه میكردند.
سیاوش ظهیرالدینی میگوید: به جز یكی دو مورد، گروه ما در منطقه امن پشت جبهه برنامه اجرا كرد و برای هیچكدام از نوازندگان اتفاق تلخ و ناگواری رخ نداد. اگر در آن عكس معروف، چشم آقای احمدیان باندپیچی شده به این دلیل است كه یك روز صبح كه بیدار شدیم و دیدیم چشمش ورم كرده به پزشك بهداری پشت جبهه مراجعه كرد و گویا حشرهای او را
گزیده بود.
گویا گزیدگی چشم محمدرضا احمدیان، اسباب شوخی را هم فراهم كرده بود برای اعضای گروه و برای رزمندگان و چه بسا حشره مورد نظر هم از ایادی دشمن به شمار رفته باشد، اما هر چه بود به گفته ظهیرالدینی همه چیز به این هدف ختم میشد كه رزمندگان لحظات شاد و بیدغدغهای را تجربه كنند و زیر سایه سنگین جنگ تحمیلی روحیهشان را نبازند.
كدام نوازندگان به جبهه رفتند؟
مهرداد كاظمی به عنوان خواننده و رضا جعفری بهرام به عنوان صدابردار در تمام اجراهای اركستر سمفونیك تهران حضور داشتند. محمد گلریز و نوازندگان بر اساس شرایط در برخی اجراها حضور داشتند. سیاوش ظهیرالدینی در تعدادی از این اجراها حضور داشته و تعریف میكند: اگر درست به خاطر داشته باشم بهجز گروه اركستر سمفونیك گروه كر هم به جبهه رفتند و فقط ما نبودیم. در واقع شركت در این برنامه به خواست و انتخاب افراد بستگی داشت و هیچكس مجبور نبود حتما به جبهه برود. از طرف وزارت ارشاد برنامهریزی شده بود و من یادم نمیآید چند روز آنجا بودم. شاید در همه 40 روزی که ارکستر در جبهه برنامه داشت، آنجا نبودم اما زمان كمی هم نبود.
نوازندگان در كدام مناطق حضور داشتند؟
براساس اظهارات سیاوش ظهیرالدینی، برنامههای اركستر سمفونیك از شهر اهواز آغاز شد. او توضیح میدهد: به مناطقی مثل شلمچه رفتیم و اگر اشتباه نكنم مقر گروه ما در كوت عبدا... یا جایی در اطراف آن بود.
این نوازنده تاكید میكند گروه نوازندگان از خط حمله دور بوده و توضیح میدهد: ما در پشت جبهه مستقر بودیم و در مناطقی كه تقریبا منطقه امن محسوب میشد. البته گویا گروه در فاو و شلمچه و نزدیك به خط مقدم هم برنامه اجرا كرده، اما تا جایی كه من در جبهه حضور داشتم از خطوط مقدم فاصله داشتیم و اصلا حضور ما در این مناطق برای این بود كه در پشت جبهه به رزمندگان روحیه بدهیم.
به گفته ظهیرالدینی قرار نبوده این گروه بجنگد و تعریف میكند: در میان رزمندگانی كه برایشان مینواختیم، كسانی بودند كه قرار بود فردای همان روز یا روزهای بعد به خط مقدم اعزام شوند و كار ما این بود كه بتوانیم شادشان كنیم و روحیهشان را تقویت كنیم.
آهنگهای درخواستی رزمندگان چه بود؟
گروه نوازندگان اركستر سمفونیك در خدمت رزمندگان بود و برایشان قطعاتی اجرا میكرد كه حس و حال بهتری پیدا كنند. بر اساس اظهارات سیاوش ظهیرالدینی، رزمندگان از برنامههای اركستر سمفونیك استقبال میكردند. او میگوید: بسیاری از رزمندهها صدای محمد گلریز را از رادیو شنیده و خوشحال بودند از اینكه او را از نزدیك میبینند. ایشان یكی از خوانندههایی بودند كه به جبهه آمده بودند. بیشتر آهنگهایی كه اجرا میكردیم، همان آهنگهایی بود كه آن سالها از رادیو پخش میشد و بیشتر آنها هم با صدای محمد گلریز و مهرداد كاظمی و خوانندگان همان زمان بود.
ظهیرالدینی از توجه رزمندگان میگوید و اضافه میكند: با اعضای گروه، عكس میگرفتند و درباره خوانندهها و نوازندهها سؤال میپرسیدند. قطعاتی كه اجرا میكردیم را دوست داشتند و در مجموع این كار ما مورد توجهشان قرار گرفته بود.
هر كسی در آن سالها زندگی كرده و شنونده رادیو بوده حتما به یاد دارد كه در دهه 60 بازار آهنگهای حماسی و قهرمانی مثل «جنگ جنگ تا پیروزی» داغ بوده و اركستر سمفونیك تهران در جبههها همین قطعات را اجرا میكرد.
این مرد کیست؟
در این تصویر كه حالا خیلیها آن را دیدهاند، مرد جوانی كه عینك آفتابی به چشم دارد و با دست چپ، دسته عینكش را گرفته، كسی نیست جز سیاوش ظهیرالدینی. به گفته او در این عكس فقط تصویر چند نفر از نوازندگان ثبت شده در حالی كه تعدادشان بسیار زیاد بوده و خیلیهای دیگر آن روزها همراه هم بودند كه لحظات خوشی برای رزمندگان خلق كنند.
سیاوش ظهیرالدینی وقتی این تصویر ثبت میشد، 38 سال داشت و در نوازندگی برای خودش به درجه و مرتبهای رسیده بود. او شش سال بعد از این تصویر یعنی سال 1371 در جمع نوازندگانی قرار داشت كه موسیقی فیلم از كرخه تا راین
را مینواختند.
او حالا یكی از پیشكسوتان و مدرسان موسیقی كشورمان است كه در بیست و سومین جشنواره موسیقی فجر مورد تقدیر قرار گرفته است.
سیاوش ظهیرالدینی درباره حضور در جبهه و سالهای جنگ و حماسه میگوید: جنگ یك واقعیت تلخ بود و همه ما آن را با تمام وجود حس میكردیم اما در همین سالها بود كه قطعات زیبایی چون موسیقی فیلم از كرخه تا راین خلق و چند بار به صورت یك اپرا به زیبایی تمام برای علاقهمندان اجرا شد.