انسانهای پلاتینی!
از دوران انقلاب شناختی انسان، فلزات به عنوان ماده اولیه ابزارهای مقاوم بهكار گرفته شدند و همواره نشانه دوام و بقا برای بشر بودهاند. بسیاری از فیلمهای هالیوودی در قرن اخیر، قهرمانی داشتهاند كه یا ذاتا فلزی بودهاند یا با بهكارگیری فلزات در بدن انسان، ابرانسان قدرتمند و مانا پدید آمده است.
در حوزه جراحی و خصوصا جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات هم، فلزات تحولآفرین بودهاند. از ابزارهای جراحی كه بارها شسته و استریل شده و استفاده میشوند تا پروتزهای فلزی با ظاهر و قابلیتهای بسیار متفاوت كه برای ایجاد استقامت و پایداری در ستون فقرات در بدن انسان قرار داده میشوند.
در سالهای اخیر، تمایل برای بهكارگیری این پروتزها كه در اصطلاح به آنها پلاتین گفته میشوند بسیار افزایش یافته و این اشتیاق متاسفانه گاهی در بیماران هم به شكل غیرعادی دیده میشود به طوری كه در ویزیتهای كلینیك، شاهد تعداد زیاد بیمارانی هستیم كه جراحی پلاتینگذاری برایشان انجام شده اما درگیر مسائل و مشكلات جدیدی شدهاند و حتی گاهی شاهد اصرار بیماران برای استفاده از پروتز فلزی در بدنشان هستیم در حالی كه نیازی به این كار نبوده است.
ریشه این تمایل زیاد در حس جاودانی و دوامی است كه فلزات برای انسانها به وجود میآورند تا شاید با این كار، ستون فقراتی سخت در برابر فشارهای روزانه داشته باشند با این تصور كه انسان پلاتینی، در برابر پیری و تحلیل بدن انسان، قدرتمند و مقاوم خواهد شد.
واقعیت این است همانطور كه انواع پلاتینها برای ایجاد پایداری در ستون فقرات ناپایدار مثل سرخوردگی مهره و انحرافهای ستون فقرات به كار میروند، در بسیاری موارد جراحی بدون پروتز ارجح است و نتیجه بهتری از عمل به دست میآید زیرا انعطاف طبیعی ستون فقرات انسان لازمه زندگی اوست و با محدود كردن این انعطافپذیری، شاهد اسپاسم عضلات و آسیبپذیری بیشتر سایر قسمتهای ستون فقرات خواهیم بود، به این معنی كه سفت و سخت شدن بخشی از ستون فقرات سبب افزایش فشار روی سایر قسمتهای آن و تشدید ساییدگیها و بیرون زدن دیسكها میشود.
حفظ تعادل در عبور از خط باریك میانهروی و پرهیز از افراط و تفریط در استفاده از پروتزهای فلزی، لازمه كمك به سلامت بیماران و پرهیز از عواقب سختتر و پیچیدهتر ثانویه به محدود كردن حركت در ستون فقرات است.
در حوزه جراحی و خصوصا جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات هم، فلزات تحولآفرین بودهاند. از ابزارهای جراحی كه بارها شسته و استریل شده و استفاده میشوند تا پروتزهای فلزی با ظاهر و قابلیتهای بسیار متفاوت كه برای ایجاد استقامت و پایداری در ستون فقرات در بدن انسان قرار داده میشوند.
در سالهای اخیر، تمایل برای بهكارگیری این پروتزها كه در اصطلاح به آنها پلاتین گفته میشوند بسیار افزایش یافته و این اشتیاق متاسفانه گاهی در بیماران هم به شكل غیرعادی دیده میشود به طوری كه در ویزیتهای كلینیك، شاهد تعداد زیاد بیمارانی هستیم كه جراحی پلاتینگذاری برایشان انجام شده اما درگیر مسائل و مشكلات جدیدی شدهاند و حتی گاهی شاهد اصرار بیماران برای استفاده از پروتز فلزی در بدنشان هستیم در حالی كه نیازی به این كار نبوده است.
ریشه این تمایل زیاد در حس جاودانی و دوامی است كه فلزات برای انسانها به وجود میآورند تا شاید با این كار، ستون فقراتی سخت در برابر فشارهای روزانه داشته باشند با این تصور كه انسان پلاتینی، در برابر پیری و تحلیل بدن انسان، قدرتمند و مقاوم خواهد شد.
واقعیت این است همانطور كه انواع پلاتینها برای ایجاد پایداری در ستون فقرات ناپایدار مثل سرخوردگی مهره و انحرافهای ستون فقرات به كار میروند، در بسیاری موارد جراحی بدون پروتز ارجح است و نتیجه بهتری از عمل به دست میآید زیرا انعطاف طبیعی ستون فقرات انسان لازمه زندگی اوست و با محدود كردن این انعطافپذیری، شاهد اسپاسم عضلات و آسیبپذیری بیشتر سایر قسمتهای ستون فقرات خواهیم بود، به این معنی كه سفت و سخت شدن بخشی از ستون فقرات سبب افزایش فشار روی سایر قسمتهای آن و تشدید ساییدگیها و بیرون زدن دیسكها میشود.
حفظ تعادل در عبور از خط باریك میانهروی و پرهیز از افراط و تفریط در استفاده از پروتزهای فلزی، لازمه كمك به سلامت بیماران و پرهیز از عواقب سختتر و پیچیدهتر ثانویه به محدود كردن حركت در ستون فقرات است.