لزوم ارائه واقعیت در تبلیغات
بخشی از درآمدهای تلویزیون از تبلیغات حاصل میشود و فینفسه این مسأله هیچ ایرادی ندارد، چون تمام رسانههای مرجع با دریافت تبلیغات است كه ادامه مسیر میدهند؛ ولی مشكل آنجاست كه خیلی از این تبلیغات، تصویری مرفه از مردم نشان میدهند در صورتی که واقعیت آن است كه اكثریت مردم مشكلات اقتصادی دارند.
باید تحلیل جامعی انجام شود كه در طراحی و ارائه تبلیغات تلویزیون به سمت بیان واقعیات جامعه برویم یا حداقل كمتر دروغ ببینیم. اینكه در اغلب تبلیغات با خانوادههای مرفه روبهروییم كه لبخند به لب توصیه میكنند كه از فلان كالا استفاده كنیم چقدر منطقی است؟ خیلی از این كالاها آنقدر گران هستند كه حتی دست طبقه متوسط هم به آان نمیرسد.
در سریالها به نظر میرسد معتدلتر عمل كردهایم و حداقل تصویری بیشتر از بیچارگان جامعه نشان دادهایم، ولی در تبلیغات تلویزیونی عموما گرفتار غلبه نگاه بورژوایی هستیم، یعنی انگار فقط طبقه مرفه را نشانه رفتهایم. خانههای بزرگ و میزهای غذای پربار و لبخندهای مدام كجای واقعیت اجتماع است؟
صداوسیما باید خیلی جدی و سرراست از ناظران تبلیغات بخواهد یك رویه در طراحی و اجرای تبلیغات را پیاده كنند. به یقین در كوتاهمدت به نتیجه نمیرسیم و در بلندمدت است كه اینگونه طراحیها جواب خواهد داد.
به هر حال اول و وسط و آخر پربینندهترین سریالهای ما مملو است از آگهیهای جورواجور و چه خوب است با طراحی درست و اصولی آگهیها كاری كنیم كه مخاطب به خاطر دروغپردازی آگهیها قید تماشای سریال را هم نزند یا در بهترین حالت بخشی از آن را از دست ندهد.
تیتر خبرها