بازخوانی گفتوگوی قدیمی با مرحوم فرجا... سلحشور به مناسبت بازپخش سریال یوسف پیامبر از شبکه آیفیلم
عشق معنای هستی است
شاید شما یادتان نیاید اما در دهه 60 و در سالهایی که کشورمان درگیر جنگ با عراق بود، از تلویزیون سریالهایی پخش میشد که به آنها اصطلاحا میگفتند: خیابان خلوت کن ! مغازهها تعطیل میشد و مردم به خانهها میرفتند تا سریالهایی مانند سلطانوشبان و اوشین تماشا کنند.در دهه70 این اتفاق برای آثاری مانند امام علی (ع) و در پناه تو افتاد و در دهه80 در یکی از شبهای هفته خیابانها خلوت میشد چون مردم به تماشای سریال یوسف پیامبر مینشستند.مرحوم فرجا... سلحشور این سریال را بعد از موفقیت سریال مردان آنجلس ساخت و تقریبا نبض مخاطب تلویزیون در مورد آثار تاریخی- مذهبی دستش آمده بود.حضور کتایون ریاحی در نقش زلیخا، این سریال را تماشاییتر کرده بود.هم کتایون ریاحی بازیگری بود که مردم دوستش داشتند و هم زلیخا یکی از شخصیتهای مهم و مرموز تاریخی - مذهبی بود که در برخی ادیان نام و سبک زندگی او روایت شده بود و خارجیها هم درباره او فیلم و سریال ساخته بودند. پخش سریال یوسف پیامبر که شروع شد مردم زیادی منتظر بودند تا ببینند که نقش حضرت یوسف (ع) را چه کسی بازی میکند.پیامبری که به زیبایی و در عین حال پارسایی معروف است.پیامبری که زندگیاش پر از فراز و نشیب است.اولین بار که مصطفی زمانی در نقش یوسف بر صفحه تلویزیون ظاهر شد تقریبا موفقیت سریال در انتخاب این بازیگر هم تضمین شد.بازیگری که مردم او را نمیشناختند اما هم خوش چهره بود و هم معصومیتی داشت که بیننده را با خود همراه میکرد.بعد از پایان پخش سریال، کتایون ریاحی برای همیشه از دنیای بازیگری خداحافظی کرد، زمانی اما تازه وارد دنیای حرفهای بازیگری شد و نقشهای زیادی را به عنوان بازیگر نقش اول بازی کرد. از فیلمهایی مانند کیفر و تیکآف بگیر تا سریالی مانند شهرزاد.زمانی تقریبا دو دهه هست که بیحاشیه بازیگری را دنبال میکند و همیشه هم میگوید که یوسف پیامبر، سکوی پرتاب خوبی بود برای فرود در دنیای بازیگری.
ملودرام عشقی یا روایت تاریخی
سریال یوسف پیامبر یکی از موفقترین سریالهایی است که هنر تصویری ایران را به کشورهای خاورمیانه بخصوص کشورهای اسلامی معرفی کرد.این سریال این روزها از شبکه آیفیلم پخش میشود و مخاطبان خاص خود را دارد.سریالی که در زمان پخش اولش در داخل ایران موافقان و البته مخالفان سرسختی داشت.موافقانش که میلیونها بیینندهاش بودند و مخالفانش بیشتر، منتقدانی که هر هفته از این سریال اشتباههای روایی، تاریخی، تصویری میگرفتند و درباره آن در نشریات و سایتهای مختلف مینوشتند.آن زمان مثل امروز شبکههای اجتماعی و فضای مجازی وجود نداشت که در لحظه به اصطلاح گافهای یک اثر بازگو شود یا پویشهایی در موافقت یا مخالفت یک اثر شکل بگیرد اما مرحوم سلحشور در مقابل منتقدان همیشه دفاعیات جانانهای داشت چون سریالش بیننده زیادی داشت و تعداد کم مخالفان هر چند سرسخت نمیتوانستند از محبوبیت آن کم کنند.
