بازگشت نــازیسم به اروپـا

رشد دوباره جنبش نژادپرستانه در آلمان نشانه چیست؟

بازگشت نــازیسم به اروپـا

ایالت زاكسن در كشور آلمان، همچنان مهد نئونازیسم‌هاست. ظهور جنبش نژادپرستانه پگیدا در این ایالت، از سال‌ها قبل زنگ خطر را برای نهادهای امنیتی و سیاسی آلمان به صدا درآورده بود، اما مصالحه عامدانه دولت مركل و دستگاه‌های امنیتی آلمان با این جنبش و طرفداران آن، صرفا به تشدید یارگیری م‌لی‌گراهای افراطی در این ایالت منجر شده است. سرانجام كار به‌جایی رسید كه حدود دو هفته قبل، مقامات آلمانی ضمن اذعان به رشد دوباره نازیسم (نئونازیسم) در ایالت زاكسن، وضعیت اضطراری و فوق‌العاده را در این ایالت اعلام كردند.

زهرا ساختمانیان / بین‌الملل

 مارش نازی‌ها در ایالت زاكسن
ماجرا از آنجا آغاز شد كه اخیرا اعضای شورای شهر درسدن (مركز ایالت زاكسن) با تصویب قطعنامه‌ای رسمی اعلام كرده‌اند كه برای مقابله با جنبش ضد مهاجرت و نژادپرست پگیدا و حل مشكلات ناشی از تحركات گروه‌های افراطی، هنوز كارهای زیادی باید انجام شود.
در این قطعنامه ضمن فراخوان برای كمك به قربانیان خشونت‌های گروه‌های افراطی، برحمایت از اقلیت‌ها و تقویت دموكراسی تأكید شده است كه «تحركات و اقدامات جریان‌های راست افراطی هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود.»
ماكس آشنباخ، یكی از نمایندگان شورای شهر درسدن در گفت‌وگو با یورونیوز در این خصوص می‌گوید: «به‌واسطه حضور جریان‌های افراطی، حیات دموكراتیك جامعه ما مورد تهدید واقع شده است. باید در این خصوص تدبیری اندیشید و اقدامی فوری صورت داد. سیاستمداران به‌اندازه كافی و به‌صراحت بر ضد جریان راست افراطی موضع نگرفته‌اند.»
در حقیقت، آشنباخ به انفعال آشكار و مرموزانه دولت و نهادهای امنیتی آلمان در برابر جنبش پگیدا و نئونازیسم‌هایی كه در بطن این جنبش فعالیت می‌كنند اشاره كرده است. آشنباخ تنها سیاستمداری نیست كه از عدم موضع‌گیری جدی نهادهای رسمی آلمان در برابر جریان راست افراطی و مشتقات آن سخن به میان می‌آورد!
 دلیل اقبال برخی شهروندان آلمانی به جریان‌های افراطی
واقعیت امر این است كه اقبال برخی شهروندان آلمانی نسبت به گروه‌های نژادپرست و نئونازیسمی در این كشور غیرقابل‌انكار است. افزایش تصاعدی آرای حزب جایگزینی برای آلمان (AFD) كه اكثرا طرفداران آن را طرفداران نازیسم و جریان‌های ملی‌گرای افراطی تشكیل می‌دهند، بیانگر واقعیات تلخی است كه در جامعه آلمان به وقوع پیوسته است. بخش مهمی از اقبال شهروندان آلمانی نسبت به جریان‌های افراطی و نازیسم نوین، ریشه در ناكارآمدی دو جریان و حزب سنتی این كشور، یعنی سوسیال‌دموكرات‌ها و دموكرات مسیحی‌ها دارد. مطابق آخرین نظرسنجی‌ها در آلمان، میزان محبوبیت دو حزب سنتی آلمان در مجموع به كمتر از 45 درصد رسیده است. این به معنای وقوع فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر در عمق لایه‌های اجتماعی و سیاسی سرزمین ژرمن‌هاست. در این میان، بخش زیادی از شهروندان آلمانی كه از جریان‌های سوسیال‌دموكرات، سوسیال مسیحی و دموكرات مسیحی رویگردان شده‌اند، معتقدند كه جریان‌های طرفدار نازیسم و ملی‌گرایان افراطی قادر خواهند بود ضمن اضمحلال اتحادیه اروپا و منطقه یورو، به حاكمیت احزاب سنتی در برلین پایان دهند.
 «زاكسن» تنها مقر نئونازی‌ها نیست
