رسانه ملی روایتگر درد عمومی
من خودم این افتخار را دارم كه با تمام دردسرهای رفت و آمدی، جنوبیترین نقطه پایتخت را برای زندگی انتخاب كردهام و از نزدیك با آدمها و مردم ارتباط دارم و درد آنها و بهخصوص اجارهنشینان را خیلی خوب درك میكنم و میدانم هر ماه كلی باید بدوند برای جور كردن اجارهخانه.
مردم باید بدانند هنرمندان هم دغدغههای معیشتی و اجارهنشینی دارند و در لزوم اصلاح نظام اجارهنشینی با مردم همسو هستند، ولی اینكه هنرمندان رك و راست از مشكلات خود نمیگویند فقط به خاطر حفظ شأن هنری شان است.
الان یك كارمند شهرداری یا یك فرهنگی حداقل یك یا چند درمانگاه و بیمارستان مخصوص دارد كه در مواقع بیماری از تسهیلاتش استفاده كند یا كمكهزینه مسكن یا خواربار دارد ولی هنرمندان حتی یك درمانگاه درجه 3 اختصاصی یا هیچگونه كمكهزینه پرداخت اجارهبها یا خرید مسكن ندارند.
طراحی و اجرای پویش «صاحبخانه خوب» یك حركت خداپسندانه و مفید است، چون مردم را دعوت میكند به مدارا ولی به شرط اینكه در ظواهر نماند و به سمت عملیاتی كردن پاسخگویی مسؤولانه حركت كند.
واقعا تمام هدف یك اثر نمایشی این است كه با مخاطب ارتباط برقرار كند و مخاطب با آن چیزی كه در برابرش است، همذاتپنداری كند پس در انتخاب موضوع سریالهایی كه در زمان حال میگذرد نیز باید بیتعارف از سوژههایی گفت كه دغدغه مردم است.
دغدغه مردم و گرفتاری مردم كه یكی از آنها هم همین مسأله مسكن، اجارهنشینی و برخوردهای تبعیضگرایانه بین طبقات مختلف است باید به بهترین شكل در سریالها تجلی پیدا كند تا مدیران مملكت بیشتر با مصائب محرومان آشنا شوند و بعد از سالها لااقل چارهای پیدا كنند برای تثبیت اجارهبها.