چرا كارآفرینان باید خارج از چارچوب فكر كنند؟
بیتردید بارها شنیدهاید كه توصیه میشود خارج از چارچوب فكر كنیم؛ اما این دقیقا به چه معنی است؟ چرا خوب است و چگونه میتواند به نفع حرفه شما باشد؟
به گزارش زومیت و به نقل از Entrepreneur، فكر كردن خارج از چارچوب به زبان ساده به این معنی است كه شما مایل به درنظرگرفتن راهحلها و روشهای متفاوت برای رسیدن به نتیجه موردنظر خود هستید. به عبارت دیگر میخواهید از نقطه الف به نقطه ب بروید؛ اما لزوما نیاز نیست یا نمیخواهید مسیر امتحانشده و درستی را برای رسیدن به آنجا انتخاب كنید.
به چالش كشیدن وضع موجود: اگر همه افراد، وضعیت موجود را به همان صورتی كه بود میپذیرفتند، هیچگاه نوآوری یا پیشرفتی را در جهان شاهد نبودیم. اگر توماس ادیسون شانههایش را بالا انداخته بود و چنین تصور میكرد كه لامپهای گازی به همین شكل موجود بهاندازه كافی خوب هستند، هیچوقت لامپهای حبابی و الكتریسیته توسعه نمییافت. اگر او خارج از چارچوب فكر نكرده بود، جهان میتوانست مكانی بسیار تاریك (به معنای واقعی كلمه) باشد. اگر چیزها را غیرقابلتغییر تصور كنیم، هیچوقت در جهت بهترشدن تغییر نخواهیم كرد.
دیدگاه وسیعتر: اگر زاویه دید و تفكر شما بسته باشد، جهان میتواند بسیار كوچك شود. فكركردن خارج از چارچوب میتواند جهانبینی شما را گسترش دهد، به شما این امكان را میدهد تا دیدگاههای بیشتری در مورد وقایع و اتفاقات در زندگی حرفهای (و شخصی) خود داشته باشید. هنگامیكه مایل به درنظرگرفتن دیدگاههای جایگزین و روشهای متفاوت انجام كارها هستید، به دیدگاههای گوناگون و راهحلهای بالقوه دسترسی خواهید داشت.
كار با كیفیت بالاتر: شركتهای فوقالعاده موفق، رویكرد متفاوتی به فرهنگ سازمانی دارند. به عنوان مثال، Zappos خردهفروش مد را در نظر بگیرید. این شركت مزایای كاری مانند غذای رایگان، خدمات سلامت، بیمه تكمیلی و سرویسهای رفاهی دیگر را به كاركنان خود ارائه میدهد. از یك طرف، میتوان این امكانات را بهعنوان اتلاف پول و تهدیدی برای سودآوری این شركت قلمداد كرد؛ اما آنها دیدگاهی بلندتر دارند و با ارائه این مزایا، كاركنان توانمندتر را جذب و حفظ میكنند. كاركنان شاد و سالم، در نهایت كارآمدتر، وفادارتر و سختكوشتر خواهند بود. این شركت با فكركردن خارج از چارچوب درباره فرهنگ سازمانی خود درنهایت به كیفیت بهتر كار و كارمند میرسد كه باعث میشود ارزش هزینههایی كه برای این امكانات صرف میكنند را داشته باشد.
حل مسأله خلاقانهتر: هنگامیكه در محدوده چارچوبها فكر میكنید (در مقابل خارج از چارچوب)، رشد حرفهای شما محدود میشود. هنگامیكه تعداد روشهای انجام كار محدود باشد، به این معنی است كه برای آنچه میتوانید بهدست آورید نیز محدودیتی وجود دارد. به عبارت دیگر، هنگامیكه خارج از چارچوب فكر میكنید، ناگهان امكانات و فرصتهای بیشتری وجود خواهند داشت.
منحصربهفرد و برجسته شدن:چرا چهرهای معمولی در جمعیت باشید وقتیكه برای متفاوت بودن به دنیا آمدهاید؟ هنگامیكه بتوانید از دیدگاه متفاوتی به كسبوكار و حرفه خود نگاه كنید، شما در اصل به خود اجازه میدهید كه متفاوت فكر كنید. از متفاوت بودن نهراسید؛ زیرا میتواند شما را از رقبا متمایز كرده و كمك كند تا بهخوبی در میان دیگران متفاوت و برجسته باشید.
سازگار بودن:چه یك نویسنده، معاملهگر یا بنیانگذار كسبوكار باشید، یك مورد قطعی است: حرفه شما در طول زمان تغییر خواهد كرد. فناوری، سلیقه مردم و دیگر عوامل بهطور مداوم در حال تحول هستند و شما باید بتوانید به نوعی تغییر كنید تا در میدان باقی بمانید.
شاید یكی از تاثیرات عمیق تفكر خارج از چارچوب این است كه به شما كمك خواهد كرد تا بتوانید سازگار و منعطف باشید. ذهن شما در مقابل ایدهها، راهحلها یا موقعیتهای جدید بسته نخواهد بود و به همین دلیل بهتر میتوانید چشمانداز درحالتغییر كسبوكار را تحت كنترل داشته باشید.
