ابزار کلیدی تربیت فرهنگی

ابزار کلیدی تربیت فرهنگی

 یکی از مهم‌ترین کارکردهای گردشگری دفاع مقدس، کارکرد فرهنگی است. طی سال‌های گذشته برپایی کاروان‌های راهیان نور و توسعه کمی ابعاد برگزاری این رویداد، بخشی از خلأ توجه به کارکرد فرهنگی گردشگری دفاع مقدس در کشور برطرف شد، اما قطعا می‌توان بهتر از آنچه تاکنون انجام شده و با نگاهی جامع‌تر، برای این موضوع برنامه‌ریزی کرد. یک مشکل ریشه‌ای، نادیده گرفتن ظرفیت‌های گردشگری دفاع مقدس در امر فرهنگسازی است. به عنوان مثال حتی ظرفیت راهیان نور عمدتا برای دانشجویان و دانش آموزان استفاده می‌شود، در حالی که خاطرات و حقایق جنگ باید به متن زندگی تمام آحاد افراد جامعه و خانواده‌ها نفوذ کند تا بتوان از این ظرفیت برای اصلاح فرهنگی استفاده کرد. با این اوصاف یکی از مشکلاتی که سبب غفلت از گردشگری دفاع مقدس شده، اساسا غفلت از تربیت فرهنگی جامعه است.
در ایران برای تربیت فرهنگی جامعه، تمرکز زیادی روی برپایی شعائر دینی صورت گرفته که در جای خود ارزشمند است و باید حفظ شود. اما برای رفتارسازی در آحاد جامعه مبتنی بر باورهای دینی کار جدی انجام نشده و به بیان دقیق‌تر، تبدیل اعتقادات به رفتار امر مغفول مانده ساحت فرهنگ است. اگر نهضت رفتارسازی بر پایه اعتقادات در حوزه فرهنگ شکل بگیرد، در وهله نخست به ابزار و الگو نیاز پیدا می‌کنیم و آن زمان، مدیران فرهنگی با این واقعیت روبه‌رو می‌شوند که به شدت به تجربیات دفاع مقدس و الگوسازی از کسانی که باورهایشان در عمل و رفتارشان تجلی و مصداق پیدا کرد، نیازمند هستند. در آن زمان قطعا توسعه گردشگری دفاع مقدس دست کم در سطح داخلی به عنوان یک اولویت از سوی تصمیم‌سازان فرهنگی کشور پیگیری خواهد شد.
دفاع مقدس بیکرانه‌ای از الگوهای رفتاری است، اما تقاضای زنده نگه داشتن این یادها و نگاه به سرمایه‌های جنگ، یک نگاه حداقلی و فقط در حد مرور خاطرات آن هم برای قشر محدودی از جامعه است که متقاضی شنیدن آن هستند. اگر الگوسازی رفتاری به یک نهضت فراگیر تبدیل شود، در گام بعدی به سراغ تربیت افرادی برای تجزیه و تحلیل علمی تاریخ شفاهی جنگ و استخراج الگوها خواهیم رفت و در عین حال تقاضا برای گردشگری جنگ نیز رو به فزونی خواهد رفت. در خلأ الگوسازی از قهرمانان جنگ و پس از آن سازندگی کشور، فقط سلبریتی‌ها هستند که با هزینه‌های گزاف فرهنگی به عنوان یکه‌تاز الگوی جوانان می‌تازند و مدیران فرهنگی ناخودآگاه با بی‌توجهی به ظرفیت غنی دفاع مقدس، عرصه را برای تبدیل شدن سلبریتی‌ها به الگوی اصلی غالب افراد جامعه باز گذاشته‌اند.
از سوی دیگر گردشگری جنگ می‌تواند به عنوان یک ابزار فرهنگی در اختیار مدیران تمام نهادها و سازمان‌ها ایفای نقش کند. در ایران بر خلاف کشورهای توسعه یافته، مدیران خود را مسؤول تربیت فرهنگی همکاران خود و خانواده آنها نمی‌دانند و در نتیجه هیچ فکری برای خوراک فرهنگی آنها ندارند. این در حالی است که با قدری بازمهندسی نحوه برگزاری کاروان‌های راهیان نور، می‌توان فضا را برای استفاده خانواده‌های کارکنان دولتی و نهادهای وابسته به دولت فراهم کرد که در عین کارکرد تفرجی، کارکرد فرهنگی نیز خواهد داشت.