گزارشی از جلسه قرآن خامس آلعبا(ع) در مشهد كه یك قرن قدمت دارد
جلسه قرآن صاحب قِران
یكی از ویژگیهای ماه مبارك رمضان، گرمشدن فضای برگزاری جلسات قرآن است. این گرمی بهحدی است كه هیچ كوی و برزنی را ساعتی پس از افطار و اذان مغرب پیدا نمیكنی كه در آن بساط تابلو یا پرچم جلسه قرآنی نصب نشده یا صدای تلاوت قرآنی از خانهای بلند نشود؛ بویژه در مناطق قدیمیتر و اصیلتر كه هنوز به بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی خود پایبندند. البته این تب گذراست و با پایان ماه مبارك رمضان بسیاری از این جلسات به انتهای راه میرسند و مشخص هم نیست كه سال دیگر پا بگیرند یا نه. مثل بسیاری از دورهمیهای ایرانیان كه با آفتهایی چون چشم و همچشمی، تجمل گرایی و... مجموعه به چند تكه تقسیم شده و از هم میپاشد. بر این اساس وقتی میشنوید دورهای محلی كه از دورِ هم نشستن چند دوست و آشنا در ابتدای كار تشكیل شده، امسال صد سالگی خود را پشت سر میگذارد و اكنون نسلهای سوم و چهارم بنیانگذارانش در كنار هم به تلاوت قرآن میپردازند، انگشت به دهان میمانید! حكایت دوره قرآن خامس آل عبای(ع) مشهد این گونه است.
جلسهای كه سال 1298 شمسی از سوی چند نفر از جوانان آنزمانِ تپل محله و نوغان مشهد ایجاد شده و رمضان امسال، نوادگان آنها برای صد سالگیاش جشنی خودمانی برپا كردند؛ جشنی كه خود بازگوكننده چرایی بقای این دوره قرآنی در طول فراز و نشیبهای بسیار 100ساله اخیر مشهد بود؛ جشنی بسیار ساده و بیتكلف كه شاید تنها پذیرایی اضافهاش نسبت به شبهای عادی جلسه، كیكی كوچك در كنار بستنی سنتی بود. و شاید همین سادگی و بیتكلفی است كه باعث شده دوره قرآن خامس آل عبا(ع) مشهد برخلاف بسیاری از موارد مشابه دچار انشعاب و افتراق و دودستگی و چنددستگی در طول این دوران صدساله نشود و بهعنوان الگویی از یك جلسه قرآنی از آن یاد شود.
حاج ابوطالب طوسی از قدیمیهای این دوره قرآن و كسی كه میزبان شب حضور ما در این جمع است، درباره قدمت آن میگوید: قدمت این جلسه به زمان پدرانمان برمیگردد، به حدود سالهای 1298 كه جمعی از قرآندوستان تپل محله، كوچه نوغان، گنبد خشتی و... دور هم جمع شدند و با اخلاص و نیت پاك تصمیم گرفتند این جلسه قرآن را راهاندازی كنند. به یاد دارم من حدود 8سال سن داشتم كه پایم به این جلسه قرآن باز شد. واقعا حس و حال خوبی داشت، قرآن را خیلی خوب و ساده آموزش میدادند. بیشتر
همسن و سالان من به همراه پدر یا پدر بزرگشان به این جلسه قرآن میآمدند و آخر جلسه هم از استادان قرآن هدیه میگرفتیم. جا دارد همین جا از استادانی همچون مرحوم حاج حبیبا... بیرقدار و مرحوم حاج محمدحسین فیاض كه این جلسه قرآن را اداره میكردند، یاد كنم.
دور از چشم رضاخانی ها
حاج ابوطالب طوسی ادامه میدهد: برگزاری جلسات قرآن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مثل الان نبود كه هر موقع دلمان بخواهد و اراده كنیم جلسات مذهبی و قرآن برگزار كنیم. یادم هست دوره رضاخان مدتی حق برگزاری هیچ گونه مراسم مذهبی را نداشتیم، برای همین یك نفر بانی برگزاری جلسه در یكی از كوچه پس كوچههای تپل محله، نوغان و حمام حاجقلی میشد و ما خودمان را از بالای پشت بامها به جلسه میرساندیم كه مبادا نیروهای شاهنشاهی متوجه مقصدمان شوند و محل برگزاری دوره قرآن لو برود و در نتیجه جلسهایها دستگیر شوند.
