بیحجابی در معابرعمومی جرم است
دكتر رضا غنیلو /عضو هیات علمی دانشگاه پلیس
ماجرای راننده اسنپ و مسافری كه در اتوبان به خاطر تذكر بیحجابی پیاده شده بود، نقل مجالس اجتماعی و فضای مجازی شده است. امروز دو دیدگاه و نظر درباره این داستان مطرح بوده و همه ریشه در تعریفی كه از حریم خصوصی میشود، استوار است. درباره حریم خصوصی در قانون، بیان شفافی وجود ندارد. به همین خاطر اشخاص از آن برداشتهای متنوعی دارند.
در مواجهه با حریم خصوصی و قائل شدن خودروی شخصی به عنوان حریم خصوصی، دو نظر وجود دارد؛ یكی از آنها تا حدودی خودرو را حریم شخصی دانسته و مواجهه با آن را به عنوان حریم خصوصی میداند. از نظر آنها بدون دستور قضایی هیچ پلیسی اجازه نگه داشتن خودرو را ندارد، چرا كه خودرو جزو حریم خصوصی به شمار میرود. برخی اما خودروی شخصی را حریم خصوصی نمیدانند، چرا كه در معابر و مسیرهای تردد درون خودرو قابل رؤیت است.
از نظر آنها به دلیل قابل رؤیت بودن و تردد در مكانهای عمومی، خودروی شخصی به عنوان حریم شخصی به حساب نمیآید. در قانون اساسی كشور هم خودرو حریم شخصی به حساب نمیآید و در صورتی كه كسی خلاف عرف جامعه پوششی داشته باشد، باید طبق قانون با او برخورد شود. طبق قانون، ماشینها اجازه استفاده از شیشههای دودی را ندارند و در صورتی كه از شیشههای دودی و تیره استفاده كنند، با آنها برخورد خواهد شد. طبق قانون، جز دیپلماتها و سیاسیون، شخص دیگری نمیتواند از شیشههای تیره استفاده كند. بنابراین طبق قانون، فضایی كه قابل رؤیت است مانند خودرو كه در محل عمومی در حال تردد است، جزو حریم شخصی بهحساب نمیآید؛ اما سؤال اینجاست كه رفتار راننده در مواجهه با مسافری كه عرف جامعه را رعایت نمیكنند، درست بوده است یا خیر؟اگر به گفته خود راننده اكتفا كنیم و اینكه به مسافر تذكر داده است كه حجاب كامل داشته باشد تا دوربینها یا ناظرین پلیس او را توقیف نكنند و با استناد به اینكه طبق قانون اساسی، بیحجابی در ایران و در معابر عمومی جرم است و نباید انجام شود، باید گفت كه حق با راننده بوده است؛ اما باید این نكته را درنظر گرفت كه در این باره لحن و گفتار راننده هم مهم بوده و بعد از تذكر و اینكه با مقاومت مسافر مواجه شده است، باید بررسی شود. باید حرفها و نكات طرف مقابل را هم بشنویم تا بتوانیم در این باره به تصمیم درستی برسیم.
ماجرای راننده اسنپ و مسافری كه در اتوبان به خاطر تذكر بیحجابی پیاده شده بود، نقل مجالس اجتماعی و فضای مجازی شده است. امروز دو دیدگاه و نظر درباره این داستان مطرح بوده و همه ریشه در تعریفی كه از حریم خصوصی میشود، استوار است. درباره حریم خصوصی در قانون، بیان شفافی وجود ندارد. به همین خاطر اشخاص از آن برداشتهای متنوعی دارند.
در مواجهه با حریم خصوصی و قائل شدن خودروی شخصی به عنوان حریم خصوصی، دو نظر وجود دارد؛ یكی از آنها تا حدودی خودرو را حریم شخصی دانسته و مواجهه با آن را به عنوان حریم خصوصی میداند. از نظر آنها بدون دستور قضایی هیچ پلیسی اجازه نگه داشتن خودرو را ندارد، چرا كه خودرو جزو حریم خصوصی به شمار میرود. برخی اما خودروی شخصی را حریم خصوصی نمیدانند، چرا كه در معابر و مسیرهای تردد درون خودرو قابل رؤیت است.
از نظر آنها به دلیل قابل رؤیت بودن و تردد در مكانهای عمومی، خودروی شخصی به عنوان حریم شخصی به حساب نمیآید. در قانون اساسی كشور هم خودرو حریم شخصی به حساب نمیآید و در صورتی كه كسی خلاف عرف جامعه پوششی داشته باشد، باید طبق قانون با او برخورد شود. طبق قانون، ماشینها اجازه استفاده از شیشههای دودی را ندارند و در صورتی كه از شیشههای دودی و تیره استفاده كنند، با آنها برخورد خواهد شد. طبق قانون، جز دیپلماتها و سیاسیون، شخص دیگری نمیتواند از شیشههای تیره استفاده كند. بنابراین طبق قانون، فضایی كه قابل رؤیت است مانند خودرو كه در محل عمومی در حال تردد است، جزو حریم شخصی بهحساب نمیآید؛ اما سؤال اینجاست كه رفتار راننده در مواجهه با مسافری كه عرف جامعه را رعایت نمیكنند، درست بوده است یا خیر؟اگر به گفته خود راننده اكتفا كنیم و اینكه به مسافر تذكر داده است كه حجاب كامل داشته باشد تا دوربینها یا ناظرین پلیس او را توقیف نكنند و با استناد به اینكه طبق قانون اساسی، بیحجابی در ایران و در معابر عمومی جرم است و نباید انجام شود، باید گفت كه حق با راننده بوده است؛ اما باید این نكته را درنظر گرفت كه در این باره لحن و گفتار راننده هم مهم بوده و بعد از تذكر و اینكه با مقاومت مسافر مواجه شده است، باید بررسی شود. باید حرفها و نكات طرف مقابل را هم بشنویم تا بتوانیم در این باره به تصمیم درستی برسیم.