اثرات بازتاب درددل مردم

اثرات بازتاب درددل مردم


 در تلویزیون و در ماه‌های اخیر خیلی سعی شده برنامه‌هایی تولید شود كه در كنار نشاط‌آور بودن برخی درددل‌های مردم را هم مطرح كند. برنامه‌هایی كه از مسابقه تا استندآپ‌های طنزگونه را شامل می‌شود و تقریبا در همه شبكه‌ها نیز ردی از آنها به چشم می‌خورد.
این الگوی مفیدی است كه می‌تواند برای سریال‌سازی هم به كار برود. سریال‌هایمان دو دسته است؛ سریال‌های مناسبتی و سریال‌های روتین. فكر می‌كنم در هر دو گونه سریال‌سازی می‌توانیم درددل‌های مردم را وارد زبان تصویر كنیم.
در سال‌های اخیر تلویزیون بودجه سابق را برای تولید سریال‌های تاریخی-مذهبی نداشته و اگر هم سریال مذهبی تولید شده بیشتر بر جنبه‌های امروزی امور مذهبی تأكید داشته. در این گونه سریال‌ها برای حرف زدن از درددل مردم دست‌ها بازتر است و خیلی بهتر می‌توان اثرات گریز از اخلاقیات را نمایش داد.
از همه سریال‌سازان هم نمی‌توان انتظار داشت كه به یك اندازه سوژه‌های مردمی را دستمایه تولید كنند. هر كس باید به اندازه جایگاه داستانی مجموعه‌اش این سوژه‌ها را به‌كار گیرد تا نقض غرض رخ ندهد و سریال وجه شعاری نگیرد.
بازیگران هم اغلب ترجیح می‌دهند در سریال‌هایی ایفای نقش كنند كه بیشتر با مردم ارتباط می‌گیرند پس بدیهی است كه از حضور در سریال‌های مبتنی بر درددل مردم بیشتر استقبال كنند و حتی در دریافت دستمزد تخفیف دهند چون به هر حال هر بازیگری دوست دارد بهتر دیده شود و در سریالی كه حرف‌های مردم زده می‌شود مجال بیشتری برای دیده شدن وجود دارد.
مخاطب‌شناسی بهترین راه برای تولید محصولاتی است كه در گنجینه محصولات رسانه‌ای ماندگار خواهند شد. وقتی مطابق ذائقه مخاطب محصول تولید می‌شود در آن صورت می‌توان محصول را مانند یك اثر هنری فاخر تا سال‌ها به مخاطب ارائه داد.