آذر سال 87 من به دفتر مرحوم سلحشور رفتم تا درباره سریال یوسف پیامبر با کارگردانش گفتوگو کنم.با سوالاتی که میدانستم بیشتر آنها را فرجا... سلحشور دوست ندارد اما او با صبر به سوالاتم جواب داد اما روز بعد با آقای بیژن مقدم، مدیر مسئول وقت روزنامه تماس گرفت و گفت باید مصاحبه را قبل انتشار بخواند.مصاحبه تنظیم شده را برایش فرستادم و یکی ، دو سوال را حذف کرد و برخی از جوابها را هم کوتاهتر کرد و نشان داد برخلاف ظاهرش، سعه صدر خوبی دارد.
در جایی از مصاحبه به سلحشور گفتم: سریال یوسف درگیر یک ملودرام عشقی شده است و بازتابهای مذهبی و تربیتی شما از این سریال در سایه این ملودرام قرار گرفته است...
این کارگردان در پاسخ گفت: اصلا و ابدا. ملودرام عشقی که شما میگویید یعنی عشقی دو طرفه اما در سریال یوسف، عشق یک طرفه است و یک نفر عاشق شده اما دیگری به او توجهی ندارد. عشق زلیخا به یوسف اصلا مورد توجه ما نبوده و نیست. در سریال یوسف مبارزه با شرک و بتپرستی را میبینید.
و من با تاکید دوباره از او پرسیدم :اما شما میگویید در قسمتهای دیگر سریال ما مبارزه با شرک و بتپرستی و... را میبینیم، من میگویم آیا شما نمیتوانستید از عشق یوسف و زلیخا سریعتر عبور کنید و به مسائل جدیتر وارد شوید؟
و سلحشور پاسخ داد:نه نمیتوانستیم. چون عشق معنای هستی است. اگر عشق را از هستی بگیرید چیزی از آن باقی نمیماند. زلیخا سمبل عشق مجازی و عبور از یوسف و رسیدن به معشوق حقیقی است.
بهجز مذهب همه چیز پر از غلط است
در جایی دیگر از این گفتوگو مرحوم سلحشور تاکید کرد که ساخت آثار مذهبی برایش اولویت است و در توضیح این گرایش گفت: من اثر مذهبی انتخاب میکنم تا آثار مذهبی بسازم؛ چون در این دنیا بهجز مذهب، هیچ حرف دیگری ارزش گفتن ندارد. مذهب یعنی دستورالعملهایی که از طرف خداوند نازل شده و از طریق انبیا به انسانها رسیده است. فقط در این حیطه باید حرف زد و اثر هنری ساخت. جز این حیطه همه چیز پر از غلط است.آنقدر مذهب چیزهای ارزشمندی برای گفتن دارد که من نیازی ندارم بروم و درباره احتمالات اثری را بسازم. در سوالات قبل من درباره روح صحبت کردم. گفتم اگر کسی میخواهد اثری مذهبی بسازد باید تفسیری که مذهب گفته است، بیان کند. حق ندارد بگوید روح مورد نظر من این است. در اثر مذهبی ساختن، «من» معنا ندارد. شیطان، روح، شهادت و... تکالیفشان در مذهب روشن است، بنابراین ما نباید از آنها برداشت شخصی داشته باشیم.
و دو سوال و جواب پایانی این گفتگو چنین بود:
سریال یوسف پر از دیالوگ است. آیا همه این دیالوگها را براساس تفاسیر نوشتهاید؟
بله. دقیقا همه دیالوگها براساس تفسیر المیزان نوشته شده است. حداقل المیزان را رد نمیکند.
حتی صحبتهای کنیزان، زندانبانان و...
بله. هیچکدام از اینها در تضاد با تفسیر المیزان نیست. شما در سریال حضرت یوسف، جملهای پیدا نمیکنید که ضد دین باشد.
ملودرام عشقی یا روایت تاریخی
سریال یوسف پیامبر یکی از موفقترین سریالهایی است که هنر تصویری ایران را به کشورهای خاورمیانه بخصوص کشورهای اسلامی معرفی کرد.این سریال این روزها از شبکه آیفیلم پخش میشود و مخاطبان خاص خود را دارد.سریالی که در زمان پخش اولش در داخل ایران موافقان و البته مخالفان سرسختی داشت.موافقانش که میلیونها بیینندهاش بودند و مخالفانش بیشتر، منتقدانی که هر هفته از این سریال اشتباههای روایی، تاریخی، تصویری میگرفتند و درباره آن در نشریات و سایتهای مختلف مینوشتند.آن زمان مثل امروز شبکههای اجتماعی و فضای مجازی وجود نداشت که در لحظه به اصطلاح گافهای یک اثر بازگو شود یا پویشهایی در موافقت یا مخالفت یک اثر شکل بگیرد اما مرحوم سلحشور در مقابل منتقدان همیشه دفاعیات جانانهای داشت چون سریالش بیننده زیادی داشت و تعداد کم مخالفان هر چند سرسخت نمیتوانستند از محبوبیت آن کم کنند.