برف سنگین هم سد راهمان نبود
به عقیده وی، نظم مهمترین عامل دوام و طول عمر جلسه قرآن خامس آلعبا بوده: «نظم در هر كاری اهمیت دارد. یادم نمیآید كه جلسه قرآن تعطیل شود حتی قدیم برف سنگینی به زمین نشسته بود، آن موقع هر طور بود خودم را به كوچه نوغان رساندم و جلسه قرآن را با پنج نفر ادامه دادیم و همین یك عامل برای ماندگاری آن كافی است.»
بساط ریخت و پاش ممنوع
حجتالاسلام محمدجواد فیاض كه اكنون روحانی جلسه قرآن خامس آل عبا(ع) است و مرحوم پدرش هم از گردانندگان این محفل بوده هم به جامجم میگوید: مرحوم پدرم سالهای زیادی قاری این جلسه قرآن بوده است. من اولین بار حدود سال 1353 به همراه پدرم به این جلسه قرآن آمدم. فضای معنوی و خاصی در این جلسه سنتی حكمفرما بود و من هم به همین دلیل پایه ثابت جلسه قرآن شدم. فیاض ادامه میدهد این جلسه بیریا بوده و بهطور كاملا سنتی و بهدور از هرگونه تجملگرایی برگزار میشود یعنی تأكید كردهایم باید پذیرایی كمترین خرج را برای بانی مراسم داشته باشد و بسیار ساده برگزار شود، حتی برای پذیرایی گفتهایم با یك نوع میوه پذیرایی كنند تا دیگر افراد كه از نظر مالی ضعیفتر هستند هم بتوانند بانی مراسم شده و در ثواب آن شریك شوند.
فرزندان به والدینشان میروند
حاجآقا علیزاده پدر شهید محمدعلیزاده؛ مداح و شاعر جلسه قرآن خامس آل عباست. او پس از قرائت قرآن دقایقی برای مخاطبان مدیحهسرایی میكند. حاجآقا علیزاده میگوید: بعضی پدر و مادرها از من میپرسند چرا پسرم را هرچقدر تشویق میكنم جذب جلسات مذهبی و قرآن نمیشود. خب معلوم است وقتی خود پدر و مادر در اینگونه جلسات شركت نمیكنند، نمیشود توقعی از فرزندان داشت. پدر و مادر باید خودشان اهل عمل باشند تا فرزندانشان هم الگو بگیرند؛ مثل رویهای كه در دورههای قرآن خامس ال عبا حاكم است و هر نسل پس از نسل بعدی طلایهدار جلسات بوده. به اعتقاد علیزاده، بیان نكات اخلاقی و تربیتی در قالب سخنرانیهای كوتاه یكی دیگر از موارد مهم جلسات خامس آل عباست كه در ماندگاری این دوره نقش مستقیمی داشته و دارد.
جلسهای كه سال 1298 شمسی از سوی چند نفر از جوانان آنزمانِ تپل محله و نوغان مشهد ایجاد شده و رمضان امسال، نوادگان آنها برای صد سالگیاش جشنی خودمانی برپا كردند؛ جشنی كه خود بازگوكننده چرایی بقای این دوره قرآنی در طول فراز و نشیبهای بسیار 100ساله اخیر مشهد بود؛ جشنی بسیار ساده و بیتكلف كه شاید تنها پذیرایی اضافهاش نسبت به شبهای عادی جلسه، كیكی كوچك در كنار بستنی سنتی بود. و شاید همین سادگی و بیتكلفی است كه باعث شده دوره قرآن خامس آل عبا(ع) مشهد برخلاف بسیاری از موارد مشابه دچار انشعاب و افتراق و دودستگی و چنددستگی در طول این دوران صدساله نشود و بهعنوان الگویی از یك جلسه قرآنی از آن یاد شود.
