بررسی دستاوردهای تغییر رفتار ایران در مذاکرات در گفتوگو با مهدی محمدی
خطای استراتژیک «ورود زودهنگام به مذاکره »
همزمان با برداشته شدن گامهای ایران در كاهش تعهدات برجامی، اروپاییها كه فرصت یكساله ایران را از دست دادهاند ظاهرا به تكاپوی بیشتری افتادهاند تا برجام را از سراشیبی كه گرفتار شده نجات دهند. البته این تكاپوی اروپاییها تاكنون صرفا در افزایش تعداد جلسات و موضعگیریها درباره برجام نمود داشته و هنوز هیچ اقدام عملی یا پیشنهادی كه برای ایران نتیجه ملموس داشته باشد ارائه نكردهاند. اروپاییها توقع دارند همین میزان تلاشی كه در حال انجام آن هستند و هیچ نفعی برای ایران دربرنداشته باعث توقف گامهای تعلیقی از سوی ایران شود و در جلسات كمیسیون مشترك كه یكی از آنها چند روز قبل برگزار شد از موضع بالا نسبت به كاهش تعهدات برجامی ایران انتقاد میكنند، اما رئیسجمهوری اسلامی ایران رسما و بهصراحت اعلام كرده در صورت ادامه این روند، گام سوم نیز از سوی ایران برداشته خواهد شد؛ گامی كه به گفته سخنگوی وزارت خارجه كشورمان نسبت به دو گام دیگر قاطعتر و مبهوتكنندهتر خواهد بود. كارشناسان و تحلیلگران مسائل بینالملل هم معتقدند اقدامات انجام شده از سوی اروپا تا این لحظه به هیچوجه نباید اراده مسؤولان را در برداشتن گامهای بعدی در مسیر كاهش تعهدات برجامی متزلزل كند و این مسیر باید تا زمان تحقق مطالبات ایران ادامه یابد. جامجم در همین زمینه با مهدی محمدی، كارشناس مسائل بینالملل گفتوگو كرده است. او با تاكید بر اینكه كاهش تعهدات برجامی از سوی ایران باعث تغییر محاسبات در جبهه مقابل شده میگوید: امید به اینستكس و اروپا بدترین راهبردی است كه اكنون میتواند در پیش گرفته شود.
البته این راهبرد از مدتها قبل در دستور كار بوده، ولی از حدود سه ماه قبل ثمرات آن نمایانتر شده است. به نظر من مهمترین دستاوردها را میتوان به این شرح برشمرد: 1-تحمیل هزینه به دشمن و از بین بردن این محاسبه در ذهن دشمن كه میتواند بدون هزینه روند افزایش فشار به ایران را ادامه بدهد. 2- وادار كردن دشمن به تغییر محاسبات در نحوه تعامل با ایران بهویژه در حوزه تحریمها كه اثرات این تغییر محاسبه را در پیشنهادها و تحركات اروپاییها میتوان مشاهده كرد. 3- ایجاد حس غرور و عزت ملی و تولید وحدت بیسابقه بر سر این موضوع كه مقاومت نهتنها لازم است، بلكه تنها روشی است كه میتواند مشكلات را هم حل كند.
به نظر میرسد ورود ایران به فاز مقاومت (هم در بحث هستهای و هم در بحث منطقهای) علاوهبر اثرات سیاسی و دیپلماتیك، با استقبال افكار عمومی نیز همراه شده است. این همراهی اجتماعی را چطور ارزیابی و تحلیل میكنید؟
نظرسنجیهایی كه به تازگی انجام شده نشاندهنده این است كه هم از اعتبار تفكر سازش و برجام در ذهن مردم بهشدت كاسته شده و هم اینكه اساسا مردم دیگر سیاست خارجی مبتنی بر مذاكره و سازش را یك راهحل برای مسائل اصلی كشور نمیدانند. براساس نظرسنجیها مردم به این نتیجه رسیدهاند كه برجام توافقی نبوده كه قرار باشد مشكلات مردم را حل كند و این توافق حتی به گونهای نوشته نشده است كه بتواند طرف مقابل را به پایبندی به تعهداتش وادار كند. امروز افكار عمومی كاملا متوجه این موضوعات شده است. علاوهبر این پروژه دشمن برای مقصر تراشی از جریان انقلابی و معرفی برنامه موشكی و منطقهای به عنوان ریشه مشكلات و فشارها نیز شكست خورده است. ضمن اینكه مردم میبینند كسانی كه تا دیروز سخنگویان و تئوریسینهای اصلی تفكر سازش بودهاند خودشان هم دیگر اعتباری برای این تفكر قائل نیستند و بهصراحت میگویند كه این افكار در ایران اعتبار خود را از دست داده است. همه این موارد به ایجاد یك اجماع ملی بیسابقه پشتسر تفكر مقاومت منجر شده است. البته باید توجه داشت كه طبیعتا دشمن در حال تلاش است تا از فراگیرشدن این تفكر و اجماع عمومی جلوگیری كند.