به گزارش زومیت و به نقل از Entrepreneur، فكر كردن خارج از چارچوب به زبان ساده به این معنی است كه شما مایل به درنظرگرفتن راهحلها و روشهای متفاوت برای رسیدن به نتیجه موردنظر خود هستید. به عبارت دیگر میخواهید از نقطه الف به نقطه ب بروید؛ اما لزوما نیاز نیست یا نمیخواهید مسیر امتحانشده و درستی را برای رسیدن به آنجا انتخاب كنید.
به چالش كشیدن وضع موجود: اگر همه افراد، وضعیت موجود را به همان صورتی كه بود میپذیرفتند، هیچگاه نوآوری یا پیشرفتی را در جهان شاهد نبودیم. اگر توماس ادیسون شانههایش را بالا انداخته بود و چنین تصور میكرد كه لامپهای گازی به همین شكل موجود بهاندازه كافی خوب هستند، هیچوقت لامپهای حبابی و الكتریسیته توسعه نمییافت. اگر او خارج از چارچوب فكر نكرده بود، جهان میتوانست مكانی بسیار تاریك (به معنای واقعی كلمه) باشد. اگر چیزها را غیرقابلتغییر تصور كنیم، هیچوقت در جهت بهترشدن تغییر نخواهیم كرد.
دیدگاه وسیعتر: اگر زاویه دید و تفكر شما بسته باشد، جهان میتواند بسیار كوچك شود. فكركردن خارج از چارچوب میتواند جهانبینی شما را گسترش دهد، به شما این امكان را میدهد تا دیدگاههای بیشتری در مورد وقایع و اتفاقات در زندگی حرفهای (و شخصی) خود داشته باشید. هنگامیكه مایل به درنظرگرفتن دیدگاههای جایگزین و روشهای متفاوت انجام كارها هستید، به دیدگاههای گوناگون و راهحلهای بالقوه دسترسی خواهید داشت.
كار با كیفیت بالاتر: شركتهای فوقالعاده موفق، رویكرد متفاوتی به فرهنگ سازمانی دارند. به عنوان مثال، Zappos خردهفروش مد را در نظر بگیرید. این شركت مزایای كاری مانند غذای رایگان، خدمات سلامت، بیمه تكمیلی و سرویسهای رفاهی دیگر را به كاركنان خود ارائه میدهد. از یك طرف، میتوان این امكانات را بهعنوان اتلاف پول و تهدیدی برای سودآوری این شركت قلمداد كرد؛ اما آنها دیدگاهی بلندتر دارند و با ارائه این مزایا، كاركنان توانمندتر را جذب و حفظ میكنند. كاركنان شاد و سالم، در نهایت كارآمدتر، وفادارتر و سختكوشتر خواهند بود. این شركت با فكركردن خارج از چارچوب درباره فرهنگ سازمانی خود درنهایت به كیفیت بهتر كار و كارمند میرسد كه باعث میشود ارزش هزینههایی كه برای این امكانات صرف میكنند را داشته باشد.
حل مسأله خلاقانهتر: هنگامیكه در محدوده چارچوبها فكر میكنید (در مقابل خارج از چارچوب)، رشد حرفهای شما محدود میشود. هنگامیكه تعداد روشهای انجام كار محدود باشد، به این معنی است كه برای آنچه میتوانید بهدست آورید نیز محدودیتی وجود دارد. به عبارت دیگر، هنگامیكه خارج از چارچوب فكر میكنید، ناگهان امكانات و فرصتهای بیشتری وجود خواهند داشت.
منحصربهفرد و برجسته شدن:چرا چهرهای معمولی در جمعیت باشید وقتیكه برای متفاوت بودن به دنیا آمدهاید؟ هنگامیكه بتوانید از دیدگاه متفاوتی به كسبوكار و حرفه خود نگاه كنید، شما در اصل به خود اجازه میدهید كه متفاوت فكر كنید. از متفاوت بودن نهراسید؛ زیرا میتواند شما را از رقبا متمایز كرده و كمك كند تا بهخوبی در میان دیگران متفاوت و برجسته باشید.
سازگار بودن:چه یك نویسنده، معاملهگر یا بنیانگذار كسبوكار باشید، یك مورد قطعی است: حرفه شما در طول زمان تغییر خواهد كرد. فناوری، سلیقه مردم و دیگر عوامل بهطور مداوم در حال تحول هستند و شما باید بتوانید به نوعی تغییر كنید تا در میدان باقی بمانید.
شاید یكی از تاثیرات عمیق تفكر خارج از چارچوب این است كه به شما كمك خواهد كرد تا بتوانید سازگار و منعطف باشید. ذهن شما در مقابل ایدهها، راهحلها یا موقعیتهای جدید بسته نخواهد بود و به همین دلیل بهتر میتوانید چشمانداز درحالتغییر كسبوكار را تحت كنترل داشته باشید.