آذر سال 87 من به دفتر مرحوم سلحشور رفتم تا درباره سریال یوسف پیامبر با کارگردانش گفتوگو کنم.با سوالاتی که میدانستم بیشتر آنها را فرجا... سلحشور دوست ندارد اما او با صبر به سوالاتم جواب داد اما روز بعد با آقای بیژن مقدم، مدیر مسئول وقت روزنامه تماس گرفت و گفت باید مصاحبه را قبل انتشار بخواند.مصاحبه تنظیم شده را برایش فرستادم و یکی ، دو سوال را حذف کرد و برخی از جوابها را هم کوتاهتر کرد و نشان داد برخلاف ظاهرش، سعه صدر خوبی دارد.
در جایی از مصاحبه به سلحشور گفتم: سریال یوسف درگیر یک ملودرام عشقی شده است و بازتابهای مذهبی و تربیتی شما از این سریال در سایه این ملودرام قرار گرفته است...
این کارگردان در پاسخ گفت: اصلا و ابدا. ملودرام عشقی که شما میگویید یعنی عشقی دو طرفه اما در سریال یوسف، عشق یک طرفه است و یک نفر عاشق شده اما دیگری به او توجهی ندارد. عشق زلیخا به یوسف اصلا مورد توجه ما نبوده و نیست. در سریال یوسف مبارزه با شرک و بتپرستی را میبینید.
و من با تاکید دوباره از او پرسیدم :اما شما میگویید در قسمتهای دیگر سریال ما مبارزه با شرک و بتپرستی و... را میبینیم، من میگویم آیا شما نمیتوانستید از عشق یوسف و زلیخا سریعتر عبور کنید و به مسائل جدیتر وارد شوید؟
و سلحشور پاسخ داد:نه نمیتوانستیم. چون عشق معنای هستی است. اگر عشق را از هستی بگیرید چیزی از آن باقی نمیماند. زلیخا سمبل عشق مجازی و عبور از یوسف و رسیدن به معشوق حقیقی است.
بهجز مذهب همه چیز پر از غلط است
در جایی دیگر از این گفتوگو مرحوم سلحشور تاکید کرد که ساخت آثار مذهبی برایش اولویت است و در توضیح این گرایش گفت: من اثر مذهبی انتخاب میکنم تا آثار مذهبی بسازم؛ چون در این دنیا بهجز مذهب، هیچ حرف دیگری ارزش گفتن ندارد. مذهب یعنی دستورالعملهایی که از طرف خداوند نازل شده و از طریق انبیا به انسانها رسیده است. فقط در این حیطه باید حرف زد و اثر هنری ساخت. جز این حیطه همه چیز پر از غلط است.آنقدر مذهب چیزهای ارزشمندی برای گفتن دارد که من نیازی ندارم بروم و درباره احتمالات اثری را بسازم. در سوالات قبل من درباره روح صحبت کردم. گفتم اگر کسی میخواهد اثری مذهبی بسازد باید تفسیری که مذهب گفته است، بیان کند. حق ندارد بگوید روح مورد نظر من این است. در اثر مذهبی ساختن، «من» معنا ندارد. شیطان، روح، شهادت و... تکالیفشان در مذهب روشن است، بنابراین ما نباید از آنها برداشت شخصی داشته باشیم.
و دو سوال و جواب پایانی این گفتگو چنین بود:
سریال یوسف پر از دیالوگ است. آیا همه این دیالوگها را براساس تفاسیر نوشتهاید؟
بله. دقیقا همه دیالوگها براساس تفسیر المیزان نوشته شده است. حداقل المیزان را رد نمیکند.
حتی صحبتهای کنیزان، زندانبانان و...
بله. هیچکدام از اینها در تضاد با تفسیر المیزان نیست. شما در سریال حضرت یوسف، جملهای پیدا نمیکنید که ضد دین باشد.