آفتها و آسیبهای احتمالی كه ممكن است در این مسیر مشكل و وقفه ایجاد كند چیست؟
اولین آفت این است كه به نحوی این اجماع شكسته شود. یعنی دوباره اختلافها و بگومگوهایی در این باره شكل بگیرد كه باید مقاومت یا سازش كرد. امروز دولت مواضع خوبی در این باره دارد ولی بخشهایی از جریان اصلاحات همان حرفهای آمریكا و رژیم صهیونیستی و منافقین را در این باره تكرار میكنند. دلیل این مساله هم فقط این است كه این افراد تصور میكنند اگر تفكر مقاومت فراگیر شود طبعا آنها دیگر جایی در سیاست داخلی نخواهند داشت. آفت دوم ورود با عجله و زودهنگام به مذاكرات است. باید توجه كنیم درست است كه روند تغییر محاسبات از سمت دشمن آغاز شده ولی هنوز زمان مذاكرات واقعی فرا نرسیده است و روند فعلی باید در میان مدت ادامه پیدا كند تا تغییر محاسبات به میزان و در جهتی كه ایران میخواهد رخ بدهد. نكته دیگر هم این كه دولت به روند فعلی رها شدگی اقتصادی ادامه بدهد و راهحلی برای مشكلات فعلی كه برخی از آنها به روشنی قابل حل است پیدا نكند. امید به اینستكس و اروپا بدترین راهبردی است كه اكنون میتواند در پیش گرفته شود. حتی اگر قرار باشد اروپا تحرك جدیتری هم كند لازمه آن این است كه ایران با شدت بیشتری به روند كاهش تعهدات هستهای و اقدامات دیگر خود ادامه بدهد.
اخیرا آقای ظریف ایده تصویب پروتكل الحاقی درازای لغو تحریمها در كنگره را مطرح كردند. آیا این ایده كمكی به راهبرد ایران کرده یا آنرا مختل میكند؟
این ایده شانسی برای اجرا شدن ندارد. اساسا دولت ترامپ در پی یك مذاكره معنادار و واقعی نیست. كاری كه ما باید بكنیم این نیست كه دنبال یك راهحل با دولت آمریكا بگردیم و این مساله ربطی به ترامپ و غیر ترامپ هم ندارد. اقدامی كه ما باید انجام دهیم این است كه صرفا آمریكاییها را كنترل و مدیریت کرده و راهحل را در جای دیگری جست وجو كنیم. لذا من آیندهای برای این ایده نمیبینم و صرفا در بهترین حالت، ارزش تبلیغاتی دارد.
ایران اعلام كرده در صورت ادامه روند فعلی، گام سوم را كه موعد آن اواسط شهریور است برخواهد داشت. از نظر شما گام سوم كاهش تعهدات باید چه مختصاتی داشته باشد تا گام اول و دوم را تكمیل كند؟
گام سوم باید بسیار بلند باشد. برجام آیندهای ندارد و حفظ تعهدات كلیدی، منطق خود را از دست داده است. گام سوم میتواند در زمینه تحقیق و توسعه، كاهش بازرسیها و آغاز غنیسازی ۲۰ درصد در سایت فردو باشد.
-
خطای استراتژیک «ورود زودهنگام به مذاکره »
-
آسیب 400 میلیاردی به بازار سیب
-
آغاز مذاکرات برای جلب رضایت
-
عکس شعار سال
-
بیت آخر، پر از آه شد
-
دولت پیر دگر باره جوان خواهد شد؟
-
زاهد خلوتنشین
-
بیا لایكها رو فوت كن!
-
انتصاب «راتکلیف»، جدیدترین اقدام ترامپ برای سرکوب مخالفان در دولت خودش
-
معارضان سوریه: در نشست آستانه شرکت میکنیم
-
بكش اما دیه بده!
-
بیت آخر، پر از آه شد