گفتوگو با غلامعلی افشاریه رفیق 50 ساله پرویز بهرام درباره او
عاشق که بازنشسته نمی شود
اگر بنویسم تنها صداست كه میماند، تكراری ترین جمله ممكن درباره یك دوبلور را گفتهام كه یك شاعر آن را سروده و سالهاست هر زمان خواننده یا دوبلوری از میان ما میرود در توصیفش این بخش از شعر فروغ فرخزاد اولین چیزی است كه به ذهنمان میرسد. اگر بنویسم كه نسل دوبلورهای درجه یك كه دوران طلایی دوبله ایران را پایهگذاری كردند، دارد كمكم از بین میرود، دلم نمیآید اما اسامی آنها كه الان دیگر نیستند در ذهنم ردیف میشود، احمد رسولزاده، بهرام زند، حسین عرفانی، محمد عبادی، صادق ماهرو و... دیروز هم كه خبر رسید پرویز بهرام برای همیشه رفت یا بهتر است بنویسم خاموش شد. یاد دیالوگ ماندگار فیلم دلشدگان ساخته زندهیاد علی حاتمی میافتم: آیین چراغ خاموشی نیست !
انگار همه خوبان عزم را جزم كردهاند كه بروند، حالا ما تكرار كنیم تنها صداست كه میماند، آیین چراغ خاموشی نیست و دیگر جملههای اینچنینی! اما واقعیت این است كه همه آنهایی كه بلدكار بودند، عاشق حرفهشان بودند، كم نمیگذاشتند، خلاق بودند یا رفتهاند یا كهولت سن خانهنشینشان كرده یا فشارهای عصبی از كار بازشان داشته.
پرویز بهرام با آن صدای بینظیرش دیروز خاموش شده و رسانهها از دیروز تا همین الان درباره او مینویسند كه به نظرم بهترین كار ممكن است درباره مردی كه نزدیك به 70 سال از عمر خود را به پای دوبله گذاشت، درخشید و دیگران را هم وادار به درخشیدن كرد. باز هم باید همان دو جملهای كه دربالا نوشتم را یادآوری كنم، همان دو جمله بینظیر درباره صدا و چراغ... بهرام به دیگر دوستانش پیوسته اما آثاری كه از او و دوبلورهای دیگر به جای مانده همیشه یاد آنها را زنده نگه خواهد داشت و ما هم درباره آنها و صدای بینظیرشان و دلی كه به حرفه دوبله داده بودند و عمری كه به پای آن گذاشتند، مینویسیم، هرچند به گفته غلامعلی افشاریه، دوبله دیگر دوره طلایی خود را تكرار نخواهد كرد چون فیلمها، مثل قدیم آنقدر خوب نیستند كه دوبله آنها كار درخشانی شود.
آنگونه كه دوست داشت، زندگی كرد
دلم گرفت وقتی بعد از ظهر روز تعطیل شماره غلامعلی افشاریه دوست و رفیق 50 ساله زندهیاد بهرام را گرفتم و او تلفنش را جواب داد و درباره دوستش كه همین چند ساعت قبل از دنیا رفته با او صحبت كردم.
افشاریه از بیوفایی دنیا گفت و این كه عمر، روزی تمام میشود. گفت زندگی است دیگر ،روزی به پایان میرسد اما پرویز خیلی خوب زندگی كرد. همانطور كه دوست داشت زندگی كرد. دكترای وكالت داشت اما هیچوقت دنبال این حرفه نرفت. پول زیادی در وكالت است خیلی بیشتر از دوبلوری اما پرویز دوبله را دوست داشت و همه عمرش را به پای این حرفه گذاشت. با زندهیاد كسمایی حرفه دوبله را در ایران پایهگذاری كردند و آنقدر برایش زحمت كشیدند كه دوبله شد یكی از بهترین حرفهها. هر چند سالهاست كه دیگر از دوره طلایی خود فاصله گرفته است. دیگر فیلمهای خوب دوبله نمیشوند. آن سالها فیلمهای درجه یك سینمای دنیا برای اكران در سینماها دوبله میشد و صداهای بینظیری\
به جای بازیگران و شخصیتهای برتر سینما صحبت میكردند برای همین دوبله هم پا به پای فیلمهای درجه یك میدرخشید. آقای بهرام چندین سال قبل به جای اتللو در چند اثر شاخص صحبت كرد و درخشید. الان هم خیلیها اتللو را با صدای بهرام به یاد میآورند.
دنیای وسیع آقای دوبلور
به افشاریه میگویم صدای خاص آقای بهرام یك طرف و اخلاق و منش ایشان هم یك طرف هر كسی او را دیده از اخلاق خوب و بزرگواریش میگوید.