حاج ابوطالب طوسی از قدیمیهای این دوره قرآن و كسی كه میزبان شب حضور ما در این جمع است، درباره قدمت آن میگوید: قدمت این جلسه به زمان پدرانمان برمیگردد، به حدود سالهای 1298 كه جمعی از قرآندوستان تپل محله، كوچه نوغان، گنبد خشتی و... دور هم جمع شدند و با اخلاص و نیت پاك تصمیم گرفتند این جلسه قرآن را راهاندازی كنند. به یاد دارم من حدود 8سال سن داشتم كه پایم به این جلسه قرآن باز شد. واقعا حس و حال خوبی داشت، قرآن را خیلی خوب و ساده آموزش میدادند. بیشتر
همسن و سالان من به همراه پدر یا پدر بزرگشان به این جلسه قرآن میآمدند و آخر جلسه هم از استادان قرآن هدیه میگرفتیم. جا دارد همین جا از استادانی همچون مرحوم حاج حبیبا... بیرقدار و مرحوم حاج محمدحسین فیاض كه این جلسه قرآن را اداره میكردند، یاد كنم.
دور از چشم رضاخانی ها
حاج ابوطالب طوسی ادامه میدهد: برگزاری جلسات قرآن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مثل الان نبود كه هر موقع دلمان بخواهد و اراده كنیم جلسات مذهبی و قرآن برگزار كنیم. یادم هست دوره رضاخان مدتی حق برگزاری هیچ گونه مراسم مذهبی را نداشتیم، برای همین یك نفر بانی برگزاری جلسه در یكی از كوچه پس كوچههای تپل محله، نوغان و حمام حاجقلی میشد و ما خودمان را از بالای پشت بامها به جلسه میرساندیم كه مبادا نیروهای شاهنشاهی متوجه مقصدمان شوند و محل برگزاری دوره قرآن لو برود و در نتیجه جلسهایها دستگیر شوند.
برف سنگین هم سد راهمان نبود
به عقیده وی، نظم مهمترین عامل دوام و طول عمر جلسه قرآن خامس آلعبا بوده: «نظم در هر كاری اهمیت دارد. یادم نمیآید كه جلسه قرآن تعطیل شود حتی قدیم برف سنگینی به زمین نشسته بود، آن موقع هر طور بود خودم را به كوچه نوغان رساندم و جلسه قرآن را با پنج نفر ادامه دادیم و همین یك عامل برای ماندگاری آن كافی است.»
بساط ریخت و پاش ممنوع
حجتالاسلام محمدجواد فیاض كه اكنون روحانی جلسه قرآن خامس آل عبا(ع) است و مرحوم پدرش هم از گردانندگان این محفل بوده هم به جامجم میگوید: مرحوم پدرم سالهای زیادی قاری این جلسه قرآن بوده است. من اولین بار حدود سال 1353 به همراه پدرم به این جلسه قرآن آمدم. فضای معنوی و خاصی در این جلسه سنتی حكمفرما بود و من هم به همین دلیل پایه ثابت جلسه قرآن شدم. فیاض ادامه میدهد این جلسه بیریا بوده و بهطور كاملا سنتی و بهدور از هرگونه تجملگرایی برگزار میشود یعنی تأكید كردهایم باید پذیرایی كمترین خرج را برای بانی مراسم داشته باشد و بسیار ساده برگزار شود، حتی برای پذیرایی گفتهایم با یك نوع میوه پذیرایی كنند تا دیگر افراد كه از نظر مالی ضعیفتر هستند هم بتوانند بانی مراسم شده و در ثواب آن شریك شوند.
فرزندان به والدینشان میروند
حاجآقا علیزاده پدر شهید محمدعلیزاده؛ مداح و شاعر جلسه قرآن خامس آل عباست. او پس از قرائت قرآن دقایقی برای مخاطبان مدیحهسرایی میكند. حاجآقا علیزاده میگوید: بعضی پدر و مادرها از من میپرسند چرا پسرم را هرچقدر تشویق میكنم جذب جلسات مذهبی و قرآن نمیشود. خب معلوم است وقتی خود پدر و مادر در اینگونه جلسات شركت نمیكنند، نمیشود توقعی از فرزندان داشت. پدر و مادر باید خودشان اهل عمل باشند تا فرزندانشان هم الگو بگیرند؛ مثل رویهای كه در دورههای قرآن خامس ال عبا حاكم است و هر نسل پس از نسل بعدی طلایهدار جلسات بوده. به اعتقاد علیزاده، بیان نكات اخلاقی و تربیتی در قالب سخنرانیهای كوتاه یكی دیگر از موارد مهم جلسات خامس آل عباست كه در ماندگاری این دوره نقش مستقیمی داشته و دارد.