تلفیق علم و تجربه همکاری مادر - دختری

تلفیق علم و تجربه همکاری مادر - دختری


فریده عاطف 32 ساله است، دختر پنجم خانم عصمت‌پناه؛ دختری كه برگ برگ خاطراتش از مادر گره خورده به كار و تلاشی بی‌وفقه؛ آن‌قدر كه به ما بگوید: «از وقتی یادم می‌آید
مادرم 5 صبح از خواب بیدار می‌شد و 12 شب می‌خوابید؛ یعنی اولین نفری بود كه بیدار می‌شد و آخرین نفر چشم‌هایش را می‌بست و در این فاصله مدام در تلاش بود و كار می‌كرد، به‌خاطر این همه كار هم الان از نظر جسمی مشكلات زیادی دارد، اما به روی خودش نمی‌آورد، مثلا هر دو دستش آرتروز شدید دارد در قدیم كه دستگاه شیردوشی نبود با دست شیرگاوها را
می‌دوشید.»
 فریده از مادر خاطره زیاد دارد، اما وقتی یاد روزهایی می‌افتد كه مادرش بدون داشتن گواهینامه رانندگی برای جمع كردن شیر به میان دامداران می‌رفت، می‌خندد و می‌گوید:
« الان هم باورش برای ما عجیب است چطور مادر این كار را انجام می‌داد، چون یك مسیر ساده نبود، همه جا كوه و كمر بود و واقعا خدا با ما بود كه مادر این مسیرها را به سرانجام می‌رساند.»
فریده حالا یكی از همراهان مادر در كسب و كاری است كه راه انداخته، یك همكاری
مادر - دختری خوب كه به پیشنهاد خود
خانم عصمت‌پناه شكل گرفته است:
«من قبلا لیسانس جهانگردی داشتم اما چون كار نداشتم، مادرم پیشنهاد کرد با او همكاری كنم برای رسیدن به این هدف هم شهریه دانشگاهم را داد و من این دفعه در
رشتــه دامپــزشكی درس خــواندم و الان
یك جورهــایی سعی می‌كنیم بــا علم
و تجربــه در كنار هم امورات گاوداری را
بچرخانیم.»