این دوبلور قدیمی میگوید: پرویز از همان اوایل كه وارد حرفه دوبله شد، تلاش كرد صداهای خوب را شناسایی كرده و آنها را وارد این حرفه كند. اصلا تنگ نظر نبود. به علاقه مندان كمك میكرد و به آنها نقش میداد كه صحبت كنند. خودش مدیر دوبلاژ بود و بسیار پركار. هم مدیریت میكرد و هم گویندگی. اگر مدیران دوبلاژ به او نقشی را میدادند میپذیرفت. پرویز در چند سال اخیر بهدلیل بیماری كمكار شد اما ما كه روحیه او را میشناختیم گاهی نقشهای كوتاه به او میدادیم تا به استودیو بیاید، كار كند و خانهنشینی و بیكاری حسرت به دلش نگذارد. میآمد كنار ما مینشست و نقشش را میگفت. صدایش دوست داشتنی و خاص بود. از آن صداهایی كه تكرار نخواهند شد. صدایش آنقدر خاص بود كه هیچ كس را ندیدیم حتی شبیه صدای او داشته باشد.
صدایی برای جاده ابریشم
دهه شصتیها سریال مستند، جاده ابریشم را كه از تلویزیون پخش میشد به یاد دارند. مستند درباره جادهای كه از چین میآمد واز ایران هم میگذشت. سریال مستندی كه بیننده زیاد داشت نه به خاطر خود اثر برای صدای راوی آن كه پرویز بهرام بود. صدایی كه انگار از دل تاریخ میآمد، ناب بود و دستنیافتنی. صدایی كه برای همیشه در گوش مخاطبان جاده ابریشم ماند. صدایی كه شخصیت داشت و هر مقطع از تاریخ را آنگونه كه واقعیت آن دوره بود روایت میكرد.
افشاریه میگوید: جاده ابریشم حدود 50 قسمت بود كه همه را خود پرویز به تنهایی روایت كرد. آنقدر كه كارش را دوست داشت و عاشق بود. برای این جور كارها دو یا سه دوبلور در نظر میگیرند اما خود پرویز یك تنه از پس این سریال برآمد و جاودانهاش كرد.
دوبله و صدا بازنشستگی ندارد. نباید تصور كرد كه از یك سنی به بعد دیگر نباید كار به دوبلور سپرد چون سنش بالا رفته است. ما كه با صدایمان كار میكنیم، عاشق هستیم! عاشق كه بازنشسته نمیشود، صدا كه پیر نمیشود. دوبلورهایی مثل زندهیاد احمد رسولزاده یا مرحوم كسمایی تا جایی كه توان داشتند در حرفه خود ماندند. این روزها دوبله زیاد رونق ندارد، كارها چندان به دل نمینشیند اما ما با جان و دل، كارمان را انجام میدهیم. پرویز هم تا همین چند ماه قبل كنار خودم مینشست و نقشهای كوتاه را میگفت. اما از مرگ گریزی نیست، عمر است دیگر روزی تمام میشود. مهم این است كه ما از خودمان چه به یادگار میگذاریم. آقای بهرام یادگاریهای خوبی برای ما و نسلهای آینده به جا گذاشت. روحش شاد.
انگار همه خوبان عزم را جزم كردهاند كه بروند، حالا ما تكرار كنیم تنها صداست كه میماند، آیین چراغ خاموشی نیست و دیگر جملههای اینچنینی! اما واقعیت این است كه همه آنهایی كه بلدكار بودند، عاشق حرفهشان بودند، كم نمیگذاشتند، خلاق بودند یا رفتهاند یا كهولت سن خانهنشینشان كرده یا فشارهای عصبی از كار بازشان داشته.
پرویز بهرام با آن صدای بینظیرش دیروز خاموش شده و رسانهها از دیروز تا همین الان درباره او مینویسند كه به نظرم بهترین كار ممكن است درباره مردی كه نزدیك به 70 سال از عمر خود را به پای دوبله گذاشت، درخشید و دیگران را هم وادار به درخشیدن كرد. باز هم باید همان دو جملهای كه دربالا نوشتم را یادآوری كنم، همان دو جمله بینظیر درباره صدا و چراغ... بهرام به دیگر دوستانش پیوسته اما آثاری كه از او و دوبلورهای دیگر به جای مانده همیشه یاد آنها را زنده نگه خواهد داشت و ما هم درباره آنها و صدای بینظیرشان و دلی كه به حرفه دوبله داده بودند و عمری كه به پای آن گذاشتند، مینویسیم، هرچند به گفته غلامعلی افشاریه، دوبله دیگر دوره طلایی خود را تكرار نخواهد كرد چون فیلمها، مثل قدیم آنقدر خوب نیستند كه دوبله آنها كار درخشانی شود.
آنگونه كه دوست داشت، زندگی كرد
دلم گرفت وقتی بعد از ظهر روز تعطیل شماره غلامعلی افشاریه دوست و رفیق 50 ساله زندهیاد بهرام را گرفتم و او تلفنش را جواب داد و درباره دوستش كه همین چند ساعت قبل از دنیا رفته با او صحبت كردم.
