احترام، اصل اساسی جلب مخاطب

احترام، اصل اساسی جلب مخاطب


 احترام به مخاطب، اصلی شناخته‌شده از سوی تمام رسانه‌هایی است كه به فكر جلب مخاطبند و رسانه ملی ما نیز اگر می‌خواهد رشد داشته باشد باید به مخاطب احترام بگذارد. یكی از شمول احترام به مخاطب آن است كه همه چیز مطابق با برنامه زمانبندی مشخص شده از قبل انجام شود؛ یعنی محصولات را سر ساعت در روز مشخص پخش و بازپخش كند.
بگذارید از تجربه شخصی متأخر خودم بگویم؛ مدتهاست مستندی با نام «عشق سفر» را تولید كرده‌ و در اختیار سازمان قرار داده‌ایم، ولی به‌رغم این‌كه نزدیك به یك سال از آماده شدن مستند گذشته، هنوز مشخص نیست این برنامه چه زمانی در كنداكتور پخش قرار خواهد گرفت و حتی تهیه‌كننده برنامه نمی‌داند چه وقت و چه ساعتی این برنامه روی آنتن خواهد رفت! هیچ توضیحی هم دوستان ندارند كه بگویند چرا برنامه‌ای كه یك سال است تولید شده، هنوز روز و ساعت پخشش معلوم نیست. این مستند جنبه‌ای كاملا ملی دارد و با زبانی مفرح می‌كوشد جاذبه‌های گردشگری ایران را پیش روی مخاطبان قرار دهد و ای‌كاش خیلی زود تكلیف پخش آن معلوم شود.
این فقط یك شمه از احترام بود؛ شمه‌هایی دیگر از احترام را باید در بحث تبلیغات تكراری برخی برندها در رسانه ملی جست‌وجو كنیم. كلی مسابقه تولید شده كه همه می‌خواهند تبلیغ یك اپ و «ستاره مربع» را داشته باشند. تبلیغ ایرادی ندارد، ولی تبلیغ تكراری و به یك شیوه مطمئنا به زدگی مخاطب منجر می‌شود. یا نگاهی بیندازید به تبلیغ فلان قابلمه یا بهمان كنسرو! من بچه تلویزیونم و نسبت به تلویزیون عرق دارم و برای همین است كه دلم می‌خواهد تلویزیون پیشرفت كند. تبلیغ كارخانه قابلمه سازی در شبكه‌های خصوصی ایرادی ندارد، ولی در شبكه‌های اصلی تلویزیون ما منطقی نیست.
درباره تولید محصولات نمایشی نیز احترام در تمركز بر فیلمنامه محقق می‌شود. به قول فرهاد توحیدی كه پیش ایشان آموزش فیلمنامه‌نویسی می‌دیدم «یك فیلمنامه خوب هرچقدر هم عوامل بد باشند تا 50 درصد قابل دیدن می‌شود، ولی یك فیلمنامه بد هرچقدر كارگردان، بازیگر و دیگرعوامل تلاش كنند نمی‌تواند حتی به 50 درصد مقبولیت برسد»؛ پس برای احترام به مخاطب باید بیش از هر چیز بر استانداردسازی متن فیلمنامه‌ها تمركز كرد.