با كودكان بیشفعال چه کنیم؟
امروزه شاهد افزایش آگاهی درباره آسیبها و اختلالات روانشناختی در سطح جامعه هستیم كه این امر موجب شده برخی افراد بدون علم كافی اقدام به تشخیص اختلال و حتی اعلام آن به دیگران كرده و از تبعات این كار به طور كلی ناآگاه هستند.
دیوید روزنهان، روانپزشک (1973) طی گزارشی كه به طور مكرر در پژوهشهای روانشناختی به آن اشاره میشود (معقول بودن در اماكن نامعقول) چنین مینویسد:
این القاب كه از جانب درمانگران و متخصصان سلامت روان به افراد نسبت داده میشود به همان اندازه كه روی درمانجو تاثیر گذار است بر خویشاوندان و دوستان وی نیز بسیار تاثیر میگذارد و این امر نباید هیچكسی را كه تشخیص در مورد وی اجرا شده دچار تعجب كند، تشخیصی كه برای همگی آنها نوعی پیشگویی صادقانه به شمار میرود. سر انجام درمانجو خود نیز این تشخیص را میپذیرد و مطابق با معانی فراتر و انتظارات بعدی آن رفتار میكند. (اخلاق در روانشناسی و مشاوره - پاپ - ملبا و اسكوئز- ترجمه كیانوش زهرا كار و دیگران - نشر ارسباران - 1391). البته باید توجه داشت متاسفانه این موضوع (القاب) در كشور ما توسط افراد غیرمتخصص و گاهی ناآگاه نیز استفاده میشود.
نمونه بارز این موضوع بیشفعالی ADHD در كودكی است كه درباره آن اطلاعرسانی زیادی انجام و باعث شده برخی والدین و متولیان آموزش و پرورش برچسب این اختلال را به هر كودكی كه كمی شلوغ باشد بزنند غافل از این كه این كار میتواند در برخورد اطرافیان كودك با او تاثیر بگذارد و باعث سوگیری در رابطه با كودك شود. به طور مثال در مهمانیهای خانوادگی ممكن است كودك با خشونت مواجه شود یا مربی مهدكودك یا معلم ابتدایی نسبت به این كودك سوگیری داشته و از برخی فعالیتهای او جلوگیری كنند یا خانواده برخی اسباببازیها را در اختیار كودك قرار ندهند و ...
اساسا این برخوردها باعث كژكاری كودك شده و رشد بهنجار او را مختل میكند و خود این موارد میتواند به واكنشهای اجتنابی یا اختلالات و آسیبهای دیگر روانشناختی منجر شود.
باید توجه داشت سوگیری كاملا طبیعی است و نمیتوان از آن جلوگیری كرد حتی سوگیری نسبت به كودكان با ضریب هوشی بالا ممكن است باعث شود كه آنها را از برخی بازیهای كودكی منع كنند یا زمان زیادی برای انواع كلاسهای آموزشی و استعدادیابی قرار دهند كه خود این موضوع آسیبرسان است.
دیوید روزنهان، روانپزشک (1973) طی گزارشی كه به طور مكرر در پژوهشهای روانشناختی به آن اشاره میشود (معقول بودن در اماكن نامعقول) چنین مینویسد:
این القاب كه از جانب درمانگران و متخصصان سلامت روان به افراد نسبت داده میشود به همان اندازه كه روی درمانجو تاثیر گذار است بر خویشاوندان و دوستان وی نیز بسیار تاثیر میگذارد و این امر نباید هیچكسی را كه تشخیص در مورد وی اجرا شده دچار تعجب كند، تشخیصی كه برای همگی آنها نوعی پیشگویی صادقانه به شمار میرود. سر انجام درمانجو خود نیز این تشخیص را میپذیرد و مطابق با معانی فراتر و انتظارات بعدی آن رفتار میكند. (اخلاق در روانشناسی و مشاوره - پاپ - ملبا و اسكوئز- ترجمه كیانوش زهرا كار و دیگران - نشر ارسباران - 1391). البته باید توجه داشت متاسفانه این موضوع (القاب) در كشور ما توسط افراد غیرمتخصص و گاهی ناآگاه نیز استفاده میشود.
نمونه بارز این موضوع بیشفعالی ADHD در كودكی است كه درباره آن اطلاعرسانی زیادی انجام و باعث شده برخی والدین و متولیان آموزش و پرورش برچسب این اختلال را به هر كودكی كه كمی شلوغ باشد بزنند غافل از این كه این كار میتواند در برخورد اطرافیان كودك با او تاثیر بگذارد و باعث سوگیری در رابطه با كودك شود. به طور مثال در مهمانیهای خانوادگی ممكن است كودك با خشونت مواجه شود یا مربی مهدكودك یا معلم ابتدایی نسبت به این كودك سوگیری داشته و از برخی فعالیتهای او جلوگیری كنند یا خانواده برخی اسباببازیها را در اختیار كودك قرار ندهند و ...
اساسا این برخوردها باعث كژكاری كودك شده و رشد بهنجار او را مختل میكند و خود این موارد میتواند به واكنشهای اجتنابی یا اختلالات و آسیبهای دیگر روانشناختی منجر شود.
باید توجه داشت سوگیری كاملا طبیعی است و نمیتوان از آن جلوگیری كرد حتی سوگیری نسبت به كودكان با ضریب هوشی بالا ممكن است باعث شود كه آنها را از برخی بازیهای كودكی منع كنند یا زمان زیادی برای انواع كلاسهای آموزشی و استعدادیابی قرار دهند كه خود این موضوع آسیبرسان است.
تیتر خبرها