همان‌گونه كه اشاره شد، تنها ایالت زاكسن، از نفوذ جریان‌های نئونازیسمی متأثر نیست. به‌عنوان‌مثال، راست‌گرایان افراطی در انتخابات ایالتی تورینگن، با كسب 4/23 درصد، حزب حاكم دموكرات مسیحی را پشت سر گذاشتند. این خود نشان‌دهنده نفوذ نئونازیسم‌ها در مناطق شرقی آلمان است.
اعلام وضعیت اضطراری امنیتی در ایالت زاكسن و شهر درسدن، نقطه آشكارساز اعلام موجودیت نئونازیسم‌ها در آلمان است. بدون شك آنگلا مركل، صدراعظم آلمان و نهادهای امنیتی این كشور سهم بسزایی در شكل‌گیری وضعیت خطرناك موجود در كشورشان داشته‌اند. صدراعظم آلمان تصور می‌كرد كه می‌تواند با هدایت نئونازیسم‌ها در یك حزب جایگزین برای آلمان و به‌نوعی رسمیت بخشیدن به فعالیت سیاسی آنها، نژادپرستان را در آلمان تحت كنترل و مدیریت خود درآورد. این تصور نادرست صدراعظم آلمان، كه اتفاقا مورد اقبال دستگاه‌های امنیتی این كشور نیز قرار گرفت، منجر به شكل‌گیری وضعیت اسفبار موجود در سرزمین ژرمن‌ها شده است.
تصور مركل این بود كه جریان راست افراطی آلمان، حتی قادر به كسب حداقل آرای ممكن برای ورود به بوندس تاگ (پارلمان آلمان) نخواهد شد اما هم‌اكنون نه‌تنها شاهد حضور فعال حزب جایگزینی برای آلمان در پارلمان این كشور هستیم، بلكه این حزب عملا به یكی از احزاب پرطرفدار در آلمان تبدیل شده و در حوزه‌های ایالتی زیادی توانسته است دو حزب سوسیال‌دموكرات و دموكرات مسیحی را نیز پشت سر بگذارد. كار به‌جایی رسیده است كه حزب جایگزینی برای آلمان به فتح مسند صدراعظمی آلمان پس از كناره‌گیری آنگلا مركل از قدرت یا پایان چهارمین دوره صدراعظمی او می‌اندیشد. 
 انفعال سؤال‌برانگیز نهادهای امنیتی اروپا
جنبش پگیدا و جریان راست افراطی در آلمان، نه‌تنها یارگیری در داخل این كشور را به‌صورت گسترده آغاز كرده‌اند، بلكه سعی دارند از ظرفیت نئونازیسم‌ها در سایر كشورهای اروپایی نیز جهت انتشار نفرت كاذب علیه مهاجرین و مسلمانان در سرتاسر این مجموعه استفاده كنند. آنها با شعار ملی‌گرایی، بیرون راندن مهاجران، خروج از منطقه یورو و اضمحلال اتحادیه اروپا سخت مشغول به فعالیت هستند. كشورهای هدف برای پگیدا در وهله اول سوئیس و اتریش هستند. ضمن آنكه جریان‌های راست افراطی در كشورهایی مانند فرانسه (كه رهبری آن را مارین لوپن به‌عهده دارد) انگلیس، سوئد، هلند، دانمارك و... مشغول هم‌افزایی با یكدیگر جهت به حاشیه راندن جریان‌های سنتی حاكم بر اروپا و متعاقبا، حلول دوباره نئونازیسم و نئوفاشیسم در این منطقه هستند. 
با توجه به مواردی كه ذكر شد، سؤال اصلی در خصوص چرایی و چگونگی رشد گروه‌های افراطی در آلمان و اروپا همچنان به قوت خود باقی است. این‌كه دستگاه‌های سیاسی و امنیتی كشورهای غربی چه سهمی در وزن‌دهی به جریان‌های خطرناك نژادپرستانه ایفا كرده‌اند؟ آیا روند فعلی صرفا محصول محاسبات ایده‌آل‌گرایانه افرادی مانند آنگلا مركل و همراهانش بوده است یا در ماورای آن، تلاش برخی محافل امنیتی اروپا برای احیای نئونازیسم در معادلات اجرایی كشورهایی مانند آلمان قابل‌مشاهده است؟! بدون شك رشد تصاعدی آرای جریان‌های افراطی در آلمان و دیگر كشورهای اروپایی و فراتر از آن، استمرار جریان‌سازی و یارگیری آنها در فضای سیاسی و اجتماعی اروپا موضوعی طبیعی محسوب نمی‌شود. 

جنبش پگیدا و جریان راست افراطی در آلمان، نه‌تنها یارگیری در داخل این كشور را به‌صورت گسترده آغاز كرده‌اند، بلكه سعی دارند از ظرفیت نئونازیسم‌ها در سایر كشورهای اروپایی نیز جهت انتشار نفرت كاذب علیه مهاجرین و مسلمانان در سرتاسر این مجموعه استفاده كنند