عجله كار شیطونه!
خدا خودش در قرآن میگوید آدم را عجول آفریده است. همهمان بخواهیم و نخواهیم عجول و كمصبریم. حالا بعضی كمتر و بعضی بیشتر. همین عجله هم تا دلتان بخواهد و نخواهد كار دست همهمان داده است، اما فراموشكاری هم ویژگی دیگر ما آدمهای خاكی است و دست به دست آن قبلی میدهد تا هی یادمان برود چه مسیر یا مسیرهایی را رفته و با عجله كردن هم چه چیزهایی را خراب كرده یا مسیرش را دشوارتر كردهایم.این عجله حالا در عصر سرعت و زندگی پرشتاب امروز هم مدام بیشتر خودش را نشان میدهد. عجله داریم كه بپیچیم جلوی ماشینهای دیگر و راه بقیه را بند بیاوریم تا خودمان زودتر برسیم خانه، عجله داریم زودتر از بقیه سوار مترو شویم و ... . آخرش هم اگر بنشینیم و فكر كنیم واقعا نمیفهمیم این همه عجله از كجا آمده است!
این عجلهها در عالم فرهنگ و هنر هم آسیبهای فراوانی ایجاد كردهاند. اگر به محصولات فرهنگی و هنری كه وارد بازار میشوند، دقت كنیم، عجلهای را خواهیم داد كه خیلی چیزها را تحتالشعاع خود قرار داده است.كتابهایی كه میتوانستند یكی دوبار دیگر بهدقت خوانده شوند تا با ایرادهای تایپی و املایی منتشر نشوند.
داستانها و شعرهایی كه خالقان آنها میتوانستند به جای عجله برای انتشارشان كمی صبر كنند، پختهتر شوند و با تجربههای زیستی عمیقتری بنویسند، اصلا صریحترش میشود اینكه اثر قابل قبولی ارائه كنند، نه اینكه بخواهند به هر قیمتی صاحب كتاب شوند و كیفیت كار برایشان اینقدر بیاهمیت باشد.خوانندههای جوانی كه به جای گذراندن چند دوره تخصصی موسیقی و كسب آمادگی برای اجرای صحنهای، در استودیو با چند ده دستگاه بخوانند و بعد روی صحنه نتوانند بخوانند و اوضاع بدی را برای آینده حرفهای خود رقم بزنند.
بازیگران، نقاشان و مجسمهسازان و... میشود این فهرست را چند ستون دیگر هم ادامه داد، همه اگر عجله برای ارائه نداشتند و میتوانستند با آرامش و صبوری بیشتری مسیر را طی كنند، به مراتب خوشحالتر و موفقتر بودند. آثار بهتری خلق میكردند و آسیبهای این ماجرا یقهشان را نمیگرفت كه یا دچار توهم هنرمند بودن شوند یا آگاهی نسبی به ضعفهایی كه دارند مسیرشان را دشوارتر كرده و اعتماد بهنفسشان را پایین بیاورد. خلاصه كه همه این معضلات هم زاییده یك ماجراست؛ عجله در ارائه.
تیتر خبرها