12 قرن پرچمداری

در آستانه سالروز شهادت امام صادق‌ع بعضی نكات مهم مربوط به زندگی ایشان را مرور كرده‌ایم

12 قرن پرچمداری

«حضرت آیت‌‌ا...! فردا روز 25 شوال، روز شهادت رئیس مذهب ما امام جعفرصادق(ع) است و عموم از این مصیبت بزرگ بی‌‌خبرند! مقرر فرمایید و دستور دهید كه فردا را تعطیل عمومی و رسمی اعلان كنند. فرمودند دیر نشده است؟ عرض كردم اگر در رادیو اعلام كنند، همه مطلع می‌شوند. فرمودند تلفن دكتر مصدق را بگیر. گرفتیم. به دكتر مصدق فرمودند فردا روز شهادت جدّم امام جعفرصادق(ع) است! مصدق گفت تسلیت عرض می‌كنم. فرمود این فایده ندارد، اعلام كنید فردا تعطیل رسمی شود. دكتر مصدق گفت دیر است! فرمود بگو رادیو اعلان و بخشنامه نماید. » دولت در ساعات آخر روز 24 شوال، تعطیلی روز 25 شوال را رسما اعلام كرد و از آن روز تاكنون همه‌ساله روز 25 شوال تعطیل رسمی است و همه جا مردم به عزای آن بزرگوار به سوگ نشسته و مراسم عزاداری انجام می‌دهند ... این سطرها را مرحوم محمدشریف رازی نقل كرده است. كسی كه در در زمان نخست‌وزیری مرحوم مصدق از نزدیكان و آشنایان مرحوم آیت‌ا... كاشانی بود. حالا نزدیک به 70 سال است كه روز شهادت امام جعفر صادق(ع) به صورت رسمی از تعطیلات مذهبی مردم ایران به شمار می‌رود. شنبه‌ای كه از راه می‌رسد 25 شوال است. در این گزارش سعی داریم به بعضی مطالب درباره زندگی و زمانه امام صادق(ع) اشاره كنیم.

 چرا مذهب جعفری؟
احتمالا بهتر از ما می‌دانید كه مذهب شیعه اثنی‌عشری را به نام مذهب جعفری هم می‌شناسند. به عبارت بهتر، آن‌قدری كه عبارت مذهب جعفری در جهان اسلام شناخته شده است، عبارت شیعه اثنی‌عشری شناخته شده نیست. دلیل شناخته‌شدن تشیع 12 امامی دقیقا به سیره امام صادق(ع) بر می‌گردد. در فقه علمای تشیع آنقدری كه از امام صادق(ع) روایت و حدیث نقل شده، از هیچ معصوم دیگری نقل نشده. به همین علت هم این مذهب به نام مذهب جعفری شناخته می‌شود. حالا ممكن است برایتان سوال شود كه چرا این اتفاق افتاده؟
در پاسخ به این سوال هم باید عرض كنیم كه این مساله به شرایط تاریخی زمان حیات امام صادق(ع) برمی‌گردد. ایشان به مدت 34 سال امامت شیعیان را به عهده داشتند. این 34 سال مصادف است با آخرین سال‌های دوره حكومت امویان و اولین سال‌های دوره حكومت عباسیان. به دلیل تزلزل سیاسی كه این دوره رخ داده بود و دو نزاع‌ پراكنده‌ای كه صورت می‌گرفت، میزان سختگیری حكومت
بر امام و پیروان ایشان به طور طبیعی كاهش پیدا كرده و همین مساله باعث بروز یك فرصت تاریخی برای امام(ع) شد تا در نشر و گسترش معارف دینی اهتمام ورزد. این اهتمام به حدی بود كه حتی به دعوت قیام‌های مسلحانه هم پاسخ منفی دادند و سعی داشتند خلأ چند دهه گذشته از تاریخ صدر اسلام تا زمان ایشان از معارف الهی را پر كنند.
 واقعا 4000 نفر شاگرد امام‌ع   بوده‌اند؟
همان‌طور كه در ابتدای این متن هم گفتیم، ضعف نظارت حكومتی باعث شده بود كه امام از این فرصت نهایت استفاده را بكند. به همین دلیل مجلس درس و بحث امام(ع) رشد و گسترش یافت. تعداد زیادی در طول تاریخ با واسطه یا بی واسطه از معارف امام استفاده كرده یا از ایشان نقل حدیث و روایت كرده‌اند. به مجموعه این تعداد است كه شاگردان امام صادق(ع) اطلاق می‌شود. آنچه هم از این عدد 4000 نفری ذكر شده، تعداد كسانی است كه از ایشان روایت كرده‌اند. به همین دلیل آنها را شاگردان
امام صادق(ع) دانسته‌اند.
 امام صادق(ع) و اهل سنت
برخی علماء و ائمه فقهی اهل سنت، شاگردان امام صادق(ع) بوده‌اند به همین دلیل ایشان در میان پیشوایان فقهی اهل سنت جایگاه بالایی دارند. ابوحنیفه و مالك بن انس دو نفر از پیشوایان دو مذهب مهم اهل سنت هستند كه هر دو از امام(ع) روایت كرده‌اند. ابوحنیفه، امام صادق(ع) را عالم‌ترین فرد در میان مسلمانان دانسته است. شیخ صدوق هم از مالك بن انس نقل كرده كه مدتی نزد امام صادق(ع) می‌رفته و از او حدیث می‌شنیده است. به طور مشخص هم مالك بن انس در یكی از كتاب‌هایش از امام صادق(ع) حدیث نقل كرده است. به جز این دو نفر، سایر عالمان و بزرگان فقهی اهل سنت هم مانند یحیی بن سعید، ابن جریح، مالك بن انس، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، ابوحنیفه، شعبه بن الحجاج و ایوب سختیانی از امام صادق(ع) روایت كرده‌اند.
 شمشیر كشیدن علیه غلو
جالب است بدانید كه یكی از اقدامات امام صادق(ع)، مبارزه منفی علیه كسانی است كه نسبت به ائمه شیعه و اهل‌بیت پیامبر(ص) غلو می‌كردند. در زمان حیات ایشان، ‌بعضی از شیعیان با افراط در مقام اهل‌بیت، به تحریف در معارف الهی پرداخته و جایگاه الوهیت و ربوبی برای ائمه قائل بودند. این دسته از افراد به نام غالیان شناخته می‌شدند. یكی از كسانی كه با این افراد به مبارزه برخاست امام صادق(ع) بود. امام(ع) این افراد را مشرك و كافر می‌‌دانستند. همچنین به شیعیان و پیروان خودشان هشدار می‌دادند كه از نشست و برخاست با این افراد خودداری كنند، چرا كه چنین افرادی از نگاه ایشان «بدترین دشمنان خدا» محسوب می‎‌شوند و كسانی هستند كه خدا را كوچك شمرده و برای بندگانش مقام ربوبی قائل می‌شوند. ایشان به شیعیان توصیه می‌كردند كه با غالیان هم‌نشینی نكنند و از دست آنها آب و غذا نخورند و مصافحه هم نكنند! با این حساب اولین كسی كه علیه ربوبیت قائل شدن برای ائمه موضع گرفتند، خود ائمه شیعه بودند.