افشاریه از بیوفایی دنیا گفت و این كه عمر، روزی تمام میشود. گفت زندگی است دیگر ،روزی به پایان میرسد اما پرویز خیلی خوب زندگی كرد. همانطور كه دوست داشت زندگی كرد. دكترای وكالت داشت اما هیچوقت دنبال این حرفه نرفت. پول زیادی در وكالت است خیلی بیشتر از دوبلوری اما پرویز دوبله را دوست داشت و همه عمرش را به پای این حرفه گذاشت. با زندهیاد كسمایی حرفه دوبله را در ایران پایهگذاری كردند و آنقدر برایش زحمت كشیدند كه دوبله شد یكی از بهترین حرفهها. هر چند سالهاست كه دیگر از دوره طلایی خود فاصله گرفته است. دیگر فیلمهای خوب دوبله نمیشوند. آن سالها فیلمهای درجه یك سینمای دنیا برای اكران در سینماها دوبله میشد و صداهای بینظیری\
به جای بازیگران و شخصیتهای برتر سینما صحبت میكردند برای همین دوبله هم پا به پای فیلمهای درجه یك میدرخشید. آقای بهرام چندین سال قبل به جای اتللو در چند اثر شاخص صحبت كرد و درخشید. الان هم خیلیها اتللو را با صدای بهرام به یاد میآورند.
دنیای وسیع آقای دوبلور
به افشاریه میگویم صدای خاص آقای بهرام یك طرف و اخلاق و منش ایشان هم یك طرف هر كسی او را دیده از اخلاق خوب و بزرگواریش میگوید.
این دوبلور قدیمی میگوید: پرویز از همان اوایل كه وارد حرفه دوبله شد، تلاش كرد صداهای خوب را شناسایی كرده و آنها را وارد این حرفه كند. اصلا تنگ نظر نبود. به علاقه مندان كمك میكرد و به آنها نقش میداد كه صحبت كنند. خودش مدیر دوبلاژ بود و بسیار پركار. هم مدیریت میكرد و هم گویندگی. اگر مدیران دوبلاژ به او نقشی را میدادند میپذیرفت. پرویز در چند سال اخیر بهدلیل بیماری كمكار شد اما ما كه روحیه او را میشناختیم گاهی نقشهای كوتاه به او میدادیم تا به استودیو بیاید، كار كند و خانهنشینی و بیكاری حسرت به دلش نگذارد. میآمد كنار ما مینشست و نقشش را میگفت. صدایش دوست داشتنی و خاص بود. از آن صداهایی كه تكرار نخواهند شد. صدایش آنقدر خاص بود كه هیچ كس را ندیدیم حتی شبیه صدای او داشته باشد.
صدایی برای جاده ابریشم
دهه شصتیها سریال مستند، جاده ابریشم را كه از تلویزیون پخش میشد به یاد دارند. مستند درباره جادهای كه از چین میآمد واز ایران هم میگذشت. سریال مستندی كه بیننده زیاد داشت نه به خاطر خود اثر برای صدای راوی آن كه پرویز بهرام بود. صدایی كه انگار از دل تاریخ میآمد، ناب بود و دستنیافتنی. صدایی كه برای همیشه در گوش مخاطبان جاده ابریشم ماند. صدایی كه شخصیت داشت و هر مقطع از تاریخ را آنگونه كه واقعیت آن دوره بود روایت میكرد.
افشاریه میگوید: جاده ابریشم حدود 50 قسمت بود كه همه را خود پرویز به تنهایی روایت كرد. آنقدر كه كارش را دوست داشت و عاشق بود. برای این جور كارها دو یا سه دوبلور در نظر میگیرند اما خود پرویز یك تنه از پس این سریال برآمد و جاودانهاش كرد.
دوبله و صدا بازنشستگی ندارد. نباید تصور كرد كه از یك سنی به بعد دیگر نباید كار به دوبلور سپرد چون سنش بالا رفته است. ما كه با صدایمان كار میكنیم، عاشق هستیم! عاشق كه بازنشسته نمیشود، صدا كه پیر نمیشود. دوبلورهایی مثل زندهیاد احمد رسولزاده یا مرحوم كسمایی تا جایی كه توان داشتند در حرفه خود ماندند. این روزها دوبله زیاد رونق ندارد، كارها چندان به دل نمینشیند اما ما با جان و دل، كارمان را انجام میدهیم. پرویز هم تا همین چند ماه قبل كنار خودم مینشست و نقشهای كوتاه را میگفت. اما از مرگ گریزی نیست، عمر است دیگر روزی تمام میشود. مهم این است كه ما از خودمان چه به یادگار میگذاریم. آقای بهرام یادگاریهای خوبی برای ما و نسلهای آینده به جا گذاشت. روحش شاد.